48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
اصطلاح “جریان” برای مفهوم سازی ارتباطات جهانی در جهانی شدن استفاده می شود. تعدادی از نظریه های جهانی شدن به ماهیت جریان های جهانی و روابط درونی آن ها توجه می کنند. شهرهای جهانی اغلب به عنوان گره هایی در نظر گرفته می شوند که به طور منفعلانه جریان ها را انتقال و انتقال می دهند. این مقاله بر نقش گرههای «نیمه راه» تمرکز دارد که تصاویر شهر را به گردش در میآورند و فعالیتهای توسعهدهندگان املاک هنگکنگ را در تغییر تصاویر شهری شانگهای از دهه 1990 به بعد بررسی میکند. نقش دگرگونکننده این توسعهدهندگان را در حوزه نمادین تصویرسازی شهری نشان میدهد: از تبعیت از الزامات طراحی شهری مرجع تا جدا شدن آنها از چارچوب رسمی تعیینشده و به دست آوردن برتری در تعامل دولت و توسعهدهنده. این مقاله با این استدلال که گرههای «نیمه راه» بهطور فعال «جریانهای نمادین» را در چین از طریق استفاده از زبانهای طراحی متمایز ایجاد میکنند، به نظریههای جهانیسازی کمک میکند. همچنین، این مقاله چارچوب مفهومی سه مرحلهای جدیدی را پیشنهاد میکند که تلاش میکند روند گردش تصاویر شهری را توضیح دهد.
در دهههای اخیر، تعدادی از نظریههای جهانیشدن تلاش کردهاند منابع نفوذ جهانی، نحوه انتشار، دریافت و جذب نفوذ و همچنین روابط متقابل در جریانهای مختلف نفوذ را توضیح دهند. در توضیح اینکه نفوذ جهانی از کجا می آید، جهان توسط نظریه مرکزی- پیرامونی به عنوان یک دوگانگی مفهوم سازی می شود: کشورهای توسعه یافته مرکز جهان یا منبع نفوذ را تشکیل می دهند و کشورهای در حال توسعه، پیرامون، نفوذ را از طریق چهار چارچوب جذب می کنند. هانرز، 1997). اگرچه رویکرد مرکزی-پیرامونی مورد انتقاد قرار گرفته است، ایده اتصال شهرها در مناطق مختلف جهان با جریان های جهانی باقی مانده و به مفهومی انتقادی در مطالعات جهانی شدن تبدیل می شود. مفاهیمی مانند «شبکههای شهر جهانی» متعاقباً برای مفهومسازی ساختار جهان مطرح میشوند که شهرهای جهانی را به عنوان اتصالات اصلی و ارتباطات بین شهری جریانهای فرهنگی مادی و بصری تشکیل میدهد (فلاستی، 2006، تیلور، 2004). آپادورای، 1990 الف، آپادورای، 1990 ب، در توضیح آنچه جریان های جهانی ارتباطات را تشکیل می دهد، مبانی یک رویکرد کلی به نظریه مبادلات فرهنگی معاصر را با توجه به شکل گیری تعاملات در مقیاس بزرگ «مواد فرهنگی»، به عنوان مثال، پول ترسیم می کند. و ایده ها او همچنین روشی را پیشنهاد میکند که در آن تأثیرات از طریق جریانها پخش میشوند: اقتصاد فرهنگی جدید جهانی در حالتی پیچیده عمل میکند که شامل نظمهای همپوشانی و جدایی است. پیچیدگی اقتصاد فرهنگی جهانی به دلیل «برخی گسست های اساسی بین اقتصاد، فرهنگ و سیاست» است (Appadurai, 1990b, p. 296). در ادبیات مطالعات شهری چین که این چارچوب را اعمال میکند، دولت چین با دروازهبانی مقایسه میشود که به طور انتخابی جریانها را جذب و رد میکند. جریانهایی که بهطور انتخابی جذب شدهاند را میتوان با جریانهای مالی و فناوری مثال زد و جریانهای مردود، جریانهای ایدئولوژیک دموکراسی غربی هستند. خاطرنشان شده است که دروازه بانان چینی جریان های جهانی، برخی جریان ها را به داخل دعوت می کنند، آنها را به یک «پنجره» سرزمینی خاص هدایت می کنند، آنها را به شکلی خاص شکل می دهند و متعاقباً از آنها برای اهداف بی شمار سیاسی و اقتصادی در فرآیند بهره برداری می کنند. تصور، بهرهبرداری و سرمایهگذاری در آنچه «جهانی» است و دستیابی به «غربگرایی رویایی» (به عنوان مثال، اولدز، 1997، وو، 2006).
برای بازنگری در مورد دانش جهانی شدن، میتوان این سوال را مطرح کرد که آیا درک کاملی از شیوهای که تأثیر جهانی ویژگیهای آنها را به گردش در میآورد، به دست آمده است. ادبیات فعلی تصویری از شهرهای جهانی به عنوان گره هایی ارائه می دهد که به طور منفعلانه جریان های جهانی را عبور می دهند و نقش آنها در رابطه با جریان ها به اندازه کافی کاوش نشده است. در این میان، تمام ویژگیهای جریانها (به عنوان مثال، سرعت جریان، جهت یا الگو) از مبدأ تا انتها یکسان فرض میشوند (ساسن، 1991؛ اولدز، 2001). علاوه بر این، علیرغم اهمیت جریانهای غیرمادی فرهنگ (به عنوان مثال، اطلاعات، تخصص و تصویر) برای موفقیت پروژههای ساختمانی، زیرا جریانهای جهانی را تغییر میدهند و روابط اجتماعی را در زمان و مکان گسترش میدهند (اولدز، 2001)، این جریانها به اندازه کافی ناکافی هستند. در ادبیات به عنوان نگرانی غالب به جریان های موادی پرداخت می شود که شامل سرمایه یا کالا می شود (لش و اوری، 1994؛ آپادورای، 1996).
هدف این تحقیق توسعه درک بهتر از این موضوعات و در نتیجه ایجاد بینش های جدید برای غنی سازی ادبیات جهانی شدن است. از هنگ کنگ به عنوان موردی برای مطالعه استفاده می کند. هنگ کنگ به عنوان یک گره در میانه راه بین گره های چینی و غیر سرزمین اصلی شناخته شده است. گره های «نیمه راه» به شهرها یا مناطق توسعه یافته ای اطلاق می شود که گذشته استعماری آنها به ترکیبی فرهنگی از فرهنگ «شرق» و «غرب» منجر شده است. آنها اغلب اذعان دارند که منبع دانش و پیشینه حرفه ای آنها در سنت و آموزش فرهنگی «غربی» نهفته است. این نقش «نیمه راه» هنگ کنگ نتیجه سطح نسبتاً پیشرفته ای از دانش قومی-چینی از فناوری و فرهنگ «غربی» است. متخصصان هنگ کنگ قادر به دستیابی به پروژه های با کیفیت بالاتر در مقایسه با توسعه دهندگان محلی چینی هستند. آنها در توسعه شبکههای اجتماعی بهتر از متخصصان غیرماینلند عمل میکنند، اگرچه این شبکهها ضعیفتر از توسعهدهندگان سرزمین اصلی هستند (انرایت، 2003). همچنین، هنگ کنگ یکی از منابع مالی خارجی عمده برای بازار املاک و مستغلات چین است که دارای پیوندهای تجاری و مالی نزدیک با بسیاری از شهرهای سرزمین اصلی است (مرکز مطالعات آسیایی اقیانوس آرام، 1993، جائو، 1997، مایر، 1998، مایر، 2000، مایر و آر.، 2002). 1 پروژههای املاک و مستغلات مطمئناً شامل بعد اقتصادی و مادی هستند، با این حال، این مقاله بر بعد فرهنگی غیر مادی مرتبط با تصاویر پروژههای املاک و مستغلات تمرکز میکند، زیرا این موضوع تاکنون به اندازه کافی مورد بررسی قرار نگرفته است. در اینجا از اصطلاح “جریان نمادین” استفاده می شود. به مناظر بصری تصویر محور اشاره دارد که در طرح های معماری و شهری یافت شده در شهرهای مختلف ظاهر می شود. همچنین مفهومی تصویر محور است که در نوشتههای آپادورای (1990) تخیلات را بهعنوان «منظر رسانهای» شعلهور میکند ، اما در معنای تأکید بر تصاویر بصری و مناظر مادی متفاوت است. نقش هنگ کنگ در گردش جریان های نمادین غیر مادی تصاویر شهر، تمرکز این مقاله است.
از نظر فرهنگی، فرمول تعریفی وجود ندارد. فرهنگ در این مقاله به نمادها و نشانههایی اشاره دارد که تصاویر شهر را تشکیل میدهند: بازنمایی مادی یا نمادین ویژگیهای افراد و فعالیتهای آنهاست. فرض بر این است که این ویژگی ها توسط نیروهای سیاسی اجتماعی در فرآیند جهانی شدن شکل می گیرند. انتقال فرهنگی به نظامهای معنایی مقیاس بزرگ و اشکال نمادین در تعامل و تبادل فرهنگی پایدار بستگی دارد و جریانهای جهانی تصاویر بسته به طرحهای معماران از طریق بینالمللیسازی صنایع معماری و برنامهریزی ایجاد میشوند. با این منطق، مفاهیم و تصاویر همپوشانی ممکن است در بازارهای املاک شهرهای مختلف به عنوان ترکیبی از اقتصاد، تصاویر شهر و تخصص مطرح شوند (هانرز، 1992، هانرز، 1997؛ کینگ، 1990).
این مقاله از منابع اولیه (به عنوان مثال، گزارش های روزنامه، اسناد رسمی، تحقیقات در محل و مصاحبه ها) تکمیل شده با منابع ثانویه استفاده می کند. مطالعه موردی عمده ترین روش تحقیق است. این استدلال میکند که هنگکنگ، بهعنوان یک گره «نیمه راه»، با جمعآوری عناصر مختلف و مطابقت با ذائقهی بازار جهانی در ایجاد حالتهای جدیدی از تصاویر شهری در چین کمک کرده است. نمونههای اولیه تصویری که آنها راهاندازی میکنند جریانهای نمادین جدیدی ایجاد میکنند که تصاویر شهری را در چین شکل میدهند. «جریان» بیرونی «نمونههای اولیه» واضح و مشخص است، در حالی که الگوی «جریان» درونی که حالتهای هنگکنگ را ایجاد میکند مبهم است. با “مبهم”، به این معنی است که جذب ترکیبی و ترکیبی ترکیبی از تجربه فنی و مدیریت توسعه املاک، تئوریهای طراحی و تخصص است. در این میان، نمادها و نشانه هایی که شباهت بصری آشکاری با مبدا دارند، به سختی در جریان های درونی قابل تشخیص هستند. این امر با ارائه یک چارچوب مفهومی جدید به نظریههای جهانی شدن کمک میکند و روشی را توصیف میکند که در آن گرههای «نیمه راه» تغییر میکنند و جریانهای نمادین را در چین در سه مرحله ایجاد میکنند (جدول 1، نمودار 1 را ببینید).
این چارچوب علاوه بر نشان دادن سه مرحله ایجاد و گردش تصاویر شهری، مؤلفههای نظری نظریههای حکمرانی شهری را در مرحله 2 نیز گنجانده است. بر اساس «نظریه رژیم شهری»، توسعهدهندگان با دولت کار میکنند و از طریق همکاری مدنی و سرمایهگذاری خصوصی در یک محیط سازمانی نسبتاً سست و انعطافپذیر، دستور کار سیاستگذاری را میسازند. «تئوری ماشین رشد» یک ائتلاف حامی رشد را پیشنهاد میکند که ارزشهایی را برای دولت و ائتلاف توسعهدهندگان به بهای ارزشهای کاربری مسکونی جوامع محلی تولید میکند. در این فرآیند، دولت نقش غالب را در کنترل ریشه های ساختاری و دستکاری قدرت ایفا می کند (الکین، 1987، لوگان و مولوچ، 1987، استون، 1993). این اصول کلی به طور آزمایشی در زمینه چین اعمال شده است: دولت محلی با شرکت ها به عنوان یکی از اجزای رشد محلی رفتار می کند. رشد منافع مشترک به طور غیررسمی بنگاههای دولتی محلی و سرمایهگذاری داخلی را بر اساس شبکههای اجتماعی و سیاسی (مانند گوانشی ) به یکدیگر پیوند میدهد (Hsing و 2006، 2006، یانگ و چانگ، 2007، ژو، 1999) اما، با رژیم شهری متفاوت است. یا نظریه «ائتلاف رشد»، ساختار نهادی نسبتاً انعطافپذیر در جوامع سرمایهداری استدلال میشود که واقعاً در چین وجود ندارد. بخش خصوصی توسط چارچوب های تعیین شده توسط سیاست ها، قوانین و شیوه های اجتماعی مختلف دولتی محدود شده است. در مقابل، نفوذ آنها بر دولت اندک است (هان و وانگ، 2003، او و وو، 2005، وانگ و موری، 2000، و غیره). این استدلال ها شرح تعامل دولت-توسعه دهنده در مرحله 2 در چارچوب را تشکیل می دهند.
تشخیص تمایز بین مراحل 1 و 2 ممکن است گاهی اوقات از نظر توالی زمانی وقوع مشکل باشد، تا حدی به این دلیل که یادگیری و تمرین همزمان انجام میشوند و فعالیتها در مراحل مختلف مکمل یکدیگر هستند زیرا چندین پروژه املاک و مستغلات به طور همزمان در حال انجام هستند. دنیای واقعی. آنچه در ادامه میآید، بحث پسزمینه فعالیتهای توسعهدهندگان هنگکنگ در شانگهای است.
شانگهای بزرگترین بندر کانتینری سرزمین اصلی چین و بزرگترین دریافت کننده سرمایه گذاری خارجی (FDI) است که 9.5 درصد از سرمایه گذاری مستقیم خارجی مورد استفاده چین را در سال 2001 به خود اختصاص داده است. حوضه رودخانه یانگ تسه، لنگر اصلی اقتصادی در منطقه دلتای یانگ تسه است (لمان، 1994). در سال 1990، دنگ شیائوپینگ راهنمایی نمادین خود را اعلام کرد: “تصویر شانگهای را هر سال تغییر دهید و تصویر آن را به طور قابل توجهی تغییر دهید.
این بخش به این موضوع می پردازد که چگونه توسعه دهندگان املاک و مستغلات هنگ کنگ مولفه ها و فعالیت های مفهومی مختلف را در غرب ترکیب کردند و رویکرد پیچیده هنگ کنگ را برای ایجاد و پخش تصاویر شهر ایجاد کردند. این بحث چارچوب مفهومی 3 مرحله ای را در دنباله مرحله 1، مرحله 2 و مرحله 3 اعمال می کند.
این تحقیق با استفاده از فعالیتهای توسعهدهندگان املاک و مستغلات هنگکنگ در تغییر مناظر شهری شانگهای بهعنوان موردی برای مطالعه، روشی را بررسی میکند که تصاویر شهری از طریق جریانهای جهانی غیر مادی و ویژگیهای جریانها به گردش در میآیند. این پروژه بر روی سه پروژه، به عنوان مثال، توسعه مجدد جاده Huaihai، Xintiandi و پل شماره 8 تمرکز دارد. این یک چارچوب مفهومی سه مرحلهای جدید پیشنهاد میکند که روشی را توضیح میدهد که گرههای «نیمه راه» در حال تغییر یا ایجاد جریانهای جهانی نمادین هستند.