ممنوعیت پرمخاطره در گردشگری حیات وحش

او در همین زمینه به ایالت کلرادو و دانشگاه ایالتی کلرادو به عنوان یکی از مراکز اصلی تولید علم مدیریت حیات وحش که بهشت حفاظت، احیای گونه‌ها، جمعیت‌ها و شکار هم هست اشاره کرده و می‌افزاید: در آمریکا بر سر جذب سرمایه‌ها و سرمایه‌داران بین ایالت‌ها رقابت جدی وجود دارد. یکی از ویژگی‌های ایالت کلرادو که باعث می‌شود سرمایه‌داران به این منطقه مهاجرت کرده و مقیم این ایالت شوند، فرصت‌های منحصر به‌فرد شکار و صید است که این ایالت برای شهروندانش مهیا می‌کند، در حالی این امتیاز برای افراد غیر مقیم این ایالت مهیا نیست. در عین حال پارک ملی راکی مونتین از بزرگ‌ترین و منحصر به‌فرد‌ترین پارک‌های ملی آمریکا هم در این ایالت واقع شده که سالانه میزبان صدها هزار بازدیدکننده از تمام نقاط دنیاست.

او ادامه می‌دهد: در این ایالت حفاظت و مدیریت حیات وحش از جمله فعالیت‌های اشتغال‌زا و پر‌رونق است که صنایع و خدمات متنوعی به آن وابسته هستند. شاید باور این مقوله سخت باشد اما مدیریت حیات‌وحش در این ایالت حکم یک صنعت مادر، مثل مثلا صنعت فولاد در ایران را ایفا می‌کند. چرخه تولید علم، اقتصاد، مشارکت مردم در حفاظت و حفاظت پایدار در این ایالت، نتیجه سال‌ها تلاش و کوشش دانشمندان و متخصصان علوم حفاظت از حیات وحش در دانشگاه‌هایی مثل دانشگاه بولدر و ایالتی کلرادو است که باعث شده‌اند در اوج صنعتی شدن ایالت‌های مختلف، این ایالت حفاظت از حیات وحش و زیستگاه آن را بر بسیاری از صنایع دیگر که پایدار نبودند ترجیح دهد.

 

 

به گفته گلجانی چنین ترجیحی به رونق دو نوع توریسم شکار و طبیعت‌گردی در این ایالت منجر شده که هر دو ضابطه‌ها و قوانین خاص خود را دارند و همین دستورالعمل‌ها به پایداری گردشگری در کلرادو منجر شده است. او ادامه می‌دهد: البته بهره‌‌‌مندی و بهره‌برداری پایدار از طبیعت نه تنها در آمریکا بلکه در بسیاری از کشورهای دنیا رایج است. در کشورهایی که حیات وحش را نه متعلق به یک قشر خاص، بلکه متعلق به تمام مردم می‌‌دانند. اقتصاد کنیا، تانزانیا و بوتسوانا بر گردشگری حیات وحش استوار است. تاجیکستان، پاکستان و مغولستان تمام تلاششان را می‌کنند تا با دخیل کردن مردم در حفاظت و بهره‌‌‌مندی از آن، حفاظت پایدار را تضمین کنند و از این روست که گردشگری حیات وحش و گردشگری شکار را رونق داده‌اند.

او در پاسخ به این پرسش که آیا می‌توان الگوهای سایر کشورها را به ایران تعمیم داد، می‌گوید: هر کشوری باید مدل مخصوص به خود را بر اساس ویژگی‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خود داشته باشد اما علم و دانش مرز نمی‌‌شناسد و هر کشوری می‌تواند از علم و تکنولوژی تولید شده در هرجای دنیا استفاده کند. تلفن همراه، برق، لوله‌کشی آب، دوربین تله‌ای، اتومبیل، هواپیما، اینترنت و رسانه‌های مجازی در سایر مناطق ابداع شدند و توسعه یافتند و حتی تاریخ کشورها ممکن است به دست تاریخ‌نگاران کشورهای دیگر مکتوب شده باشد. ما دو نوع مواجهه با این امور می‌توانیم داشته باشیم، یکی اینکه از آنها دوری کنیم یا از این ابداعات و اختراعات بشر برای رفاه حال شهروندان خود استفاده کنیم.

او در همین رابطه ممنوعیت را راهکار نمی‌داند و اضافه می‌کند: با ممنوع کردن و منحصر کردن حیات وحش به بهره‌مندی‌های بسیار ویژه (تحقیق و پژوهش) نتوانسته‌ایم از آن در برابر توسعه ناپایدار آن‌طور که باید و شاید حفاظت کنیم. با وارد کردن حفاظت از حیات وحش به چرخه اقتصادی کشور از طریق استقرار نظام بهره‌‌‌مندی و بهره‌‌‌برداری پایدار، می‌توان مانند بسیاری از کشورهای دنیا ارزش حفاظت از حیات وحش را در برابر توسعه ناپایدار و سازه‌ای افزایش داد. به نحوی که وابستگی معیشتی و اقتصادی به صنایع وابسته، خود بزرگ‌ترین نگهبان و حافظ حیات وحش در برابر توسعه ناپایدار باشد. اما رسیدن به این هدف ممکن است آسان نباشد و نیاز به مطالعات و برنامه‌ریزی‌های کوتاه‌مدت تا بلندمدتی داشته باشد. حفاظت از حیات وحش را نمی‌توان بدون وارد کردن آن در اقتصاد، به‌طور پایدار ادامه داد. ما باید بتوانیم گردشگری آن‌هم به شکل ضابطه‌مند را در عرصه‌های طبیعی ایران داشته باشیم و از این صنعت برای رونق اقتصادی جامعه محلی حاشیه زیستگاه‌ها بهره بگیریم. می‌توان این امید را داشت که مثلا فرودگاه گرگان به عنوان دروازه بازدید از پارک ملی گلستان شناخته شود و مردم از سراسر دنیا برای دیدن گونه‌های متنوع حیات وحش آن به این پارک بیایند.