48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
مفهوم سازی SME ها بدون شک در ادبیات موجود ثابت نشده است. فقدان جهانی بودن در توصیف شرکتهای کوچک و متوسط به درک ذهنی و کیفی منظور از کسبوکارهای کوچک، متوسط و بزرگ نسبت داده میشود (نگاه کنید به Platteau, De Bock, & Gelade, 2017 ). با این وجود، بیشتر تعاریف شاخص هایی مانند تعداد کارکنان در کسب و کار، مکان، دارایی ها، گردش مالی، سبک مدیریت یا سهم بازار را در نظر می گیرند. اما این نشانگرها نیز بسته به کشورها و مؤسسات متفاوت است. به عنوان مثال، برنامه توسعه سازمان ملل متحد [UNDP] (2015) یک تعریف کاربردی برای SMEs به عنوان شرکت هایی پیشنهاد کرد که بین 5 تا 20 کارمند استخدام می کنند در حالی که آنهایی که بین 21 تا 99 کارمند دارند واجد شرایط شرکت های متوسط هستند. در آفریقا نیز تعاریف بر اساس شاخص هایی است که قبلا ارائه شد. به عنوان مثال، در اوگاندا، شرکت هایی که به عنوان SME طبقه بندی می شوند، بین 5 تا 50 کارمند دارند و دارایی کمتر از 50 میلیون دلار آمریکا و همچنین سرمایه در گردش و گردش مالی بین 10 تا 50 میلیون دلار آمریکا دارند. از سوی دیگر، کسب و کارهای متوسط به عنوان شرکت هایی در نظر گرفته می شوند که بین 50 تا 100 کارگر را استخدام می کنند ( مالگوی، 2005 ).
در غنا، تعریف SME توسط موسسات مختلف دولتی و شبه دولتی به میزان مشخصی از توافق در ساختار و ماهیت SMEs در این کشور اشاره دارد. با این حال، تأکید بر این نکته کافی است که این تعاریف بر تعداد کارکنان به عنوان یک معیار اصلی برای تمایز SMEها از سایر شرکت ها تمرکز می کنند. همچنین، به نظر می رسد تعاریف از نظر نقطه برش برای تعداد کارمندان تقسیم شده است. به عنوان مثال، Osei-Assibey و Baah-Boateng (2012) خاطرنشان می کنند که نقطه بریدگی کارکنان برای SMEs در غنا 30 است. در مقابل، سرویس آماری غنا [GSS] (2015) پیشنهاد می کند که شرکت هایی با کمتر از 10 کارگر مشخص می شوند. به عنوان شرکت های کوچک مقیاس در حالی که آنهایی که بیش از 10 کارمند دارند نمونه شرکت های متوسط و بزرگ هستند. بعلاوه، با در نظر گرفتن دارایی ها به عنوان بخشی از معیارهای خود، هیئت ملی صنایع مقیاس کوچک [NBSSI] (نگاه کنید به Oppong, Owiredu, & Churchill، 2014 ) شرکت های مقیاس کوچک را به عنوان شرکت هایی که حداکثر 9 کارگر با کارخانه(ها) و ماشین آلات استخدام می کنند به رسمیت می شناسد. ارزش بیش از 10 میلیون سدی غنا نیست. 1 چالش های استفاده از دارایی ها به عنوان معیاری برای تعیین SME ها، کیفیت ارزش گذاری دارایی ها و نوسانات ارزها است (در مورد فعلی Cedi قبل از سایر ارزهای تجاری اصلی مانند دلار آمریکا و پوند انگلیس). علاوه بر این، گیبیره (2013) مشاهده کرد که تنوع بخش SMEs در غنا نیازمند بازنگری در تعاریف گذشته در امتداد جغرافیایی، بخشی یا زمینه های دیگر است که در آن SME ها مرتبط می شوند. با وجود تغییرات در پارامترهای مشخص کننده SMEها و SMTHها، این مقاله تعریف Osei-Assibey و Baah-Boateng (2012) را اتخاذ می کند .
طبق نظر براون و چرچیل (1999) ، بیمه زیان را کاهش می دهد زیرا خانوارها چشم انداز نامطمئن زیان های بزرگ را با اطمینان از پرداخت های کوچک و منظم حق بیمه جایگزین می کنند. بیمه قراردادی است که شامل پیشنهاد یک طرف برای غرامت مالی به طرف دیگر (یعنی بیمهگذار) در برابر خسارات یا زیانهای احتمالی در آینده در ازای حق بیمه است ( رجدا، 2012 ). با پرداخت حق بیمه، زیانهای احتمالی و تحمیلهای مالی مربوط به مشاغل بر اساس بیمهنامه مورد توافق طرفین به شرکت بیمه منتقل میشود. بیمهگر هزینه خسارت را بین سایر افراد و/یا شرکتهای بیمه شده دیگر تخصیص میدهد ( ویلیامز و بالاژ، 2015 ). اصولاً شرکتهای بیمه از مفهوم ادغام استفاده میکنند، که در آن خسارات سبک توسط بسیاری متحمل میشود تا خسارات سنگین بر عهده عدهای معدودی نباشد. به عبارت دیگر، بیمهگر خطر زیان اقتصادی را بین هرچه بیشتر مشترکینی که به طور مشابه در معرض خطر یکسانی از موقعیتهای ریسک قرار دارند، تقسیم میکند. بیمه گر این کار را از طریق انواع ابتکارات بیمه به طور گسترده به عنوان بیمه عمومی یا عمر انجام می دهد ( بارانوف، بروکت و کاهان، 2009 ؛ اوترویل، 1996 ). بنابراین، مدیریت ریسک با انتقال مسئولیت مالی به طرف دیگر، تا کنون رایجترین روشی است که کسبوکارها استفاده میکنند ( Platteau et al., 2017 ).
Guha-Khasnobis و Ahuja (2004) خاطرنشان می کنند که حتی اگر مشاغل بخش غیررسمی و رسمی با خطرات مشابهی مانند بیماری، مرگ، تصادفات، از دست دادن اموال، آتش سوزی و سرقت از جمله موارد دیگر روبرو هستند، مشاغل بخش غیررسمی بیشتر از مشاغل بخش رسمی در معرض رویدادهای مخاطره آمیز هستند. . بنابراین، بیمه خرد به دلیل ویژگی های SME ها نقش مهمی در مقابله با چنین عوامل استرس زا ایفا می کند. بیمه خرد به دلیل بزرگی بیمه شدگانش که تمایل به شرکت های کوچک و متوسط با درآمد کم اما فصلی دارند، منحصر به فرد است. به عنوان یک همبسته، حق بیمه های خرد برای مقرون به صرفه بودن پایین است و کانال های تحویل به دلیل ماهیت گسترده اقتصاد غیررسمی و افرادی که هدف هستند، برای سهولت دسترسی گسترده است. این کانال ها شامل اتحادیه های اعتباری، بانک های روستایی، طرح های جامعه محور و سازمان های غیردولتی است ( چرچیل، 2006 ). بنابراین، بیمه خرد یک قرارداد قراردادی است که در آن بیمهگران در ازای پرداختهای منظم حق بیمه متناسب با احتمال و شدت خطر، از شرکتهای کوچک و متوسط در برابر خطرات خاص محافظت میکنند.
این بخش بینشی تجربی در مورد عواملی که بر تقاضای بیمه در بین مشاغل، به ویژه SMEها تأثیر می گذارد، ارائه می دهد. این عوامل اصلی گزارش شده در ادبیات به عنوان محرک های جذب بیمه را توضیح می دهد. به طور خاص، این بررسی مبنای نظری و تجربی ریسک درکشده، سودمندی و هزینه بیمه درکشده، محدودیتها (شامل عوامل مرتبط با طرح) و سایر روشهای مقابلهای را بهعنوان محرکهای جذب بیمه بهدستآمده از ادبیات پوشش میدهد. بررسی ادبیات همچنین از طریق گزارش خود از مسائلی که بر تقاضای شرکتهای کوچک و متوسط برای بیمه تأثیر میگذاشت. این بدان معناست که ما پس از تجزیه و تحلیل داده ها، نتایج را به صورت گذشته به بخش بررسی بازخورد دادیم. سپس برخی از انتظارات را از طریق فرضیه ایجاد می کنیم.
تئوری چشم انداز تجمعی (CPT) و نظریه بیزاری ابهام (AAT) دو نظریه بزرگ اقتصادی خرد هستند که توضیح می دهند چرا جذب بیمه تابعی از ریسک درک شده است. CPT فرض می کند که افراد در برخی موارد ریسک گریز هستند و در موارد دیگر ریسک پذیر هستند. همچنین به دنبال توضیح این است که چگونه مردم در مورد عدم قطعیت ها تصمیمات منطقی می گیرند ( Tversky & Kahneman, 1992 ). این نظریه همچنین فرض میکند که افراد عموماً ریسک گریز هستند و استراتژیهایی را برای مقابله با چنین بیزاری آغاز میکنند. این نظریه با دو ویژگی اصلی از جمله “کاهش حساسیت” و “بیزاری از ضرر” مشخص می شود – که برای توصیف تصمیمات در مورد خطرات و عدم اطمینان استفاده می شود. کاهش حساسیت حاکی از آن است که آزمودنیها نسبت به سود و ریسکجویی در رابطه با ضرر دچار وحشت هستند، در حالی که ضرر گریزی نشان میدهد که هنگام تصمیمگیری در شرایط مخاطرهآمیز و نامطمئن، زیان بزرگتر از سود به نظر میرسد. Tversky و Kahneman (1992) معتقدند که افراد از دست دادن بیزاری نشان می دهند، به عبارت دیگر، آنها بی مصرفی بیشتری را برای ضرر تجربه می کنند تا اینکه سودمندی را برای سود به همان میزان تجربه کنند ( Platteau et al., 2017 ). کاربرد CPT در سفر و گردشگری مورد بررسی قرار گرفته است. آنتون، کاماررو و لاگونا-گارسیا (2017) این نظریه را در توضیح تأثیر انگیزههای گردشگران میراث بر رضایت و وفاداری پذیرفتند. این مطالعه (همانجا) عوامل درونی از جمله جستجوی تجربیات، سفر با خانواده و دوستان برای تقویت روابط، و دور شدن از استرس و عوامل خارجی مانند لذت بردن از غذا و گشت و گذار را آشکار کرد. به طور مشابه، اولیا و هان (2019) در مطالعه پیشینیان قصد رفتاری مسافران فضایی، تعاملات غیرخطی بین ریسک و انگیزهها را در پیشبینی قصد رفتاری مسافران فضایی فرض کردند. این مطالعه گزارش داد که خطر درک شده از پاسخ دهندگان می تواند به طور مداوم و گسترده انگیزه های آنها را در فرمول بندی قصد رفتاری ارزیابی کند.
زیان گریزی می تواند بر رفتارهای بیمه ای تأثیر بگذارد، زیرا کسب و کارها بیمه را به عنوان محافظی در برابر زیان های مرتبط با خطرات می یابند. بنابراین، میزانی که بیمه به عنوان موثر در محافظت در برابر ضرر تلقی می شود، بر جذب تأثیر می گذارد. این نشان میدهد که بیمه در محافظت بهینه در برابر ریسک، به جای کاهش آن، اهمیت پیدا میکند. اگرچه CPT تشخیص می دهد که تصمیم گیری مصرف کنندگان با ریسک و عدم اطمینان همراه است، این ایده به این معنا محدود است که فرض می کند ریسک درک شده تنها با پیامدهای منفی مرتبط است ( Olya & Al-ansi, 2018 ). بررسی ادبیات تجربی به وضوح به این واقعیت اشاره می کند که خطرات ممکن است منجر به نتایج مثبت شود (به Belanche، Casalo، & Guinalíu، 2012 ؛ ملازیزی، علیپور، و علیا، 2018 ؛ Olya & Alansi، 2018 ؛ Olya & Altinay، 2016 مراجعه کنید. Tangeland ، Vennesland، و Nybakk، 2013 ). برای مثال، بلانچ دریافت که ادراک ریسک به طور مثبت بر رضایت مصرف کننده تأثیر می گذارد. به طور مشابه، Tangeland و همکاران. (2013) همچنین گزارش داد که ریسک اجتماعی قصد مالکان خانه دوم را برای خرید خدمات گردشگری مبتنی بر طبیعت افزایش داد. یک مطالعه جدیدتر توسط ملازیزی و همکاران. (2018) متوجه شد که ریسک روانی رابطه مثبت قوی با رضایت، قصد مستمر و قصد توصیه خدمات Airbnb به دیگران دارد. در یک مطالعه مرتبط، علیا و الانسی (2018) همچنین در مورد تأثیر مثبت خطرات بهداشتی، روانی، محیطی و کیفی بر رضایت مصرف کننده از محصولات و خدمات حلال گزارش کردند. این مطالعه همچنین نشان داد که ریسک مالی نیز تأثیر مثبتی بر قصد و قصد مستمر برای توصیه چنین محصولات و خدماتی به دیگران دارد. بنابراین، در حالی که ریسک درک شده ممکن است منجر به پیامدهای منفی و راهبردهای حاصله برای مقابله با چنین نتایجی شود، میتواند تأثیر مثبتی بر نگرشها و رفتارهای مصرفکنندگان داشته باشد که نیاز به شناسایی دارند.
یک توضیح جایگزین برای تقاضای بیمه در نظریه بیزاری ابهام یافت می شود. این تئوری نشان می دهد که اکثر افراد تمایل دارند از نتایج نامشخص رویدادها بیزار باشند ( Elabed & Carter, 2015 ). به این معنا که آنها دوست ندارند در مورد احتمال وقوع رویدادها نامطمئن باشند. ابهام گریزی برای بررسی اشتراک بیمه به کار گرفته شده است، و استدلال می شود که ابهام گریزی به طور قابل توجهی با شانس کمتر جذب بیمه مرتبط است ( Elabed & Carter, 2015 ). در کشورهای در حال توسعه، تقاضای بیمه با ابهامات زیادی از عدم قطعیت وقوع خسارت و قابل اعتماد بودن بیمه گر برای پرداخت در صورت خسارت مشخص می شود. هر یک از این عدم قطعیت ها تقاضا برای بیمه را محدود می کند زیرا مردم می خواهند از آنها اجتناب کنند ( Platteau et al., 2017 ). تردیدهایی که پیرامون بیمه وجود دارد، خود بیمه را مخاطره آمیز می کند و بنابراین می تواند انگیزه اجتناب از آن و در نظر گرفتن گزینه های جایگزین باشد. با این وجود، یکی از محدودیتهای مهم این نظریههای اقتصادی در توضیح تقاضای بیمه این است که واحد تجزیه و تحلیل تمایل بیشتری به تمرکز بر فرد به غیر از کل سازمان دارد. برای عملیات بزرگ H&T، پوشش بیمه ممکن است بسته به موقعیت سهام پاسخ دهندگان یکسان نباشد. به نظر می رسد ضرر احتمالی یک رویداد برای کسی که دارای حقوق صاحبان سهام نیست نسبت به یک پاسخ دهنده غیر سهامی کمتر باشد. با توجه به اینکه نمونه در این مطالعه فعلی شامل SMTH ها می شود که تصمیمات عملیاتی روزانه آنها توسط مدیران مالک تعیین می شود، این مطالعه به طور ضمنی ادعا می کند که رفتار انتقال ریسک افراد (یعنی تصمیم به خرید بیمه) خود را در تجارت نشان می دهد. موجودیت های بدون تحریف
H1
دسته مدیر مسئول کسب و کار تأثیر بسزایی در جذب بیمه دارد.
عوامل خطر متعددی از جمله ریسک عملیاتی، ریسک تکنولوژیک، ریسک حمل و نقل، ریسک محیطی، ناآرامی سیاسی و ریسک اقتصادی، در ادبیات به عنوان محرکهای بالقوه تقاضای بیمه شناسایی شدهاند ( شاو، سایمن و سایم، 2012 ). اول، ریسک عملیاتی مربوط به ریسک ناشی از فعالیت های روزانه SMTHها است که می تواند منجر به اثرات نامطلوب یا زیان شود. اینها اغلب ماهیت درون زا دارند و شامل جراحات، مرگ کارکنان، سرقت، سرقت، آتشسوزی و اختلاسهای مالی میشوند ( لرد و جکمن، 2013 ). دوم، دهه گذشته شاهد علاقه قابل توجهی به کاربرد فناوری اطلاعات (به عنوان مثال رسانه های اجتماعی و هوش مصنوعی) در عملیات کسب و کار در صنعت بوده است ( Aye, Au, & Law, 2013 ). با این حال، کاربرد روزافزون آن با تهدیدات کلاهبرداری، هکرها، بدافزارها، و تحریفات زیرساختی که منجر به خسارات بزرگ میشود، احاطه شده است ( مالگوی، 2005 ). سوم، سودآوری و بقای SMTHها به طور ناگسستنی با کیفیت محیط مرتبط است ( منسا و منسا، 2013 ). با این حال، احتمال وقوع بلایای زیستمحیطی از منابع طبیعی یا انسانی، مسائلی است که کسبوکارهای H&T باید روزانه با آنها مقابله کنند. رویدادهایی از جمله سیل، طوفان، سونامی، زلزله، آتشسوزی و رانش زمین میتواند برای عملیات تجاری فاجعهبار باشد ( Manaktola & Jauhari, 2007 ) که اغلب منجر به خسارات زیادی میشود. چهارم، ادبیات H&T را به عنوان یک بخش آسیب پذیر در مواجهه با ناآرامی ها، مانند تروریسم، اعتصابات یا جنگ ها می شناسد ( بوون، فیجون، و پیج، 2012 ). مشخص شده است که این رویدادها پیامدهای جدی و هزینههای متعاقبی بر کسبوکارهایی دارند که مستقیماً تحت تأثیر قرار میگیرند، از جمله آسیبهای جانبی به سایر مشاغل غیرمستقیم، و مقاصد نزدیک به مناطق آسیبدیده ( هنتورن، جورج و اسمیت، 2013 ). این اتفاقات باعث دلهره کسبوکارها میشود و سعی میکنند از اقدامات پیشگیرانه و بازیابی مختلف در برابر چنین ناملایماتی استفاده کنند. پنجم، این صنعت از تهدیدات اقتصادی مصون نیست. نوساناتی مانند کاهش ارزش پول، نرخ های بهره بالا و تورم ( بارانوف و همکاران، 2009 ) مشاغل و مصرف کنندگان را طعمه خود می کند. اینها بدون شک مانعی برای سرمایه گذاری می شوند که منجر به عقب افتادن فرصت های شغلی و تولید ثروت می شود. در نهایت، حمل و نقل برای H&T بسیار مهم است نه تنها در جابجایی گردشگران از یک مکان به مکان دیگر، بلکه از عملیات کسب و کار در این بخش، به ویژه در مورد حمل و نقل و عرضه پشتیبانی می کند، اما خطراتی نیز وجود دارد ( Nutsugbodo، 2013 ). تصادفات مربوط به حمل و نقل که شامل کارمندان و مشتریان می شود و همچنین ترافیک در مناطق شهری و مناطق تجاری مرکزی در غنا در حال افزایش است ( Awunyo-Victor,2012). بنابراین، به نظر می رسد خطر اجتناب ناپذیر است، آنچه مهم است واکنش به آن است. در نتیجه، مطالعه حاضر این فرضیه را مطرح می کند که (به شکل 1 مراجعه کنید ):
H2a
ریسک عملیاتی ادراک شده تأثیر مثبتی بر جذب بیمه دارد.
H2b
ریسک تکنولوژیکی درک شده تاثیر مثبتی بر جذب بیمه دارد.
H2c
خطر سلامت درک شده تأثیر مثبتی بر جذب بیمه دارد.
H2d
ریسک محیطی درک شده تأثیر مثبتی بر جذب بیمه دارد.
H2e
ناآرامی درک شده تأثیر مثبتی بر جذب بیمه دارد.
H2f
ریسک اقتصادی درک شده تأثیر مثبتی بر جذب بیمه دارد.
تئوری مطلوبیت مورد انتظار (EUT) استدلال می کند که افراد هنگام تصمیم گیری در مورد پوشش بیمه ای سعی در بهینه سازی مطلوبیت مورد انتظار خود دارند. بدیهی است که صاحبان کسب و کار در مورد نتایج فردا نامطمئن هستند ( ویلیامز و بالاژ، 2014 )، اما آگاه هستند که با نوعی ریسک مواجه خواهند شد و شاید بتوانند بر اساس احتمال رویداد و شدت آن، ریسک را ارزیابی کنند. تأثیر آن بر ثروت فعلی آنها در صورت وقوع ( بارانوف و همکاران، 2009 ). با توجه به اینکه سودمندی SMTH ها به ثروت انباشته شده از کسب و کار و احتمالاً ثروت مورد انتظار بستگی دارد، بالاترین هدف هر صاحب کسب و کار بهینه سازی مطلوبیت از سرمایه گذاری های انجام شده است. به طور منطقی، شخص به دنبال محافظت در برابر تهدیدات بالقوه برای جریان و حفظ این ابزار خواهد بود، به عنوان مثال از طریق بیمه که مکانیزم انتقال ریسک است.
نقش و سودمندی بیمه مدتهاست ثابت شده است ( اتکینز و بیتس، 2008 ؛ رژدا، 2012 ). دلیل اصلی بیمه، جبران خسارت مالی آتی است. همچنین به دستیابی به احساس امنیت کمک می کند که فرد از مشکلات مالی در امان بماند و بازیابی خسارت بیمه شده را بسیار سریعتر انجام دهد ( اتکینز و بیتس، 2008 ). سایر مزایای درک شده در مورد بیمه خرد، توانایی آن در تسهیل دسترسی آسان به وام ها، بهبود تصویر کسب و کار، و کمک به بهبود سریع کسب و کار پس از احتمالات است ( مانینگ، 2004 ؛ رژدا، 2012 ؛ بانرجی، دوفلو، و هورنبک، 2014 ). . بنابراین، سودمندی درک شده از بیمه خرد انگیزه اصلی برای SMEها برای حمایت از طریق جذب بیمه است. بر این اساس، فرضیه های زیر مطرح می شود.
H3
این تصور که بیمه جبران خسارت می کند، تأثیر مثبتی بر جذب بیمه دارد.
H4
توانایی ترمیم ادراک شده یک شرکت از طریق بیمه پس از احتمالات تأثیر مثبتی بر جذب بیمه دارد.
H5
این تصور که بیمه امنیت کسب و کار را افزایش می دهد تأثیر مثبتی بر جذب بیمه دارد.
در اکثر اقتصادهای در حال توسعه، یک عامل حیاتی که بر تقاضای بیمه تأثیر میگذارد، سطح عمومی پایین اطلاعات و آگاهی در مورد این طرحها است ( گیزبرت، اشتاینر، و بندیگ، 2011 ؛ جینه، تاونسند، و ویکری، 2008 ). در اوگاندا، فقدان آگاهی در مورد مزایای بیمه به عنوان یک عامل مهم که پذیرش بیمه را در میان شرکت های کوچک و متوسط در کشور محدود می کند ( کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل متحد [UNCTAD]، 2007 ) یافت شده است.
اوسونسان (2015) همچنین نشان داد که سطح آگاهی عمومی در مورد خدمات بیمه هنوز پایین است. در کامپالا، او دریافت که اکثر شرکت های کوچک و متوسط به طور کلی فقط می توانند چند محصول بیمه را نام ببرند، اما اکثر آنها هیچ پوشش بیمه ای ندارند. در نیجریه، حوادثی از سقوط چندین شرکت کوچک و متوسط امیدوار کننده رخ داده است. این امر به عدم آگاهی برای به دست آوردن پوشش بیمه ای کافی و مناسب نسبت داده شده است ( اوسونسان، 2015 ). کسپر (2000) همچنین خاطرنشان کرد که اپراتورهای SME عمدتاً به دانش لازم در مورد بیمه نامه ها مجهز نیستند و از این رو ترجیح می دهند بدون بیمه باقی بمانند. گیزبرت و همکاران (2011) در مطالعه خود در مورد ادراک یک طرح بیمه خرد همچنین خاطرنشان کردند که پاسخ دهندگان به طور کامل بیمه نامه و شرایط و ضوابط آن را درک نکرده اند. بنابراین، این مطالعه حدس میزند که:
H6
دشواری درک شده در درک یک بیمه نامه با جذب بیمه رابطه منفی دارد.
به غیر از آگاهی، عوامل متعدد دیگری مرتبط با عرضه وجود دارد که بر تقاضای بیمه نیز تأثیر می گذارد. به عنوان مثال، حق بیمه، به عنوان یک محرک کلیدی جذب بیمه در بین مشاغل شناخته شده است ( De Bock & Gelade, 2012 ). حق بیمه مقدار پولی است که به عنوان خسارت برای یک بیمه نامه معین به بیمه گذار پرداخت می شود ( De Bock & Gelade, 2012 ). توسط شرکت بیمه با در نظر گرفتن احتمال وقوع رویداد بیمه شده و شدت آن در زمان وقوع آن تعیین می شود. این حق بیمه ها در استخری قرار می گیرد که افراد مختلف در صورت ضرر از آن غرامت می گیرند. سایر عوامل در نظر گرفته شده شامل هزینه های مربوط به بررسی، پذیره نویسی، نگهداری سوابق، و هزینه های مرتبط با پیشگیری از حوادث، رسیدگی به خسارت در میان سایر موارد می باشد. با این حال، شرکتهای کوچک و متوسط اغلب از گران بودن حق بیمه و غیرقابل انعطاف بودن روش پرداخت حق بیمه شکایت کردهاند ( Gbireh, 2013 ). دی بوک و گلاد (2012) دریافتند که شرکت های کوچک و متوسط منابع، زمان یا نیروی انسانی برای مقابله با چنین حق بیمه های بالایی را ندارند.
H7
ماهیت پرهزینه درک شده حق بیمه رابطه منفی با جذب بیمه دارد.
H8
عدم انعطاف درک شده در شرایط پرداخت حق بیمه با جذب بیمه رابطه منفی دارد.
علاوه بر این، اوسونسان (2015) استدلال کرد که برخی از نگرش های منفی نسبت به بیمه بر اساس تجربیات و باورها، به ویژه در کشورهای در حال توسعه است. مردم به طور کلی فکر می کنند که شرکت های بیمه فقط حق بیمه دریافت می کنند و هرگز در زمان ضرر پرداخت نمی کنند ( اوسونسان، 2015 ). این اعتقاد به دلیل فرآیندهای بوروکراتیکی است که هنگام وقوع ضرر و زیان اعمال می شود – که در هنگام طرح ادعاها چالش هایی ایجاد می کند. علاوه بر این، در حالی که برخی فکر می کنند که بیمه مورد نیاز نیست زیرا خداوند آنها را از بلایا محافظت می کند ( چودوکوفا و چیلیا، 2014 )، برخی دیگر نیز نشان می دهند که شرکت های بیمه نوع بیمه نامه های مورد نیاز خود را ارائه نمی دهند ( بانرجی و همکاران، 2014 ).
H9
زمان درک شده برای رسیدگی به خسارت رابطه منفی با جذب بیمه دارد.
چندین اقدام دیگر مقابله با ریسک، خودبیمهگری و مکانیسمهای گروهمحور غیررسمی، که میتوانند به عنوان جایگزین یا مکمل بیمه عمل کنند، در ادبیات بهعنوان موانعی برای تقاضای بیمه خرد شناسایی شدهاند ( چرچیل، 2006 ؛ پلاتو و همکاران، 2017). ). اینها حواله های دوستان و اقوام، پس انداز احتیاطی، اعتبار و قراردادهای غیررسمی اشتراک ریسک هستند ( کارتر، الابد، و سرفیلیپی، 2015 ). بر اساس اصول فرضیه های ازدحام و ازدحام در، این استراتژی ها می توانند بیمه را از بین ببرند. این زمانی اتفاق می افتد که اقدامات جایگزین فوق با کمک به مشاغل برای مقابله با پیامدهای خطرات بدون نیاز به بیمه جایگزین بیمه شود. با این حال، این اقدامات جایگزین می تواند از طرق مختلف به عنوان اقدامات مقابله با خطر محدود کننده باشد. پسانداز بهعنوان یک اقدام پیشگیرانه ممکن است زمانی که شوکهای متعددی در مدت کوتاهی اتفاق میافتد با عواقب فاجعهبار بیشتر از میزان صرفهجویی در برابر چنین خطراتی، نتواند بافر لازم را برای کسبوکار فراهم کند ( کارتر و همکاران، 2015 ). با وجود این مسائل، میتواند مکملهایی بین اقدامات جایگزین و جذب بیمه (اثر ازدحام) نیز وجود داشته باشد. پوشش بیمه می تواند شانس یک SME را برای دریافت وام از موسسات مالی افزایش دهد ( Banerjee et al., 2014 ). به همین ترتیب، پساندازها و حوالهها میتوانند تمدید حق بیمه آینده را افزایش دهند و در صورت عدم پرداخت به موقع بیمه، به مقابله با شوکها کمک کنند ( Platteau et al., 2017 ). بنابراین، فرض می کنیم که:
H10
پس انداز در برابر حوادث ناگوار با جذب بیمه رابطه منفی دارد.
H11
حمایت دوستان و اقوام رابطه منفی با جذب بیمه دارد.
علاوه بر این، حتی اگر ادبیات در مورد میزان تأثیر ویژگیهای سازمانی مختلف بر جذب بیمه در میان SMTHها ساکت است، ما در این مطالعه تصمیم گرفتهایم تا بررسی کنیم که نوع بخش، نوع مالکیت و موقعیت در کسبوکار تا چه اندازه بر شانسهای شرکت تأثیر میگذارد. جذب بیمه