48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
این مقاله به بررسی رهگیری مفاهیم شهر خلاق و پایداری می پردازد، با هدف تبیین مفهومی بحث ها در مورد تلفیق این موضوعات و سیاست های شهری مرتبط. ابتدا ظهور گفتمان ها و شیوه های شهر خلاق و اهمیت آن ها، سپس شرایط پایداری توسعه شهری و در نهایت نقش هنرها در دستیابی به خلاقیت شهری و توسعه پایدار را بررسی می کند. ضمن اذعان به اهمیت بعد زیست محیطی- اکولوژیکی، تمرکز این مقاله بر جنبه های اجتماعی و فرهنگی پایداری در توسعه شهرهای خلاق است. بحث اصلی این است که رویکردهای مختلف به مسائل خلاقیت و پایداری و همچنین راهبردهای مختلف برای توسعه شهر خلاق پایدار نه تنها به سطوح مختلف فضای شهری و عوامل در نظر گرفته شده بلکه به ارزشهای مشترک آنها بستگی دارد. در حالی که ادعاهایی مبنی بر عینیت علمی رایج است، اکثر رویکردها نسبت به این موضوعات صرفاً توصیفی نیستند، بلکه لزوماً هنجاری هستند. بنابراین، مفروضات ایدئولوژیک و پیامدهای این موضوعات مرتبط است. این بحث با مدیتیشن جدلی اسکات در مقابل فلوریدا در مورد ماهیت و اهمیت شهر خلاق نمونهای است، که نه تنها مثبت، بلکه ابعاد «تاریکتر»، یعنی ابعاد غیرپایدار آن را نیز برجسته میکند. این مقاله با نشان دادن اینکه مفهوم شهر خلاق نه تنها نظم بازار غالب را بازتولید میکند (همانطور که امروز هدف غالب است) بلکه میتواند به هویت جمعی، تعلق اجتماعی و احساس عمیقتر مکان که توسط خواسته های گسترده تر پایداری
از زمان ظهور استراتژی «دموکراسیسازی فرهنگی» در اواخر دهه 1950، آفرینش هنری قطعاً موضوع بسیار قدیمی تأمل در فلسفه و همچنین حوزه مداخله سیاست عمومی (همراه با حفظ و ترویج میراث فرهنگی) است. با این حال، همانطور که مولن، جامعه شناس فرانسوی متوجه شد، به دنبال جنبش های سال 1968، این استراتژی در دهه 1970 با “دموکراسی فرهنگی” مورد مناقشه قرار گرفت و تکمیل شد. در حالی که دموکراتیزاسیون فرهنگی بر روی یک تنگ بنا نهاده شده است
نوشته های جالب زیادی در مورد شهرهای خلاق وجود دارد که منشا این مفهوم را ردیابی می کند (به عنوان مثال، O’Connor & Kong، 2009، Pratt، 2008، Scott، 2006، Tay، 2005). یک مرور مختصر از خاستگاه مفهومی و سیاستی آن باید به این نکته توجه داشت که مفهوم شهر خلاق توسط نظریه پردازان شهری Landry و Bianchini (1995) راه اندازی شد و سپس توسط Landry، 2000، Landry، 2006 به عنوان “ابزاری برای نوآوران شهری” استفاده شد . ” هنر شهرسازی “. این تصور همچنین مدیون آثار کلاسیک جیکوبز است
چگونه یک شهر خلاق می تواند دوام یا پایدار باشد؟ ترسیم شرایط و پویایی های توسعه شهری و اجتماعی که یک شهر خلاق و پایدار را می سازد، گام مهمی در حل این سوال حیاتی است.
تئوری طبقه خلاق فلوریدا و شهرها (2002، 2005) نشان می دهد که یک همبستگی مثبت و معنادار بین بروز طبقه خلاق در شهرهای مختلف و رشد اقتصادی محلی وجود دارد و بر اهمیت ابعاد اقتصادی غیرمادی این شهر تاکید می کند.
پس نقش پایدار واقعی هنرمندان و هنرها در شیوه های خلاقانه شهر و توسعه پایدار شهری چه می تواند باشد؟ با نگاهی به تعامل بین هنر و سایر جهانهای تولید، میتوان متوجه شد که از دهه 1980، هنجارهای کار به دنبال درونیسازی ارزشهای تاریخی آوانگارد، ارزشهای کلیدی مرتبط با خلاقیت تغییر کرده است: خودمختاری، انعطافپذیری، محیط غیر سلسله مراتبی، خلاقیت، ریسک پذیری و غیره (بولتانسکی و
عملکرد شهر خلاق در توسعه شهری، یک موضوع فنی ساده برنامه ریزی شهری نیست، بلکه یک موضوع ایدئولوژیک است، بسته به ارزش ها و ویژگی هایی که توجه مفهومی به ماهیت و اهمیت شهرهای خلاق را توجیه می کند. همچنین به سطوح مختلف فضای شهری و عوامل در نظر گرفته شده بستگی دارد: منطقه/شهر فرهنگی، شهرهای کوچک/کلان شهرها و هنرمندان/موسسات هنری فردی. برخی از مشکلات و راه حل ها در واقع برای همه آنها مشترک است. هنوز