48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
ما یک تحلیل انتقادی از شیوه های مشارکت فعلی در فرآیندهای بازآفرینی شهری انجام می دهیم. بسیاری از نمونههای عینی از نقایص عمده در مشارکت ابزاری یا غیرموثر بخشهایی از جامعه و بهویژه ضعیفترین و محرومترین حوزهها، به نفع افراد مرفهتر و با تجربهتر، که به اندازه کافی با تصمیمگیری نهادینهشده عمومی آشنا هستند، رنج میبرند. گشت و گذار کنید و دینامیک مشورت را به نفع خود دستکاری کنید. بنابراین، در زیر یک لفاظی سطحی از شمول، اشکال زیبایی مشارکت در خطر تداوم و حتی تشدید نابرابریهای موجود است . سپس امکانات جدیدی را برای اشکال مؤثرتر و پایدارتر مشارکت، به ویژه داستانسرایی اجتماعی، انفورماتیک جامعه ، و پروژههای هنر و فرهنگ عمومی رابطهای بررسی میکنیم. مرزهای جدید و جالبی از آزمایش های آینده در شیوه های مشارکت را می توان در اشکال نوآورانه ادغام در میان این سه جریان فعالیت یافت، همانطور که توسط چند پروژه آزمایشی و تجربیات پیشرفته گواهی می شود.
خشم برای نوسازی و بازآفرینی شهری، که در سه دهه گذشته در سطح جهانی فراگیر شده است، با انتظارات بسیار بالا آغاز شد (آلدن، 1996). در مقاصد بیان شده، چنین فرآیندهایی باید پیگیری ترکیبی اهداف رشد اقتصادی و اجتماعی با اهداف انسجام اجتماعی و ادغام مناطق و جوامع به حاشیه رانده شده را تضمین می کردند (Couch, Sykes, & Börstinghaus, 2011) اما در حقیقت، بیشتر تجارب اجتماعی پایدار نسبتاً اتفاق افتاده است
آنچه فرآیندهای بازآفرینی شهری را به ویژه برای جوامع محلی و به ویژه برای حوزههای انتخابی کمتر تضمینشدهشان تهدیدکننده میکند، سطح عدم قطعیت و عدم قطعیتی است که آنها معرفی میکنند. محله پس از تحول چگونه خواهد بود؟ جایگاه ما در آن چه خواهد بود؟ چه اتفاقی می افتد که آن را برای ما آشنا و مهمان نواز می کند؟ چه کسی، چگونه و چرا از این سود می برد؟ اینها تنها چند نمونه از سؤالاتی هستند که به طور طبیعی ایجاد می کنند
داستان سرایی ترکیبی به طور قابل توجهی امکان مشارکت واقعی و مشارکت فعال ساکنان شهری را تقویت میکند، به ویژه اگر ساکنان فقط درگیر تولید محتوا نباشند، بلکه در طراحی و توسعه مشترک پلتفرمهای خود و حتی فناوریهایشان (همچنین) با طراحی مجدد سفارشی و استفاده مجدد از تلفن های منسوخ مانند تلفن های عمومی) – یک چالش جدی اما به دور از غیرممکن در توانمندسازی جامعه (Stokes, Bar, Baumann, & Caldwell, 2014)
تحلیل ما نشان میدهد که برنامهریزی مشارکتی امروز در وسط یک اتصال خطرناک قرار دارد. از یک طرف، ما فشار قدرتمندی از سوی اقلیت ها و جوامع به حاشیه رانده شده داریم تا صدای آنها شنیده شود و روایت ها و بازنمایی های آنها به عنوان مشروع و مرتبط پذیرفته شود. از سوی دیگر، زمانی که محرکهای اصلی چنین فرآیندهایی عمدتاً در دستان است، ما شاهد دشواری در ایجاد فضایی برای گفتمان عمومی واقعاً فراگیر در مورد توسعه و بازآفرینی شهری هستیم.