48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
مفهوم شهر هوشمند به عنوان یک برچسب جذاب برای پرداختن به مسائل مبرم شهرنشینی جهانی و مبارزه با چالشهای حیاتی برای دستیابی به توسعه پایدار ظاهر شده است. پایداری هنوز اغلب از طریق یک لنز زیست محیطی سبز تصور می شود، اما هرگونه تغییر در محیط ساخته شده نیز پیامدهایی برای محیط اجتماعی دارد. پایداری اجتماعی مفهومی پویا است که طراحی قلمرو فیزیکی را با طراحی دنیای اجتماعی ترکیب میکند و زیرساختها را برای حمایت از نیازها و نگرانیهای اجتماعی ارتقا میدهد. در حالی که هدف شهرهای هوشمند در درجه اول افزایش عملکرد از طریق استفاده نوآورانه از دادههای دیجیتال و فناوری است، دیدگاه پایداری اجتماعی بر ارتباطات حیاتی بین مردم و مکان تاکید میکند. این مقاله از طریق بررسی ادبیات سیستماتیک انتقادی ، گفتوگوی بین شهر هوشمند و پایداری اجتماعی را ایجاد میکند. این مفهوم شهر هوشمند را از طریق یک لنز پایداری اجتماعی در یک پارادایم محیط ساخته شده ارزیابی می کند. یک چارچوب مفهومی چند مرحلهای حول مفاهیم مکان، شناسایی مضامین اصلی پایداری اجتماعی و عوامل مرتبط، و حساسیت به سیاستهای گستردهتر و مقیاسهای اجرایی دقیقتر ارائه شده است. این چارچوب راهنمایی برای مطالعه بیشتر هم اهداف اجتماعی و هم نتایج سیاست های شهر هوشمند ارائه می دهد.
آیا شهرهای هوشمند از نظر اجتماعی پایدار هستند؟ این سؤال مهمی است که به دلیل فراگیر شدن توسعه شهری نئولیبرالی مبتنی بر فناوری ایجاد شده است (ساگر، 2011). چالش برجسته ای که امروزه بسیاری از شهرها با آن روبرو هستند، پاسخگویی مناسب به منابع و نیازهای زیرساختی جمعیت رو به افزایش است (Aoun, 2013) و در عین حال تضمین های اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی را تضمین می کنند. دگرگونی چشمگیر شهرها، مداخلات نوآورانه و مقیاس پذیر را برای مدیریت و نظارت بر مشکلات گسترش عمودی و جانبی که «شهر هوشمند» به اختصار تبدیل شده است، خواسته است. لفاظی شهر هوشمند یک پدیده جهانی است که در ابتدا بر روی استفاده از پیشرفتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) و حرکت به سمت پایگاههای اطلاعاتی و ارتباطات دیجیتال متمرکز شده است (تاونسند، 2013). اما این با پارادایم توسعه شهری جامع فاصله دارد. تجزیه و تحلیل انتقادی و ارزیابی اینکه چگونه و تا چه حد شهرهای هوشمند پایداری اجتماعی مناطق شهری را نیز ارتقا میدهند، مهم است.
پایداری اجتماعی به عنوان یک بعد جدایی ناپذیر از هر مداخله شهری مطرح شده است. چان و لی (2008)، دمپسی و همکاران. (2011)، کوهن (2018)، شیرازی و کیوانی (2019) و دیگران بر ضرورت پیشبرد اولویت های اجتماعی در توسعه شهری برای اطمینان از شناخت صریح نیازها و دغدغه های انسانی تاکید می کنند. نفوذ این تفکر از طریق اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد و برنامههای خاص مانند مدیریت تحولات اجتماعی یونسکو (MOST) به بالاترین سطح جهانی رسیده است که در آن اهداف شامل شمول اجتماعی، ریشهکنی فقر شدید، کاهش نابرابریها و همچنین فراگیر و فراگیر است. تصمیم گیری مشارکتی (MOST، 2017).
شناخت دقیقتر ارتباط اهداف پایداری اجتماعی با تفکر شهر هوشمند، اخیراً تحقیقات بین رشتهای را تشویق کرده است. منفردزاده و کروگر (2015) شهرهای هوشمند را به عنوان فرصتی برای بازنگری و سادهسازی مشارکت سهامداران برای ارتقای تصمیمگیری عادلانهتر و فراگیرتر بررسی میکنند. Marsal-Lacuna (2016) بر پایداری اجتماعی از طریق حاکمیت شهروند محور شهرهای هوشمند اسپانیا تأکید می کند. Mappiasse (2015) از طریق مطالعه موردی شهر ماکاسار اندونزی نشان می دهد که یک جامعه باید آگاهی شهری خود را دوباره ابداع کند و آینده شهر را با تسهیل متقابل همه سهامداران بازتعریف کند. Aurigi و Odendaal (2020) هشدار می دهند که گستردگی لفاظی شهر هوشمند باعث تضعیف پیوندها با فراگیر شدن می شود و مناطق شهری خاص به عنوان کلید پیوند پایداری اجتماعی در حال ظهور هستند. آنچه از این بورس تحصیلی با نیت خوب به دست می آید، چندپارگی رویکردها است که منجر به ابهام در مورد تعریف شهر هوشمند پایدار اجتماعی می شود.
این مقاله یک چارچوب چند وجهی برای ادغام بهتر اهداف پایداری اجتماعی در آرمانهای شهر هوشمند ارائه میکند. این به دنبال یک مسیر مفهومی سیستماتیک تر برای ارتباط بهتر پایداری اجتماعی و برنامه های شهر هوشمند است. سه سوال مرتبط با هم بررسی می شود:
پایداری اجتماعی چیست؟
پایداری اجتماعی تا چه اندازه بخشی جدایی ناپذیر از مفهوم شهر هوشمند است؟
چگونه می توان پایداری اجتماعی را در توسعه های شهری هوشمند بهبود بخشید؟
نتیجه کلیدی، شناسایی متغیرهای مهم مرتبط با توسعه شهر هوشمند است که جنبه های اجتماعی پایداری را مورد توجه قرار می دهد.
برای پاسخ به سؤالات تحقیق، ما یک مرور ادبیات کیفی سیستماتیک انجام دادیم و از پروتکلهای موارد گزارش ترجیحی برای توصیههای مرور سیستماتیک (بیانیه PRISMA) از موهر و همکاران استفاده کردیم. (2009). این روش به طور گسترده در مطالعاتی از جمله تغییر اقلیم، سیاست انرژی و عدالت استفاده شده است (Byrne & Portanger, 2014). ارزیابی رویکردهای احیای اکولوژیکی (ورتلی و همکاران، 2013). شکستهای اجرای سیاست پایداری زیستمحیطی (Howes et al., 2017) و بررسی عوامل شکلدهنده تأمین فضای سبز شهری (Boulton et al., 2018)، در میان دیگران.
حجم زیادی از ادبیات زبان انگلیسی مورد بررسی قرار گرفت، اما تعداد محدودتر و واقعیتری از اسناد بر اساس کاربردی بودن موضوع بررسی و نقد شد. این مقاله بر ادبیات انتخابیتر اما پایهای متکی است که دو موضوع اصلی پایداری اجتماعی و هوشمندی در توسعه شهری را در بر میگیرد. برای شروع، جستجو از طریق ادبیات رابط با استفاده از پایگاه داده آنلاین اسکوپوس و تابع جستجوی بولی «پایداری اجتماعی» و «شهر هوشمند» یا «شهرهای هوشمند» آغاز شد که 41 سند منتشر شده بین سالهای 2000 تا 2020 را نشان داد. تنها 4 مورد به طور مستقیم با سؤالات تحقیق مرتبط بودند. سپس منطقه مورد مطالعه برای ترسیم مجموعه گسترده دانش موجود در دو حوزه با استفاده از تابع جستجوی بولی “پایداری اجتماعی” یا “شهر هوشمند” یا “شهرهای هوشمند” گسترش یافت. از نزدیک به 29000 نتیجه جستجوی اولیه، اسناد نمونه بر اساس نوع انتشار مرتب شدند تا فقط شامل مقالات مجلات، کتاب ها و فصل های کتاب باشد (10658 = n). از آنجایی که حوزه تحقیقاتی شهر هوشمند و پایداری اجتماعی کاملاً پراکنده است، حوزه های موضوعی زیر انتخاب شدند: علوم اجتماعی، علوم محیطی، انرژی، روانشناسی، چند رشته ای، مدیریت کسب و کار و حسابداری. مقالات مرتبط با علوم کامپیوتر، مهندسی و ریاضیات به منظور حفظ تمرکز بر مسائل مفهومی مورد مشورت قرار نگرفتند (n = 5625). سه فیلتر حیاتی که بدنه مشتق شده از کار را شکل میدهند، عمدتاً بر روی مشارکت در رشته محیط ساخته شده تمرکز میکردند، بنابراین 1000 مقاله، 882 فصل کتاب و 100 کتاب (1982 = n) با عناوین مربوط به موضوع و 150 مورد بررسی شدند. مقاله، 10 کتاب و 5 فصل کتاب انتخاب شد (165=n). علاوه بر این، چکیده ها بر اساس ارتباط با سؤالات تحقیق بررسی شدند و 55 سند دیگر نامربوط یافت شدند (110 = n). تمام مقالات پژوهشی مورد بحث در اینجا در مجلات Quartile 1 و 2 بر اساس Scimago در 4 حوزه موضوعی: مطالعات شهری، علوم اجتماعی، جغرافیا، برنامه ریزی و توسعه منتشر شدند. برای اثبات اطلاعات از Google Scholar استفاده شد و سایر مقالات با استناد، کنفرانس و مجموعه مقالات، گزارش ها، فصل های کتاب و کتاب مورد بررسی قرار گرفت (n=45). در نتیجه، در مجموع 155 سند برای ارزیابی تفصیلی انتخاب شد (شکل 1)، و از این تعداد 106 سند در این مقاله ذکر شده است.
در گزارش یافته های ما، مقاله دارای چهار بخش اصلی است. بخش 2 مروری بر ادبیات پایداری اجتماعی ارائه میکند و موضوعات کلیدی جداییناپذیر اولین سوال تحقیق را بررسی میکند. بخش 3 بررسی تکمیلی مفهوم شهر هوشمند و پیوندهای بالقوه با مضامین پایداری اجتماعی را برای پرداختن به سوال تحقیق دوم ارائه می دهد. بخش 4 بحث را به یک چارچوب مفهومی به هم متصل می کند تا همبستگی های اجتماعی مطلوب توسعه شهر هوشمند را برای حل سؤال سوم تحقیق شناسایی کند. بخش 5 ارزش پیوند صریح دو آرزوی گسترده توسعه شهری معاصر را در امتداد مسیرهای بیان شده در این مطالعه مورد بررسی قرار می دهد.
توسعه اجتماعی به عنوان یک آرمان سیاست شهری به وضوح در آینده مشترک ما ، گزارش کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه در آوریل 1987 (کمیسیون بروندلند، 1987) برجسته شد . این واژه در زمینه ارتقای سطح زنان و گروه های آسیب پذیر، بهداشت و آموزش برای بهبود بهره وری انسانی و ارتقای برنامه ریزی مشارکتی استفاده شد. پیام میراث اصلی این بود که اقدامات انجام شده امروز نباید معیشت نسل های آینده را به خطر بیندازد.
فقدان دقت تعریف و فرضیات ناگفته متعدد نیز مفهوم شهر هوشمند را مخدوش می کند. به طور کلی، مفاهیم مرتبط دارای مفاهیم فنی یا انسانی هستند. اولی شامل ایده هایی مانند «شهر هوشمند»، «شهر دیجیتال»، «شهر مجازی»، «شهر اطلاعاتی»، «شهر همه جا حاضر»، «شهر هوشمند شناختی» است. دومی شامل «شهر خلاق»، «شهر یادگیری»، «شهر انسانی» و «شهر دانش» است. شرکتهای فناوری عبارت «شهر هوشمند» را از آن اقتباس کردند
در این بخش ما به طور رسمی پایداری اجتماعی و شهرهای هوشمند را با ابداع یک رویکرد مفهومی برای ارزیابی محتوای اجتماعی و آرمانهای سیاستها و استراتژیهای شهر هوشمند به هم متصل میکنیم. سیاست شهر هوشمند در اینجا به بیانیه کلی قصد اشاره دارد و استراتژی شهر هوشمند به معنای عملیاتی کردن سیاست از طریق برنامهها، طرحها یا پروژهها است. با انطباق منطق کولانتونیو (2009b)، هدف از چنین چارچوبی چهارگانه است:
برای ارائه راهنمایی برای شناسایی،
پایداری اجتماعی باید جزء لاینفک دستور کار شهری باشد. برای همسویی نیازهای اجتماعی با توسعه شهری در سطوح مختلف اداری باید گام هایی برداشته شود. بنابراین، پایداری اجتماعی برای شهرهای هوشمند چه معنایی دارد؟ هیچ پاسخ مستقیمی وجود ندارد. نه «شهر هوشمند» و نه «پایداری اجتماعی» یک تعریف بین رشتهای مشخص و منحصر به فرد ندارند (شیرازی و کیوانی، 2019). برای مشاهده مفهوم شهر هوشمند از طریق یک لنز پایداری اجتماعی، باید یک ابداع کنیم