48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
در دهه کنونی، ما یک نشان مهم در تاریخ شهری را پشت سر گذاشته ایم، لحظه ای که بیش از نیمی از جمعیت جهان در شهرها زندگی می کنند. این قرن هر چه باشد، بدون شک «قرن شهری» خواهد بود. دانشگاهیان و سیاست گذاران در نیم قرن گذشته علائم هشدار دهنده ای را در مورد ظرفیت شهرها، دولت ها و جمعیت آنها برای مقابله با این شرایط جدید مطرح کرده اند. هر مورخ شهرها به شما یادآوری می کند که شهرنشینی همیشه یک عمل متعادل کننده بین سلامت و بهداشت و غذا و سرپناه بوده است. البته، همهگیری جهانی که هر گوشه از کره زمین را تحت تأثیر قرار داده است، در شهرها به شدت احساس شده است. این بیماری همه گیر جان بسیاری از افراد را گرفته و کسانی را که پشت سر گذاشته اند در معرض غم و اندوه و شرایط مخاطره آمیز قرار داده است.
به ندرت پیش میآید که دانشمندان علوم اجتماعی و شهرنشینان با چنین «عادی جدید» واضحی مانند آنچه که «مکث» در جوامع ما به دلیل محدودیتهای کووید-19 به ما ارائه کرده است، ارائه شوند. در حالی که هیچکس آن را نمیخواهد و نمیخواهد، اما در سه ماه گذشته شاهد تحول شگفتانگیزی در شهرهایمان بودهایم. درست در لحظه ای که معترضان بار دیگر وضعیت اضطراری آب و هوا را به ما یادآوری کردند. زمانی که دولت ها بار دیگر به نظر می رسید قادر به اجرای وعده های خود در اجلاس آب و هوای سازمان ملل در سال 2009 در کپنهاگ (COP15) نبودند. و شرکتهای مبتنی بر کربن تکرار کردهاند که چنین کاهشهایی در انتشار گازهای گلخانهای غیرممکن یا غیرواقعی است – فقط در این لحظه از یک سو با کاهش انتشار گازهای گلخانهای، خیابانهای بدون ماشین و حتی حیات وحش بازگشت به خیابانها و رودخانههای شهر مواجه شدهایم. از سوی دیگر، ما شاهد تشدید نابرابری های موجود بوده ایم. تغییر ممکن است و بیش از هر زمان دیگری ضروری است.
علاوه بر این، نیم قرن گذشته نیز با عدم ایمان جهانی به قدرت و مشروعیت دولت برای خدمت به اهداف عمومی مشخص شده است. ادارات شهری کوچکتر شده اند و اختیارات از آنها سلب شده است. باید منتظر ماند و دید که آیا این روند رو به کاهش در نقش دولت در حمایت و هماهنگی جامعه اکنون بر اساس تجربه COVID-19 تغییر خواهد کرد یا خیر.
ناآشنا بودن «قفل کردن» چالشی برای جوامع ما و نحوه مراقبت ما از دیگران و همچنین نحوه توجه ما به خانه بوده است. خانوادهها، افراد و گروههای اجتماعی مجبور شدهاند «خودارائی کنند» که منجر به تجربههای جدیدی از مراقبت و تحصیل برای بسیاری، و همچنین تشدید نقشهای «دفعی» برای برخی، و انزوا برای برخی دیگر شده است. یک تجربه رایج افزایش اتکا به فناوریهای دیجیتال برای تداوم زندگی اجتماعی و کاری است. بسیاری در معرض واقعیت ارتباطات دیجیتالی قرار گرفته اند. برای عدهای، این ایدهای از یک بت منزوی و دورکاری (افسانهای طولانی) ایجاد کرده است. برای دیگران، درک نقش مهمی که ارتباط «در زندگی واقعی» ایفا میکند، مورد تأکید قرار گرفته است.
در مورد فرهنگ چطور؟ از یک طرف، فرهنگ یک نجات دهنده بوده است: در دسترس بودن دسترسی به خدمات دیجیتال مختلف منجر به دستاوردهای اقتصادی عظیمی برای شرکت های فناوری شده است. از سوی دیگر، ما شاهد بیحوصلگی اجرای زنده بودهایم: سالنها تعطیل شدند، و کارکنان مرخصی یا اخراج شدند. بلافاصله، ما به کتابهای تاریخ مراجعه میکنیم تا در مورد نحوه عملکرد فرهنگ در رکودهای قبلی بیاموزیم. درس این است که فرهنگ انعطاف پذیر است، می تواند بازگردد. با این حال، این یک رکود به معنای عادی نیست (اگرچه بدون شک به عنوان یک رکود توسعه خواهد یافت)، بلکه نقطه پایانی است: بهبود از این وضعیت ممکن است به زیرساختهای فرهنگی ما (سخت و نرم) آسیب مهلکی وارد کند.
اقتصاد فرهنگی شهرها چیزی نیست که بتوان آن را به سادگی با یک تلنگر دوباره احیا کرد. ادامه فاصله گذاری اجتماعی بر عملکرد زنده و زنده ماندن تأثیر منفی خواهد داشت. در حالی که بسیاری از دولتها در سراسر جهان «تعطیلات اجارهای» را برای ساختمانها پیشنهاد کردهاند، تأثیر واقعی برای کارکنان فرهنگی خواهد بود: در حال حاضر در یکی از مخاطرهآمیزترین موقعیتهای بازار کار. طرحهای مختلف دولتی عمدتاً بر «کارمندان» متمرکز شدهاند، اما بخش فرهنگی از نیروی کار آزاد تشکیل شده است. علاوه بر این، اکوسیستم های فرهنگی که کسانی که در جلدهای این مجله می نویسند، مورد بحث قرار گرفته اند و عموماً مورد توجه قرار نگرفته اند، به شدت آسیب دیده اند.
شهرها به تدریج زنده خواهند شد، خیابان ها پر خواهند شد، آلودگی دوباره افزایش خواهد یافت. تبادل و تعامل اجتماعی و فرهنگی باز خواهد گشت. این که چگونه اقتصاد فرهنگی بازسازی خواهد شد یک سوال باز است: این فرصتی (ناخواسته و ناخواسته) برای دانش پژوهان فراهم می کند تا از همان ابتدا “سکته قلبی فرهنگی” را مشاهده کنند، همچنین فرصتی منحصر به فرد برای پرداختن به مشکلات سیستمی نابسامانی فراهم می کند. و بی عدالتی در اقتصاد فرهنگی شهری و (به امید خدا) تغییر آن. لحظه کووید-19 نگاهی اجمالی به رشته شکننده ای که شهر، فرهنگ و جامعه از آن آویزان است به ما داده است. اینکه آیا شهرها، نمایندگان آنها و شهروندان آنها از این فرصت برای تغییر استقبال خواهند کرد یا خیر، سوال دیگری است.