به دنبال عدم تحقق بهترین برنامه علیه آلودگی هوا یعنی «حذف سوخت مخرب» در نیمه دوم سال، کارشناسان «بهترین دوم» یا «پلان بی» را برای اجرا پیشنهاد کردند. در این برنامه با توجه به محدودیتهایی که برای گازرسانی به نیروگاهها و سایر صنایع وجود دارد، استفاده از مازوت در مقاطع برودت هوا که مشکل تامین گاز جدیتر میشود، مجاز شمرده شده است، اما نقشه توزیع مازوت در کشور در پلان بی، باید با پیروی از ۱+۲ فاکتور طراحی شود.
به گزارش «دنیای اقتصاد»، زنگ خطر آلودگی ناشی از مازوتسوزی امسال زودتر از سال گذشته به صدا درآمد و حساسیت افکار عمومی و کارشناسان نسبت به مصرف سوخت مایع پرآلاینده از ابتدای پاییز برانگیخته شد. دی اکسید گوگرد (SO۲) یکی از شش آلاینده هوای تهران است که مقدار انتشار آن در آسمان تهران از ابتدای آبان به شدت افزایش یافت. منشأ اصلی انتشار این گاز در هوا در وهله اول گازهای ناشی از مازوتسوزی به جای گاز سوزی در نیروگاهها و برخی صنایع فعال در اطراف شهرها بوده و افزون بر این، خروجی اگزوز خودروهای سنگینی که سوخت با استاندارد پایینتر از یورو چهار استفاده میکنند نیز مقادیر قابل توجهی از اکسیدهای گوگرد را در هوا منتشر میکنند. در هفتههای سپری شده از آبان، اگرچه هنوز شاخص کیفیت هوا به لحاظ دیاکسید گوگرد از ۱۰۰ واحد فراتر نرفت تا آلاینده اصلی هوا به شمار بیاید اما غلظت این آلاینده در آسمان تهران نسبت به شهریور حدود دو برابر شد.
شاخص کیفیت هوا به لحاظ غلظت دیاکسید گوگرد در مهر امسال زیر ۳۰ و در شهریور ۲۶ واحد بود. این در حالی است که در آبان شاخص کیفیت هوا به لحاظ غلظت این آلاینده گازی یکباره افزایش یافت. در ابتدای آبان شاخص کیفیت هوا از نظر دیاکسید گوگرد ۸۴ واحد بود و پس از آن در روزهای هفتم، هشتم و دهم نیز به ترتیب مقادیر ۷۹، ۷۱ و ۷۴ واحد برای این شاخص ثبت شد که نه تنها نسبت به ماههای اخیر، بلکه نسبت به مدت مشابه پارسال نیز افزایش چشمگیری داشته است.
البته دیاکسید گوگرد سال گذشته نیز با افزایش غلظت در ماههای سرد سال روبه رو شد که ناشی از روی آوردن صنایع و نیروگاهها به مازوتسوزی بود. سال گذشته این طور عنوان شد که از یکسو به دلیل مشکل سوخترسانی به نیروگاهها از سوی شرکت گاز در روزهای سرد سال، مازوت به عنوان سوخت جایگزین و ارزان – اگرچه پرآلاینده – مورد استفاده قرار گرفت. از سوی دیگر شرایط تحریم، صادرات مازوت به سایر کشورها را محدود کرده بود و در وضعیت پر شدن انبارهای مازوت، صنایع استفاده از سوخت مایع را گزینه مناسبتری از گاز ارزیابی کرده و آن را جایگزین کردند.
امسال اداره کل حفاظت محیطزیست استان تهران اعلام کرد برنامه چهارماههای دارد که طی آن قرار است از ابتدای آبان تا پایان بهمن ۱۴۰۰ استفاده از سوخت مایع در نیروگاهها و صنایع استان تهران به کلی ممنوع شود. اما با وجود اعلام این ممنوعیت از نخستین روزهای آبان، غلظت SO۲ حتی نسبت به شرایط اوج آلودگی ناشی از مازوتسوزی در سال گذشته یعنی اواخر آذر و اوایل دی ماه ۱۳۹۹ افزایش بیشتری پیدا کرد. سال گذشته در بدترین حالت، دهم دی ماه شاخص کیفیت هوا به لحاظ آلاینده دیاکسید گوگرد به ۶۵ واحد افزایش یافت اما امسال در ایام آبان شاخص به مراتب بیش از این مقدار بوده که نشانه روشنی از مازوتسوزی با وجود وعدههایی در خصوص حذف این سوخت دستکم در نیمه پرآلوده سال است.
رد پای مازوت در شاخص کیفیت هوا
از طرفی طی چند روز گذشته به محض اینکه دمای هوا قدری نسبت به روزهای پربارش افزایش یافت و از مصرف گاز شهروندان کاسته شد، شرایط گازرسانی به نیروگاهها و صنایع نیز بهبود پیدا کرد و به دنبال کاهش مصرف مازوت، غلظت دیاکسید گوگرد در تهران که در فاصله دهم تا چهاردهم آبان بالا بود، به تدریج کاهش پیدا کرد و شاخص کیفیت هوا به لحاظ این آلاینده در شرایط پاک قرار گرفت. بنابراین ردپای مازوتسوزی به روشنی در بالا و پایین شاخص کیفیت هوا از نظر دیاکسید گوگرد مشخص است.
اما اکنون با توجه به اینکه امکان «نه به مازوت» به صورت مطلق وجود ندارد، پلان بی برای مازوتسوزی باید مدنظر سیاستگذاران حوزه نیرو و مسوولان کنترل آلودگی هوا قرار بگیرد. این پلان بی در واقع «بهترین دوم» به شمار میآید و عاقلانهترین برنامهای است که کارشناسان آن را در شرایط ناگزیری نسبت به مصرف مازوت در برخی مقاطع سال پیشنهاد میکنند.
در این برنامه «مازوتسوزی حداقلی» ملاک اصلی است اما برای استفاده حداقلی از این سوخت پرآلاینده نیز اولویتبندی تعریف شده است؛ چنانچه اکنون نه تنها برنامه حذف مطلق مازوت اجرایی نشده، بلکه شاخص کیفیت هوا نشان میدهد حتی عملیات مازوتسوزی حداقلی نیز موفقیتآمیز اجرا نشده است.
۱+۲ فاکتور برای کاهش خسارت مازوت
نقشه کمترین خسارت با لحاظ ۱+۲ فاکتور قابلیت اجرا دارد. بر اساس این نقشه اکنون که حذف مازوتسوزی در نیروگاهها میسر نیست، باید در وهله اول نقاط مجاز به مازوتسوزی بر اساس «جمعیت زیردود» مشخص شود. بر این اساس باید نیروگاههای واقع در نقاطی که نزدیک کانونهای پرجمعیت و کلانشهرها قرار دارند، از فهرست مازوتسوزی حذف شده و گازرسانی به آنها با اولویت انجام گیرد. در مقابل نیروگاههایی که جمعیت کمتری را به لحاظ انتشار آلودگی تحت تاثیر قرار میدهند، باید در اولویت استفاده از مازوت به جای گاز در شرایط ناگزیری قرار بگیرند.
فاکتور دوم که باید در اولویتبندی استفاده از سوخت کمآلاینده (گاز) و پرآلاینده (مازوت) مدنظر قرار بگیرد، وضعیت توپوگرافی و جغرافیای مناطق اطراف نیروگاههای برق در کشور است. وضعیت توپوگرافی برخی شهرها به شکلی است که به دلیل استقرار در مجاورت کوهها به شدت مستعد حبس آلودگی هوا در آسمان هستند و در نتیجه اثر سوء مازوتسوزی در آنها به مراتب بیشتر است. حتی شرایط قرارگیری ساختمانها و میزان تراکم و ارتفاع آنها نیز در میزان پراکنش آلودگی در شهرها موثر است و میتواند مانند «دیوار باد» عمل کند و مانع از خروج گازها و ذرات آلاینده از جو در زمان کوتاه شود. بنابراین در انتخاب نیروگاههای مازوتسوز این موضوع نیز باید لحاظ شود و اطراف چنین شهرهایی، گازرسانی در اولویت قرار بگیرد.
علاوه بر دو فاکتور پراهمیت مذکور، فاکتور سومی نیز قابل طرح است که شاید به لحاظ اهمیت در درجه پایینتری نسبت به دو مورد قبلی قرار بگیرد. در فاکتور سوم موضوع میزان برق تولیدی نیروگاهها باید ملاک عمل قرار بگیرد. در کشور ما بیش از ۹۰ نیروگاه فعال وجود دارد که فقط چهار نیروگاه از این تعداد، بیش از ۲ هزار مگاوات برق تولید میکنند. در عین حال برق تولیدی ۴۰ نیروگاه در کشور زیر ۵۰۰ مگاوات است. بنابراین مشخص است که نیروگاههایی که برق بیشتری تولید میکنند و اتفاقا عمدتا در نزدیکی کلانشهرها قرار دارند و جمعیت قابل توجهی از ناحیه محل استقرار آنها زیر دود هستند، باید از نقشه توزیع مازوت در کشور حذف شوند. در عوض نیروگاههایی که میزان تولید برق آنها کمتر و در نتیجه میزان مصرف سوخت آنها نیز محدودتر است، باید در اولویت مازوتسوزی در شرایط ناگزیری قرار بگیرند. در صورتی که سه فاکتور مذکور برای تنظیم نقشه توزیع مازوت لحاظ شود، میتوان ادعا کرد بهترین نقشه ممکن با کمترین خسارت آلودگی در پاییز و زمستان امسال اجرا شده است.
نیروگاههای در اولویت گازرسانی
به گزارش «دنیای اقتصاد»، با لحاظ فاکتورهای مذکور انتظار میرود شش نیروگاه اطراف تهران با توجه به اینکه حداقل ۲۰ درصد از جمعیت کشور یعنی ساکنان دو استان تهران و البرز را زیر دود مازوت قرار میدهند، در اولویت تامین گازرسانی قرار بگیرند و مازوتسوزی در محدوده این دو استان متوقف شود. نیروگاههای مذکور عمدتا در فاصله ۲۰ تا ۱۱۰ کیلومتری پایتخت مستقر هستند و دولت با این اقدام میتواند از مضرات آلودگی برای یکپنجم جمعیت کشور که ساکن تهران و البرز هستند، بکاهد. بر اساس سرشماری سال ۹۵ جمعیت استان تهران ۱۳ میلیون و ۲۶۷ هزار نفر و جمعیت استان البرز دو میلیون و ۷۱۲ هزار نفر است که معادل یکپنجم جمعیت ۸۰ میلیونی کشور است. در این بین نیروگاههای شهید منتظر قائم، پرند و دماوند که داخل حریم استان تهران قرار دارند و نیز نیروگاه شهید رجایی که اگرچه در حدفاصل قزوین – کرج واقع شده اما به لحاظ جهت وزش باد، گازهای متصاعد از آن روانه تهران میشود اولویت بیشتری برای گازرسانی دارد. مشخص است که گازرسانی به شش نیروگاه از مجموع بیش از ۹۰ نیروگاه کشور میتواند خطر مازوت را برای یکپنجم جمعیت کشور برطرف کند. در عین حال مازوت در نیروگاههایی مصرف شود که هم جمعیت کمتری را تحتالشعاع قرار میدهند، هم میزان برق تولیدی آنها کمتر است و هم در مجاورت شهرهایی قرار دارند که امکان حبس آلودگی به لحاظ وضعیت توپوگرافی در آنها به مراتب کمتر است.
به گزارش «دنیای اقتصاد»، آلودگی هوا میتواند نقش همدست کرونا برای افزایش ابتلا به این ویروس عمل کند و حتی زمینهساز شروع موج ششم این بیماری در کشور باشد. امسال وضعیت وخیم آلودگی ناشی از مازوتسوزی زودتر و شدیدتر از سال گذشته آغاز شده و این در حالی است که استفاده از این سوخت ارزان و پرآلوده میتواند علاوه بر افزایش غلظت گاز بیرنگ و نامرئی دیاکسید گوگرد، بر غلظت ذرات معلق موجود در جو که آسمان را آشکارا مکدر و دچار مهدود میکند، بیفزاید و زمینهساز نقل و انتقال و پراکنش بیشتر ویروس در هوا به واسطه ذرات آلوده شود. سال گذشته یک مقام مسوول در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در خصوص افزایش احتمال موارد مرگ به علت ابتلا به کووید- ۱۹ در صورت مواجهه طولانی مدت با آلایندههای هوا هشدار داد و گفت: نتایج بررسیهای انجام شده در برخی از کلانشهرهای کشورنشان دهنده این است که به ازای هر ۱۰ میکروگرم افرایش غلظت ذرات معلق کوچکتر از ۵/ ۲ میکرون، احتمال مرگ ناشی از کووید- ۱۹ را افزایش میدهد.
حسین شهیدزاده، مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران نیز پیشتر گفته بود: سازمان جهانی بهداشت ابتدا به این نتیجه رسیده بود که ارتباط مشخص و مستقیمی بین این دو موضوع وجود ندارد اما با گذر زمان تحقیقات بیشتر نشان دادند که ویروس کرونا میتواند از طریق ذرات معلق با قطر از ۵/ ۲ میکرون منتقل شود بنابراین آلودگی هوا امکان ابتلا به بیماری کرونا را افزایش میدهد. وی تاکید کرد: نه تنها ارتباط مستقیمی بین آلودگی هوا و شیوع کرونا و احتمال افزایش تلفات وجود دارد، بلکه آلایندههای هوا سبب تضعیف سیستم ایمنی بدن میشوند و از این جهت نیز میتوانند راه را برای ابتلا به بیماری هموار کنند.
چندی پیش نیز یک مقام سابق در سازمان حفاظت محیطزیست گفته بود: بر اساس مقالات علمی هر واحد افزایش در غلظت ذرات معلق کوچکتر از ۵/ ۲ میکرون، ۸ درصد تلفات بیماران کرونایی را بیشتر میکند و حتی در برخی مقالات این رقم ۱۵ درصد ذکر شده است.
از طرفی نگرانی از بابت افزایش انتشار آلاینده گازی دیاکسید گوگرد از این جهت که ماندگاری آن در هوا، ۲ تا ۴ روز بوده و از همه آلایندههای دیگر بیشتر است، صورت جدیتری دارد؛ چراکه ماندگاری بالا قدرت تخریب این گاز در ریه شهروندان را افزایش میدهد و نیز در نتیجه عوارض ناشی از آلودگی هوا، «آسیبپذیری ریه» در برابر ویروس کرونا افزایش مییابد.