بازارها در دهمین ماه سال در فاز چربیسوزی قرار گرفتند. بررسیها نشان میدهد که در دی ماه بازدهی دلار، سکه و بورس زیر صفر قرار داشت. بر اساس آمارها میزان بازدهی نرخ دلار در دی ماه به رقم منفی 6/ 7درصد رسیده است. این رقم در بازار سکه نیز منفی 1/ 7درصد گزارش شده است. شاخص بورس تهران نیز در معاملات دی ماه 3درصد کاهش را تجربه کرده است. البته نوع بازگشت بازار دلار و سکه با بازار سرمایه متفاوت است. «دنیایاقتصاد» در این گزارش و دو گزارش صفحات 9 و 13، به بررسی تغییرات قیمت ارز، سکه و بورس پرداخته است. سوال مشخص این است که علامت بازگشت قیمتها در بازارها به چه دلیل بوده است؟ آیا تفاوتی در ماهیت بازگشت بازارها وجود دارد؟
دلار و سکه در مسیر بازگشت از قله
بررسیها نشان میدهد که دی ماه بهای دلار و سکه بیشترین کاهش قیمت ماهانه در سالجاری را تجربه کردند. از سوی دیگر، در اکثر ماههای سالجاری بازدهی دلار افزایشی بوده است. به نظر میرسد که در کاهش نرخ دلار و سکه عامل انتظارات بسیار موثر بوده است. از نگاه کارشناسان، بیشترین سهم در تغییر انتظارات را اخبار مثبت مذاکرات وین داشته است. در ماه جاری، تعداد خبرهای مثبت و امیدوارکننده بسیار بیشتر از گذشته بوده است. در حالی که مذاکرات هستهای در جریان است، آخرین تحلیلها نشان میدهد که مواضع طرفها به هم نزدیک شده و احتمال حصول یک توافق بسیار بالاست. به گفته برخی فعالان، این نکته را بازار بهتر از بقیه درک میکند و افت قیمت دلار در روزهای اخیر نیز مهر تاییدی است بر این موضوع. بررسیها حاکی از آن است که در حال حاضر محور اصلی گفتوگو در خصوص نکات کلیدی درباره تضمین توافق و تعهدات ایران است و طرفین به دنبال راهکارهایی هستند که این اختلافنظرها را کاهش دهند. اما نکتهای که وجود دارد این است که طرفین در مصاحبههای خود عنوان میکنند مذاکرات رو به جلو است.
فرصت سیاستگذاری پس از چربیسوزی
قیمت دلار در ابتدای دی ماه در بالای 30هزار تومان و در سطح قله قیمتی سال قرار داشت. اما نرخ ارز توان ماندن در این سطح را نداشت. به بیان دیگر، دلار قبل از دی ماه در فاز انباشت چربی بود، اما طی یک ماه در یک حرکت کاهشی، در فاز چربیسوزی قرار گرفت. بسیاری از کارشناسان عنوان میکنند که نرخ دلار به دلیل شوک ناشی از تحریمها و انتظارات دچار اضافه پرش شده است. حال لغو تحریمها و تغییر انتظارات میتواند این رویه را تغییر دهد. اگرچه در صورتی که رشد نقدینگی مهار نشود، نمیتوان حتی با لغو تحریمها انتظار داشت که نرخ ارز بتواند حتی تعادل کنونی را حفظ کند.
در این شرایط سیاستگذار یا باید رشد نقدینگی را متناسب با رشد اقتصادی کشور همسو کند، یا اینکه وارد اشتباه تکراری شده و با پمپاژ ارز، نرخ بازار را در یک سطح ثابت نگه دارد. پمپاژ ارزی شرایط را برای چربیسازی مجدد فراهم میکند. اما سوال این است که سیاستگذار چگونه به جای انباشت چربی، باید به فکر عضلهسازی اقتصاد ایران باشد؟
عضلهسازی بهجای چربیگیری
«دنیایاقتصاد» در گزارش «سه سناریوی ارزی پساتوافق»در تاریخ 25 دی ماه سالجاری، به بررسی عملکرد احتمالی سیاستگذار در زمان لغو تحریمها پرداخته بود. این گزارش تایید میکند که پس از لغو تحریمها سیاستگذار میتواند از ترکیب منابع بلوکه شده و منابع جاری فروش از نفت به شکل مدیریت شده بهره برده و نرخ دلار را به سمت کریدور هدفگذاری خود هدایت کند. این شرایط، فرصتی را برای سیاستگذار فراهم میکند که آرامآرام از لنگر ارزی فاصله گرفته و به فکر کنترل تورم با هدفگذاری تورمی (به جای تثبیت نرخ ارز) باشد. در صورت لغو تحریمها، منابع ارزی از دو منبع متاثر میشود. یکی منابع بلوکه شده است که در 3سال اخیر دسترسی آن به مشکل روبهرو شده است، اگرچه که دولت ریال این منابع را از بانک مرکزی تهیه کرده است. از سوی دیگر، قیمت نفت نیز در قله 40 ماه اخیر قرار گرفته و این موضوع میتواند باعث شود که با افزایش صادرات نفتی، منابع ارزی جدیدی به اقتصاد ایران تزریق شود. نکته قابلتوجه اینکه دلار و سکه اگرچه در دی ماه در فاز چربیسوزی قرار گرفتهاند، اما همچنان در 10 ماه سالجاری، بازدهی دو رقمی داشتند. این رویه با توجه به رشد متغیرهای پولی در سالجاری و نرخ تورم در 10 ماه نخست دور از انتظار نیست. اما اگر خبرهای مثبت از وین همچنان ادامه داشته باشد، حتی نرخ دلار و سکه میتواند با بازدهی منفی سال را به پایان برساند. برخی میگویند که در اقتصاد ایران، دلار قطبنمای اکثر بازارهاست. بنابراین بازگشت قیمتی دلار نیز میتواند بر فضای روانی تغییر قیمتها اثرگذار باشد. سیاستگذار باید خود را برای شرایط جدید ارزی آماده کند و سیاست ارزی را در نظر بگیرد که از صادرات حمایت کرده و باعث ایجاد تعادل در تراز تجاری شود.
وضعیت بورس در دیماه
اگرچه در دی ماه، دلار و سکه در فاز چربیسوزی قرار دارند، اما وضعیت در بازار بورس کمی متفاوتتر است. نخستین ماه زمستان برای بورس با کاهش 3درصدی میانگین وزنی قیمت سهام پایان یافت و دماسنج اصلی تالار شیشهای ابرکانال 3/ 1میلیون واحد را مجددا واگذار کرد و به محدوده ابتدای تابستان بازگشت. به این ترتیب حالا 528 روز است که بورس به حرکت در مسیر کاهشی ادامه میدهد. اصلاحی که از 20 مردادماه سال 99 و پس از رشد حبابگونه سهام آغاز شد.
به این ترتیب سریعترین و بیشترین رشد تاریخ بورس تهران سبب شد یکی از فرسایشیترین و کمسابقهترین رکودهای تاریخ آن نیز رقم خورده و شاهد خروج قابلتوجه نقدینگی از تالار شیشهای باشیم. در ابتدا افت ارزش سهمهای بورسی، تخلیه حباب و چربیسوزی پس از رشد افسارگسیخته قیمتها بود اما در ادامه قوانین محدودکنندهای چون دامنه نوسان و حجم مبنا و البته دست مرئی «نابازار» در بورس که همانا دولت و دخالتهای دولتی است، سبب شد سهامداران روزهای نزولی و راکدی را در تالار شیشهای سپری کنند و هرچند با نگاه به متغیرهای بنیادی اثرگذار، در انتظار چرخش مسیر نماگرهای بورسی نشستهاند، اما نقطه پایانی برای این رکود نمییابند و با ترس و اضطراب به سمت درب خروجی در حرکتند. آمارها نشان میدهد در 17 ماه گذشته، ضمن خروج تمامی سرمایهای که در 5 ماه نخست 99 وارد جریان معاملات سهام شده بود، سهامداران قدیمی نیز به جرگه فروشندگان پیوستهاند؛ پولهایی که به ناچار در حال یافتن مقصدی جذاب برای جبران زیانهای ناشی از سرمایهگذاری در این نابازار هستند. این در حالی است که بررسیها نشان از تعدیل بیش از 73درصدی نسبت قیمت به درآمد پیشرو در دوره رکودی بورس تهران دارد اما حتی قیمتهای جذاب و ارزنده در کنار پتانسیلهای بنیادی مناسب نیز نتوانسته سرمایهگذاران را به خرید سهام و ورود به گردونه معاملات بورس ترغیب کند.