به گزارش «ایسنا»، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران، درباره وضعیت مذاکرات احیای توافق هستهای در وین مدعی شد: دلیل اینکه مذاکرات در بنبست قرار دارد و پیش نمیرود، این است که ایران در دو ماه گذشته، موضعی را در این مذاکرات اتخاذ کرده که واقعا مغایر با بازگشت به توافق است. آنها درخواستهایی مطرح میکنند که ارتباطی به برجام [توافق هستهای] ندارند. تا زمانی که اینطور باشد، مذاکرات در وقفه خواهد بود. او گفت: مذاکرات درحالحاضر حتی در دستور کار قرار ندارد و تمرکزی بر آن نیست. این در حالی است که ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، در نشست خبری اخیر خود، در پاسخ به سوالی در مورد آخرین تحولات روند مذاکرات برجام و اظهارات مقامات آمریکایی مبنی بر اینکه مذاکرات احیای برجام در حال حاضر در اولویت آنها قرار ندارد، اظهار کرد: موضوع مذاکرات رفع تحریمها از دستور کار ایران خارج نشده است. با توجه به اظهارات مالی و اینکه مقامات آمریکا همواره سعی میکردند روزنه مذاکرات را باز نگه دارند، اظهارات جدید میتواند ناشی از تغییر احتمالی موضع آمریکا درخصوص مذاکرات احیای برجام باشد. برای تبیین این رویکرد باید به نقشآفرینی و تاثیرگذاری چند فاکتور توجه داشت:
ناآرامیهای ایران
مولفه اول این است که ذهنیت آمریکا درباره وضعیت و موقعیت ایران در مذاکرات تغییر پیدا کرده است. با توجه به مساله ناآرامیها و اعتراضات در ایران، ذهنیت کاخ سفید این است که تهران نیاز مبرمتری به توافق در شرایط کنونی نسبت به یک ماه پیش دارد تا بتواند با گشایش در عرصه بینالمللی، زمینه را برای مدیریت بهتر شرایط داخلی خود فراهم کند. موضعگیری و اظهارات روزها و هفتههای اخیر مقامات دولت بایدن در حمایت از اعتراضات در ایران نشان میدهد ارزیابی کاخ سفید این است که با تغییر شرایط و موقعیت ایران در مذاکرات احیای برجام، زمینه برای تغییر رفتار ایران و کوتاه آمدن از مواضع حداکثریاش فراهم خواهد شد.
این در واقع نقطه مقابل ارزیابی کاخ سفید از موقعیت ایران پیش از بروز ناآرامیهاست. در این میان فشارهایی که در کنگره بر دولت بایدن برای اتخاذ موضع قویتر در مقابل ایران تحمیل شده است، عنصر دیگری در روند تغییر نگاه دولت بایدن به مذاکرات احیای برجام است. این فشارها تا جایی است که اتخاذ واکنش از سوی بایدن برای مشخصتر کردن راهبرد مذاکراتی دولت آمریکا را محتمل کرده است. برخی کارشناسان معتقدند اظهار ندامت اخیر باراک اوباما رئیسجمهور سابق آمریکا درخصوص عدمحمایت از تحولات اعتراضی ایران در سال ۸۸ به منزله پالس به دولت بایدن برای اتخاذ موضع قوی و مشخص برای حمایت از ناآرامیها در ایران است.
انرژی
مولفه دوم به مساله انرژی در استراتژی آمریکا و شرکای غربی آن برمیگردد. تمام فشار آمریکاییها در طول مذاکرات چند ماه گذشته تا قبل از توقف و ایجاد بنبست، این بود که بتوانند توافق را تا خرداد و حتی تا مرداد احیا کنند که تا روز بازاجرا یعنی ۱۲۰روز پس از توافق، زمینه ـ ولو به لحاظ روانی ـ برای بازگشت تدریجی نفت و گاز ایران به بازار فراهم شود. در شرایط کنونی با عبور از این نیاز روانی و با توجه به اقداماتی که در طول چند ماه گذشته دولتهای اروپایی و در راس آنها آلمان برای رفع نیازهای گازی خود از بازیگرانی چون قطر انجام دادهاند، دولت بایدن و حتی اروپاییها با فراغ بال بیشتری نسبت به مذاکرات احیای برجام برخورد میکنند و کمتر از ماههای گذشته از ادبیات مذاکراتی همچون ضرورت احیای برجام، نقش برجام در ثبات و امنیت بینالمللی و … استفاده میکنند. این وضعیت به این معنی است که توافق احیای برجام نقش تعیینکنندگی خود را برای رفع نیازهای انرژی اروپا از دست داده و میتواند در شرایط دیگری مجددا در دستورکار قرار گیرد. بهویژه که با کنار رفتن عنصر نیاز فوری به توافق، غربیها میتوانند رویکرد مذاکراتی خود را با حوصله بیشتر به قصد فشار بر ایران برای عبور از مواضع حداکثری در دو حوزه تضمین و پادمان تنظیم کنند.
اتحاد ایران و روسیه
مولفه سوم نگاه آمریکا به اتحاد در حال شکلگیری ایران و روسیه است که در بحران اوکراین نمود عملیاتی به خود گرفته است. ادعاهای روزهای اخیر مقامات ایالات متحده درباره نقش پهپادها و موشکهای ایرانی در میانه جنگ اوکراین نشاندهنده این ارزیابی است. توجه به دلالتهای این اتحاد نه برای خاورمیانه، بلکه برای اروپا که از حساسیت ویژه ای برای غربیها برخوردار است، تغییر نگاه آمریکا به مذاکرات احیای برجام را به دنبال داشته است. در همین خصوص رابرت مالی در گفتوگو با شبکه سیانان، درباره اینکه آیا ارزیابی کییف مبنی بر اینکه روسیه از پهپادهای ساخت ایران برای حمله به شهرهای اوکراین استفاده کرده است، صحت دارد یا نه، گفت، آمریکا از ماه ژوئیه مطلع بود که ایران برای فروش صدها پهپاد به روسیه آماده میشد و «حالا ما همین امروز (دوشنبه ۲۵ مهر) شاهد خرابیهایی هستیم که این پهپادها به بار میآورند. ما هر کاری بتوانیم برای متوقف کردن آن انجام میدهیم.»
نکته مهم دیگری که از دید آمریکایی ها وجود دارد، نقش احیای برجام در سر و شکل دادن بیشتر به اتحاد تهران-مسکو است، بهویژه که مقامات کرملین برعکس ماههای گذشته که میل کمتری به احیای برجام داشتند، درحالحاضر از احیای توافق تا پایان ماه نوامبر خبر میدهند. از دید آمریکا این توافق برای همکاریهای بیشتر ایران و روسیه در حوزههای اقتصادی و نظامی، با توجه به روند رو به گسترش همکاریها در یک سال گذشته، حائز اهمیت است. نکته سومی که در رهگذر روابط رو به گسترش تهران و مسکو برای آمریکا قابلتوجه است، روابط روسیه و اسرائیل در شرایط کنونی است که به واسطه بحران اوکراین به سطح بیسابقهای از تنش رسیده است. در واقع این وضعیت بازتابدهنده تعمیق اتحاد تهران و مسکو است که برای ایران و اسرائیل در خاورمیانه بهخصوص در منطقه شامات دلالتهای معناداری خواهد داشت. از دید کاخ سفید، مسکو میتواند کمکهای ایران در اوکراین را با باز گذاشتن بیشتر دست ایران در سوریه که برای تلآویو بسیار مهم است، پاسخ دهد.