داستان حرکت بازار سهام و اینکه چه نیروهایی آن را به پیش میرانند یا باعث سقوط و افول آن میشوند، مدتها است که محل بحث پژوهشگران و اقتصاددانان بوده است. هنگامی که بازار سهام نوسانی بزرگ را تجربه میکند، روزنامهنگاران سعی میکنند دلیل آن را توضیح دهند. این گزارش از مطالب بایگانی شده روزنامههای روزِ بعد برای مشخص کردن محرکهای بیش از 6 هزار حرکت جهش بزرگ روزانه در 16 بازار سهام کشورها استفاده میکند. جهشهای سیاست محور سهم بیشتری از جهشهای صعودی را در همه کشورها نسبت به جهشهای نزولی دارد. جهشهای منتسب به سیاستهای پولی سطوح بسیار پایینتر از نوسانات آتی بازار سهام را نسبت به سایر جهشها ایجاد میکند. در الگوی قابل توجه دیگری، اخبار مرتبط با ایالاتمتحده باعث افزایش یکسوم جهشهای ملی بازار سهام در سایر کشورها میشود و بر نقش ایالاتمتحده در سیستم پولی و مالی بینالمللی تاکید میکند. بر اساس یافتههای این تحقیق که بر اساس یافتههای اسکات بیکر و نیکولاس بلوم با عنوان تمایز در مشخصه سیاست (Distinctive character of policy) انجام شده است میتوان تاثیر اخبار سیاسی و اقتصادی بر حرکت بازارها را اندازه گرفت. اما آنچه این تحقیق را برای بازار سهام ایران جذاب میکند نه مسائل مربوط به آمریکا بلکه توجه به این واقعیت است که به سبب ضعف در شفافیت اقتصادی در عمل آماری از این جنس بر بورس اثر نمیگذارد و در مقابل بیشتر اثرپذیریهای بازار یا از اخبار سیاسی است یا از جانب گفتههای اشخاص سیاسی که به نوبه خود بر بورس و اذهان فعالان آن اثرگذار هستند.
واکاوی در علل جهش بازار سهام
محققان و فعالان بازارهای مالی مدتهاست که درباره ریشههای حرکتهای بزرگ بازار سهام بحث میکنند. سابقه چنین امری حداقل به جان مینارد کینز(1936) برمیگردد. او استدلال کرد که قیمت سهام منعکسکننده انتظارات سرمایهگذاران در مورد دیدگاههای سرمایهگذاران دیگر به جای عوامل بنیادی است. کارهای بعدی توسط نیدرهوفر (1971) دریافت که به نظر میرسد بسیاری از حرکتهای بزرگ بازار سهام به اخبار مربوط به تحولات بنیادی وابسته نیستند. اخیرا، فون بشویتس و همکاران (2015) نشان دادهاند که احساسات روزنامهنگاری برای رفتار بازار سهام بالاتر و فراتر از اطلاعات مربوط به موارد اصلی موجود در داستانهای خبری مهم است. در مقاله اخیر(بیکر و همکاران 2021)، ما محرکهای تقریبی تغییرات روزانه بزرگ بازار سهام را بررسی میکنیم که مقیاس و دامنه کار قبلی را تا حد زیادی گسترش میدهد. بر این اساس تمام حرکات روزانه بازار ایالات متحده را 5/ 2 درصد یا بیشتر، بالا یا پایین، از سال 1900 در نظر گرفته شده است که نزدیک به 1200 «جهش» را به همراه دارد. پس از این مرحله به شکلی روشمند مقالات روزنامههای روز بعد را در مورد هر جهش که در والاستریت ژورنال، نیویورکتایمز، لسآنجلس تایمز و سایر روزنامههای مهم به چاپ رسیده مرور میکنیم تا هر پرش را مشخص کنیم. با اتخاذ رویکردی مشابه، بیش از 5 هزار جهش در بازارهای سهام ملی برای 15 کشور دیگر و چند صد جهش در بازارهای اوراق قرضه ایالاتمتحده و بریتانیا را بررسی میکنیم. ما از خوانندگان برای شناسایی دلیل اصلی هر پرش، طبق مقاله روزنامه روز بعد، استفاده میکنیم و آن دلیل را به یکی از 17 دسته طبقهبندی میکنیم. خوانندگان ما همچنین منشأ جغرافیایی اخبار متحرک بازار را که میتواند یک کشور، چندین کشور یا منطقهای از جهان باشد، در این مطالعه ثبت کردهاند. خوانندگان قبل از کدنویسی مقالات روزنامه، آموزش میبینند و آزمون میگذرانند. ما مرتبا با آنها ملاقات میکنیم و یک راهنمای کدنویسی 150 صفحهای را به عنوان راهنمای مرجع ارائه میدهیم. برای روزنامهنگارانی که بازار را در زمان واقعی مشاهده میکنند، نسبت دادن به یک محرک علّی واضح برای برخی جهشها آسان و برای برخی دیگر دشوار است. برای نشان دادن این نکته، ارزشهای بازار روزانه را با افزایش یک دقیقهای در چهار روز با جهشهای بزرگ در بازار ایالاتمتحده ترسیم میکند. بررسیها نشان میدهد که با توسعه اقتصاد ایالاتمتحده، توزیع جهشها روی صنعتهای مختلف بازار تغییر کرده است. به عنوان مثال، سهم جهشهای نسبت داده شده به اخبار مربوط به کالاها از سال 1900 تا 1945 بسیار بیشتر از سالهای 1946 تا 2020 است که نشاندهنده گذار از اقتصاد مبتنی بر کشاورزی است. سهم جهشهای نسبت داده شده به سیاستهای پولی و بانک مرکزی در دوره پس از جنگ بیشتر است، احتمالا به این دلیل که فدرال رزرو نقش فعالتری در تثبیت نوسانات اقتصادی داشته است. سهم جهشهای مربوط به اخبار اقتصاد کلان نیز در طول زمان افزایش یافت. به نظر میرسد این الگو نشاندهنده پیشرفتهایی در دقت، عمق و بهموقع بودن آمارهای اقتصادی است(برای بحث در مورد این تحولات به بیکر و همکاران 2021 مراجعه کنید). اخبار اقتصاد کلان و سیاست پولی سهم بسیار بیشتری از جهش را در بازارهای اوراق قرضه نسبت به بازارهای سهام به خود اختصاص میدهند. در چنین شرایطی طبیعی است که بپرسیم آیا مقالات روزنامهها آنچه را که «واقعا» اتفاق افتاده است نشان میدهد یا خیر. شاید روزنامهنگاران به سادگی یک خبر برجسته را انتخاب کرده و تاثیر فرضی آن را توجیه کنند (دانیلسون 2018). در حالی که هیچ منبع معتبری در مورد علت واقعی هر جهش بازار وجود ندارد، ما چندین تمرین را انجام میدهیم که ارزش اطلاعات طبقه بندیهای مبتنی بر روزنامه ما را تایید میکند. در یک مجموعه از تمرینها، طبقهبندی جهشهای بازار را به رویدادهای انتشار اطلاعات با زمان و محتوای مشخص مرتبط میکنیم. ما متوجه شدیم که جهشها به احتمال زیاد در تاریخ انتشار گزارشهای اشتغال و تورم به عنوان اخبار اقتصاد کلان طبقهبندی میشوند، یا در تاریخهای اعلام رویکردهای کلان به عنوان سیاستهای پولی و حتی به احتمال زیاد در روز پس از انتخابات ملی و متاثر از رخدادهای بازار سیاسی طبقهبندی میشوند.
ویژگی متمایز جهشهای سیاست محور
بررسی ما از جهشهای بازار سهام چندین الگوی قابل توجه را آشکار میکند. به عنوان مثال، اخبار مربوط به سیاست – که عمدتا با سیاستهای پولی و مخارج دولتی مرتبط است – باعث ایجاد سهم بیشتری از جهشهای صعودی نسبت به نزولی در تمام 16 کشوری میشود که ما تحت پوشش مطالعاتی خود قرار میدهیم. دادهها برای نمونه این نتیجه را برای ایالات متحده نشان میدهند که از سال 1946 تا 2020، کسری از جهشهای رو به بالای ناشی از اخبار مربوط به سیاست دو برابر کسری از جهشهای رو به پایین ناشی از همان اخبار است. نمودارها یک الگوی جالب را آشکار میسازند: هر چه جهش رو به بالا بزرگتر باشد، احتمال اینکه اخبار سیاسی آن را هدایت کند بیشتر میشود. این الگو در دهههای اخیر قویتر است. به نظر در دهه اخیر اخبار سیاسی بیش از گذشته در تحولات بازار سهام نقش دارند. این میتواند در نتیجه گسترش دسترسی آزاد و کم هزینه به تصمیماتی باشد که در بازار سیاسی اتخاذ میشود.
یک تفسیر این است که اخبار متحرک بازار در مورد سیاست پولی تمایل به رفع عدم قطعیت دارد. به عنوان مثال، نتیجه جلسه کمیته بازار باز فدرال (کمیتهای مهم در اقتصاد ایالات متحده است که به تعیین و تبیین سیاستهای پولی میپردازد) ممکن است عدم اطمینان در مورد اینکه آیا فدرال رزرو سیاستهای پولی را کاهش میدهد یا تشدید میکند، برطرف کند. در مقابل، به نظر میرسد بیشتر تحولات خبری جهشانگیز دیگر بر عدم قطعیت و نوسانات کوتاهمدت تاکید دارند. بنابراین سیاستهای پولی سطوح پایینتری از نوسانات آتی بازار سهام را نسبت به سایر جهشها پیشبینی میکنند. از طرفی دلار آمریکا و سیاست پولی فدرال رزرو نقش استثنایی در سیستم پولی و مالی بینالمللی ایفا میکنند. از این رو اخبار مربوط به تحولات اقتصادی و سیاستی مرتبط با ایالاتمتحده نیز نقش فوقالعادهای در جهش بازار سهام در سراسر جهان ایفا میکند. برای بیان این نکته، دادهها و برآوردها جهش بازار سهام را برای 10کشور خارج از اروپا و ایالات متحده در نظر میگیرد. این رقم سهم سالانه جهشهایی را نشان میدهد که اخبار روزنامههای روز بعد حداقل تا حدی به تحولاتی که منشأ یا مربوط به ایالات متحده هستند نسبت میدهند. شایان ذکر است که روزنامههای پیشرو در این کشورها، یکسوم جهشها در بازارهای سهام ملی خود را به تحولات مربوط به ایالاتمتحده نسبت میدهند. اگر نمونه را به کشورهای اروپایی نیز بسط دهیم، همین نتیجه صدق میکند. بازار سهام ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست به خصوص در زمانهایی که تحریمهای جدیدی وضع میشود بازار سهام در ایران به آن واکنش منفی نشان میدهد. تصمیمات در بازار سیاسی ایالاتمتحده میتواند در تمایل به خروج یا حتی ممانعت از ورود و سرمایهگذاری در بازار سهام ایران تاثیر بگذارد.
اخبار مربوط به اروپا (از جمله بانک مرکزی اروپا و سایر موسسات پاناروپایی) نقش بسیار سادهتری را به عنوان محرک جهش بازار سهام در کشورهای شخص ثالث ایفا میکند، حتی اگر اروپا سهم بیشتری از تولید جهانی را به خود اختصاص دهد. از سال 1980، بایگانی اخبار روزنامهها تنها 5/ 5 درصد از جهشهای بازار سهام در کشورهای شخص ثالث ما را به تحولات مرتبط با اروپا نسبت میدهند. از این نظر، سرریزها از بازارهای اوراق قرضه، سهام و پول ایالاتمتحده به بازارهای مالی اروپا بسیار بیشتر است. همانطور که در خبرهای روزنامههای روز بعد گزارش شده است، اطلاعاتی در مورد عوامل جهشهای روزانه بزرگ در بازارهای سهام ملی استخراج میکنیم. در حالی که روزهای پرش ما تنها 5/ 3 درصد از کل روزهای معاملاتی را تشکیل میدهند، تقریبا نیمی از تغییرات بازده روزانه مجذور را تشکیل میدهند. ما متوجه شدیم که جهشهای سیاستمحور الگوهای برجسته و متمایزی را نشان میدهند. به عنوان مثال، اخبار سیاستی سهم بیشتری از جهشهای صعودی نسبت به نزولی را در همه کشورهایی که پوشش میدهیم، ایجاد میکند. جهشهای منتسب به سیاستهای پولی سطوح بسیار پایینتر از نوسانات آتی بازار سهام را نسبت به سایر جهشها پیشبینی میکند. همچنین دریافتیم که روزنامههای پیشرو یکسوم جهشها در بازارهای سهام ملی خود را به تحولاتی نسبت میدهند که مربوط به ایالاتمتحده است. نقش ایالاتمتحده در این زمینه نقش اروپا و چین را کوچکتر میکند. اما نکته مهم در این باره این است که با توجه به مطالعه انجام شده در خصوص تاثیر اخبار بر بازارهای مالی در ایالات متحده و تجربیاتی که از تحولات بازارها در کشورهای پیشرفته میتوان اندوخت باید به این نکته نیز اشاره کرد که با توجه به ضعف ارائه آمار و اطلاعات اقتصادی در اقتصاد ایران و شفافیت به نسبت کمتر در دادههای کلان در این زمینه طبیعی است که شاهد تاثیر بسیار بیشتر اخبار سیاسی یا گفتههای سیاستمداران و مدیران عالی کشور بر قیمتها باشیم. مصادیق چنین امری را میتوان در همپوشانی اخبار مهمی نظیر حواشی شکل گرفته در دولت قبلی بر سر عرضه صندوق پالایش یکم و مسائل مهم دیگری همچون عرضه محصولات معدنی و خودرو در بورس کالا یافت که در این میان میتواند مهمترین مسائل در زمینه شباهت ایران با مطالعات انجام شده باشد.