48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
در این عصر شهرنشینی سریع، درک نقش فرهنگ در پیشبرد برنامه ریزی و توسعه شهری برای مدیریت موثر شهری مهم است، به ویژه در آفریقا که فرهنگ غیر رسمی غالب است. با این حال، تحقیقات کمی در مورد رابطه بین فرهنگ غیر رسمی و برنامه ریزی شهری در آفریقا وجود دارد. هدف این مقاله دو مورد است: (1) تجزیه و تحلیل تأثیر فرهنگ غیر رسمی بر برنامه ریزی و توسعه شهری در کوماسی، شهری که به سرعت در حال شهرنشینی در غنا است. و (2) بررسی چگونگی درک و درک مردم محلی از فرهنگ غیر رسمی خود در زمینه برنامه ریزی شهری به عنوان ابزاری برای توسعه. با استفاده از رویکرد پژوهشی ترکیبی (نظرسنجی، مصاحبه آژانس، بررسی اسناد و مشاهده مشارکتکنندگان)، یافتهها حاکی از آن است که چهار ارزش از پنج ارزش شناسایی شده فرهنگ غیر رسمی از نظر آماری تأثیر مثبت و معناداری بر برنامهریزی و توسعه شهری دارند. با این حال، نادیده گرفته شده نهادی از فرهنگ غیر رسمی در برنامه ریزی شهری به دلیل درک محدود از ارتباط غیر رسمی در توسعه شهری، کمک به چالش های زیست محیطی و اجتماعی-اقتصادی (به عنوان مثال، تکثیر زاغه ها، انقراض فضاهای سبز).
«موضوعات فرهنگی بخش جدایی ناپذیر زندگی ما هستند. اگر بتوان توسعه را به عنوان ارتقای استانداردهای زندگی تلقی کرد، آنگاه تلاش هایی که برای توسعه انجام می شود به سختی می تواند جهان فرهنگ را نادیده بگیرد. AMARTYA SEN (2001، p.1)
جوامع بشری شکل، هدف و معنای متمایزی دارند که از طریق نهادها، هنرها و یادگیری، همه بر اساس ارزشهای فرهنگی مردم بیان میشوند. تحقیقات قبلی (Asibey et al., 2017, Schwartz, 2006) بر محوریت فرهنگ برای بقای جوامع شهری تاکید کرده است که نشان میدهد عملکرد، اهداف و شیوههای عملکرد مناطق شهری بیانگر اولویتهای ارزشی فرهنگی است. اصطلاح «فرهنگ» هنجارها، ارزشها، تفاسیر و شیوههای رفتاری را در بر میگیرد که جوامع و سایر موجودات اجتماعی را تعریف میکند (فوکویاما، 2001، ص 31) و میتواند رسمی (تنظیمشده و منظم) یا غیررسمی (غیرقانونی و غیررسمی) باشد. در این زمینه، منطقی است که استدلال کنیم که تفاوت بین جوامع به معنای تفاوت در فرهنگ ها از نظر رسمی و غیر رسمی و در نتیجه، نگرش های متفاوت نسبت به شکل و رشد چنین جوامعی است (نگاه کنید به AlMatawah & Jadaan، 2013). در واقع، بسیاری (به عنوان مثال، گاتان و زاهیر، 2017؛ شوارتز، 2006؛ صندوق جمعیت سازمان ملل متحد (UNFPA)، 2008) فرهنگ را به عنوان یک بعد اساسی توسعه شهری، و در نتیجه موفقیت برنامه ریزی شهری، تا حد زیادی توصیف کرده اند. ، هم متاثر از ارزش های فرهنگی رسمی و هم غیررسمی جامعه است. در سراسر شهرهای آفریقایی، غیررسمی بودن فرهنگ شهری است، زیرا شیوه زندگی است (السیاد، 2004، برچ، 2017). بقای آفریقای شهری عمدتاً به فرهنگ غیر رسمی وابسته است و بیش از 80 درصد از مالکیت زمین به عنوان غیررسمی (قبیله ای/عرفی) طبقه بندی شده است. بیش از 80 درصد از ساکنان شهری درگیر فعالیت های غیررسمی معیشتی هستند (Osei-Boateng & Ampratwum, 2011). و تولید گسترده مسکن و سکونتگاه های غیررسمی (Amoako & Boamah, 2017). بنابراین، فرهنگ غیر رسمی در این مقاله به طور مترادف برای اشاره به فرهنگ (شیوه زندگی) آفریقای شهری استفاده شده است.
نظر محققان (نگاه کنید به Bassey & Aber, 2017; Gaetan & Zaheer, 2017; Wirth, 1938) نشان می دهد که چندین داستان موفقیت آمیز شهرها در جهان توسعه یافته مبتنی بر ادغام موفقیت آمیز و برنامه ریزی برای فرهنگ “رسمی” استفاده از زمین است. ، گزینه های معیشتی، روابط خانوادگی و توسعه مسکن، از جمله میلان (ایتالیا) و کلونا (کانادا). حتی در برخی از کشورهای در حال توسعه، شواهدی از شهرهای موفقی وجود دارد که بر اساس ادغام فرهنگ غیر رسمی در برنامه ریزی شهری ساخته شده اند، مانند تاماولیپاس (مکزیک) و پورت لوئیس (موریس). فرهنگ شهرها – چه بر اساس رسمی یا غیررسمی باشد – با جهانی شدن و شهرنشینی بیشتر غنی می شود که در صورت مهار مناسب می تواند احیای شهرها را فعال کند (Gaetan & Zaheer, 2017). از سوی دیگر، شواهدی از شهرهای جهان در حال توسعه وجود دارد که عمدتاً به دلیل عدم توجه به فرهنگ غیر رسمی در رژیم برنامهریزی، از جمله بنگلور در هند، با چالشهای برنامهریزی و مدیریت فزایندهای مواجه هستند (Enqvist et al., 2014). و پورت هارکورت در نیجریه (Ayotamuno & Gobo, 2004). البته این به معنای این نیست که ادغام فرهنگ غیر رسمی در برنامه ریزی شهری منجر به حذف همه اشکال برنامه ریزی و چالش های مدیریت شهری می شود. در عوض، استدلال میکند که شاید زمانی که برنامهریزان شهری غیررسمی بودن را یک موضوع فرهنگی به جای یک مشکل در نظر میگیرند و ساکنان شهری با یک رژیم برنامهریزی شهری که منعکسکننده این موضوع فرهنگی است شناسایی میکنند، ممکن است به جای بیتوجهی از آن برای موفقیت حمایت کنند (Simone & Pieterse ، 2018؛ پیترز و سیمون، 2013).
در آفریقا، فرهنگ شهری کاملاً متمایز است – عمدتاً بر اساس غیر رسمی – از سایر مناطق جهان (Turok, 2017) حتی طراحی منظر (Cobbinah et al., 2016). در زمینه برنامه ریزی شهری، فرهنگ آفریقایی غیررسمی بر نحوه تعامل افراد با یکدیگر، محیط و سایر جنبه های وجودی آنها تأثیر می گذارد (گراناتو و اینگلهارت، 2013؛ آیدانگ، 2015؛ ژان پیر، 2013؛ پرشیس، 2010). ). به طور مشابه، فرهنگ آفریقایی غیر رسمی بر نحوه ساخت خانهها/ساختارهای مردم، مصالح مورد استفاده در ساختمان و حتی آرایش فضایی ساختمانها تأثیر میگذارد (Gaetan & Zaheer, 2017؛ Hancock, 1923). متأسفانه در آفریقا، شهرها با الگوی «عمدهفروشی و پذیرش» مدلهای برنامهریزی و توسعه شهری از کشورهای توسعهیافته مشخص میشوند که در بیشتر موارد ناکارآمدی آنها ثابت شده است (نگاه کنید به Ayotamuno & Gobo, 2004؛ Cobbinah et al., 2016؛ Watson. ، 2009). در حال حاضر، موارد متعددی از برنامهریزی ضعیف شهری در سراسر شهرهای آفریقایی وجود دارد، زیرا برنامهریزی تا حد زیادی خارجی تلقی میشود، با شناخت محدودی از فرهنگ غیر رسمی (نگاه کنید به Cobbinah, 2017؛ Fuseini & Kemp, 2015؛ Njoh, 2017؛ Simone & پیترز، 2018؛ واتسون، 2009). درست است که مشکلات برنامه ریزی شهری در شهرهای آفریقایی نمی تواند به طور کامل به فقدان فرهنگ غیر رسمی مرتبط باشد. اما با توجه محدود به غیر رسمی در برنامهریزی شهری، قابل درک است که رشد شهری یا شهرنشینی آفریقا بهطور متفاوتی بهعنوان فقر محور، زودرس و برنامهریزی نشده توصیف میشود، از جمله، ناکارآمدی مداخلات وارداتی (Obeng-Odoom، 2010). در واقع، فرهنگ آفریقایی غیر رسمی اغلب یا نادیده گرفته می شود یا به عنوان یک مزاحم توسط هنگ های برنامه ریزی در نظر گرفته می شود (Cobbinah & Darkwah, 2017) به جای اینکه آن را به عنوان لنزی برای برنامه ریزی در نظر بگیرند. این وضعیت در زمانی نگرانکننده است که تخمین زده میشود بیشتر قسمتهای آفریقا تا سال 2050 شهری باشد، فقر شهری فراگیر باشد، تکثیر زاغهها گسترده است، تغییرات آب و هوایی در حال رخ دادن است، و گسترش شهرها فراگیر شده است (Cobbinah et al., 2015).
با توجه به اینکه شیوه زندگی مردم در حال و آینده بر نحوه زندگی و تعامل آنها در شهرها تأثیر می گذارد (Bassey & Aber, 2017)، خواستار شناخت و ادغام فرهنگ غیر رسمی در شکل دادن به عملکرد برنامه ریزی شهری و همچنین درک است. شهرسازی از دیدگاه آفریقایی، اما لزوماً به دنبال توسعه مناطق شهری برای مطابقت با استانداردهای یک “شهر رسمی” نیست (Dovey & Raharjo, 2010, Wirth, 1938؛ Watson, 2009). این درخواست ها در میان محققان طنین انداز شده است زیرا مداخلات برای برنامه ریزی منظر شهری در آفریقا تا حد زیادی غیر رسمی و تأثیر آن بر شکل شهری را حذف کرده است (نجو، 2017 را ببینید). با این حال، از نظر تحقیقات، در مورد روش هایی که فرهنگ غیر رسمی را می توان به عنوان یک ابزار برنامه ریزی شهری و توسعه در شهرهای آفریقایی به کار گرفت، اطلاعات کمی وجود دارد.
در چارچوب پیش گفته است که این مقاله به این پرسش می پردازد: از چه راه هایی می توان فرهنگ غیر رسمی را به عنوان یک ابزار برنامه ریزی شهری برای مدیریت چالش های توسعه شهری در شهرهای آفریقایی مهار کرد؟ این مقاله با استفاده از دو جامعه غیررسمی متمایز فرهنگی در کوماسی – دومین شهر بزرگ و متنوع غنا – به عنوان مطالعات موردی، پاسخ این سوال را به شرح زیر ارائه میکند:
تحلیل تأثیر فرهنگ غیر رسمی بر برنامه ریزی و توسعه شهری در کوماسی1 و
بررسی چگونگی درک و درک مردم محلی از فرهنگ غیر رسمی خود در زمینه برنامه ریزی شهری به عنوان ابزاری برای توسعه
این مطالعه فرض می کند که با توجه به غفلت از فرهنگ غیر رسمی در برنامه ریزی شهری در اکثر مناطق آفریقا، درک و ادغام غیر رسمی در برنامه ریزی شهری می تواند نتایج برنامه ریزی شهری موثری را ارائه دهد. این همچنین با تعهد جهانی بیان شده در اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد، به ویژه هدف 11 که بر راه های تضمین برنامه ریزی مؤثر برای جوامع پایدار و تاب آور تأکید دارد، مطابقت دارد (سازمان ملل متحد، 2016). این تحلیل در پنج بخش تنظیم شده است. بخش 2 چارچوب نظری مطالعه را ارائه می دهد. بخش 3 محیط مطالعه موردی را تشریح می کند و روش های تحقیق مورد استفاده را ارائه می دهد. بخش 4 نتایج و بحث از مطالعه را ارائه می دهد. بخش 5 نتیجه گیری مطالعه را ارائه می دهد.
در سرتاسر جهان، ادبیاتی که فرهنگ را توصیف می کند، نشان می دهد که هیچ اجماع جهانی در مورد معنای این مفهوم وجود ندارد. در حالی که برخی (به عنوان مثال، بلو، 1991؛ داکسبری و همکاران، 2016) فرهنگ را به عنوان پارچه ای برای ساخت پویای هویت های فردی و جمعی در نظر می گیرند، برخی دیگر (مانند، نون، 2012) فرهنگ را به عنوان اکتشافی تصمیم گیری در نظر می گیرند که معمولاً به صورت تجلی می یابد. ارزش ها، باورها یا هنجارهای اجتماعی. کسانی هستند (عزیزا، 2001؛ کلت، 1993) که همچنین معتقدند فرهنگ کلیت است.
از نظر جغرافیایی، این مطالعه بر کوماسی، دومین شهر بزرگ غنا، واقع در منطقه اشانتی غنا (شکل 1)، با جمعیت 1،730،249 (سرویس آمار غنا، 2014) متمرکز شد. این شهر مهاجران با پیشینه های فرهنگی مختلف را از داخل و خارج غنا جذب می کند. همچنین مقر Asantehene – نگهبان فرهنگ مردم در منطقه اشانتی (Korboe & Tripple, 1995) باقی می ماند. با وجود ماهیت جهانی آن (GSS، 2014)، گروه قومی اصلی Asante هستند.
همانطور که در جدول 1 ارائه شده است، تعداد مردان (59٪) بیشتر از زنان (41٪) در دو جامعه مورد مطالعه وجود دارد. رویه فرهنگی عمومی مردان که سرپرست خانوار هستند، تسلط شرکت کنندگان مرد را توضیح می دهد (آمو، 2008؛ فری، 1995). پاسخ دهندگان بیشتری (78٪) در گروه سنی 20 تا 40 سال وجود داشت. پاسخ دهندگان عمدتاً در بخش های خدمات، صنعت، نجاری، هنر و صنایع دستی شاغل بودند. همه پاسخ دهندگان به سطحی از آموزش رسمی رسیده اند. تا حد زیادی سه مذهبی بودند
این مطالعه از انتقاد مکرر حمایت می کند که میزان ادغام فرهنگ غیر رسمی در برنامه ریزی شهری در بسیاری از شهرهای آفریقایی محدود، کم عمق، فاقد اطمینان از سیاست است، و شاید به عنوان یک زمینه قدرتمند برای توسعه شهری و عملکرد جامعه عمل نکند. در این عصر شهرنشینی بی برنامه در مقابل، در نظر گرفتن و ادغام غیر رسمی در برنامه ریزی شهری نیز می تواند برای برنامه ریزی شهری امروزی بسیار مناسب تلقی شود.