48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
این مقاله با تشکیل نتیجهگیری از موضوع ویژه، با یک درگیری انتقادی با ادعای قوی، آگاهانه، ظریف و شیوای اخیر دو محقق برجسته در این زمینه مبنی بر اینکه استراتژیهای اقتصاد فرهنگی محور مفهوم شهر خلاق هستند، آغاز میشود. این مقاله پیشنهاد میکند که تلاش برای حمایت از «ارزش ذاتی» اقتصاد فرهنگی یک جنبه حیاتی را برای هر سیاست فرهنگی– اما این کافی نیست. این مقاله نشان می دهد که ایده شهر خلاق دیگر به عنوان یک سیاست فرهنگی مترقی شهری در دسترس نیست و رویکرد اقتصاد فرهنگی به تنهایی این امر را اصلاح نمی کند. این مقاله پیشنهاد میکند که خاستگاههای جدیدتر گفتمان شهر خلاق به مفاهیم قدیمیتر «شهر خوب» وابسته است، اما این مفاهیم به تدریج به ابعاد اقتصادی خود کاهش یافتهاند. این مقاله با نشان دادن اینکه چگونه این گفتمانهای قدیمیتر به روشهایی که شهر خلاق اکنون به سختی میآید، فراتر از جنبههای صرفاً اقتصادی رفتهاند، به پایان میرسد. اکنون باید راه جدیدی برای صحبت در مورد آرزوهای شهر خوب پیدا شود.
در این فصل پایانی میخواهیم برخی از رشتههای مقالات پیشگفته را گرد هم بیاوریم تا ارتباط متقابل بین اقتصاد خلاق، فضاهای خلاق و شهر خلاق را به طور انتقادی بازتاب دهیم. به عنوان راهی برای این تأملات، با مقاله اخیر پرات و هاتون (2013) در مورد دستور کار شهرهای خلاق در پی بحران مالی شروع می کنیم. ما قصد نقد آن مقاله یا آثار گستردهتر نویسندگان آن را نداریم ، بلکه از آن برای آزمایش احتمالات استفاده میکنیم.
در این مقاله تعیین اینکه چنین اصلاحات گسترده ای در حکمرانی ممکن است مستلزم چه چیزی باشد، دشوار است. اندی پرت این موارد را در مقالات دیگری در مورد اقتصاد خلاق توضیح می دهد. در حمایت از این رویکرد خاص به سیاست اقتصاد خلاق، پرت ابتدا چالشی را که ماهیت پیچیده و سریع در حال تغییر اقتصاد خلاق برای مدلهای صنعتی سنتی ایجاد میکند، شناسایی میکند. بومشناسی سازمانی آنها متمایز است، با یک «وسط گمشده» – چند شرکت چندملیتی توسط تعداد بیشماری کوچک و کوچک احاطه شدهاند.
ما اساساً با چنین رویکرد جدیدی در اداره اقتصادهای فرهنگی محلی مخالف نیستیم. یک رویکرد تعبیهشده، باز، شبکهای و رابطهای به حکمرانی قطعاً برای هر تصور مترقی از یک شهر خلاق بسیار مهم است. در ترکیب دوتاییهای عمومی/خصوصی، یارانهای/تجاری، فرهنگ/صنعت، گشودگی انعطافپذیری نسبت به پویاییهای در حال تحول جامعه و شکلگیری دولت معاصر را نشان میدهد. اما توضیح نمی دهد که چرا چنین اشکال جدیدی از حکومت شکست خورده است
دو نقل قول در بالا از یک مقاله موضعی منتشر شده برای اجلاس شهرهای خلاق یونسکو در سال 2013 در پکن آمده است. آنها قوسی را توصیف می کنند که در آن یک دیدگاه قدیمی تر و گسترده تر از آنچه ممکن است یک فرهنگ شهری باشد به عاملی در رقابت بین شهری کاهش می یابد. ما استدلال می کنیم که یک تصور جایگزین از «شهر خوب» مورد نیاز است. در حالی که نسخه پرات و هاتون از فضای حاکمیت غیرابزاری اقتصاد خلاق برای این امر بسیار مهم است، اما نمی تواند چنین جایگزینی پیدا کند.