• منطقه 22 - شهرک گلستان- ساحل شرقی دریاچه چیتگر - برج تجارت لکسون - طبقه 6

48000408 21 98+

info@toseabnieh.ir

شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18

استراتژی های شهر خلاق در دستور کار شهرداری در نیویورک

استراتژی های شهر خلاق در دستور کار شهرداری در نیویورک

استراتژی های شهر خلاق در دستور کار شهرداری در نیویورک

خلاصه

استراتژی های شهر خلاق چیست و چگونه می توانند جایگاهی در دستور کار شهرداری به دست آورند؟ من داده‌های 21 مصاحبه نیمه ساختاریافته با سیاست‌گذاران کلیدی، رهبران غیرانتفاعی، توسعه‌دهندگان و بشردوستان را به همراه مطالب بایگانی و تاریخی تجزیه و تحلیل می‌کنم تا راه‌هایی را که مداخلات خلاقانه در شهر در طول دهه 2000 در نیویورک به کار گرفته شد، کشف کنم. با استفاده از لنز نظریه تنظیم دستور کار جریان های چندگانه، شواهدی از شهرسازی خلاقانه و سیاست فرهنگی در دستور کار شهرداری نیویورک شناسایی می کنم .

تثبیت تجزیه و تحلیل، بحث های مربوط به ساخت میدان، تنظیم دستور کار، بازگشت به مرکز شهر، و جنبه هایی از آنچه من «جذابیت شهری» می نامم، است. جذابیت شهری شامل عوامل سختی از جمله محیط ساخته شده فرهنگی، امکانات هنری و طراحی، گزینه‌های زندگی/کار و فرصت‌هایی برای شکوفایی طبقه خلاق و همچنین عوامل ملایمی است، مانند “خنک بودن” یک شهر، جذابیت آن به عنوان یک مقصد توریستی و جذب ساکنان، و فرصت های فرهنگی متعددی که یک مرکز شهری را حیاتی می کند.

من متوجه شدم که در طول آن دهه، نیویورک دستخوش یک تجدید حیات خلاق شد، که در آن بخش خلاق عاملی در استراتژی شهرداری برای احیای پس از شوک بیرونی 11 سپتامبر بود. بخش خلاق بومی نقش کمتر رسمی، اما همچنان مهمی در بازسازی جذابیت شهری ایفا کرد، که اغلب در بخش‌های خارج از منهتن تجمع می‌کرد. بحث در مورد جنبه های بالا به پایین و پایین به بالا شهر خلاق راه هایی برای درک اجزا و جنبه های هر یک ارائه می دهد.

معرفی

وقتی سیاستگذاران بر حوزه‌هایی مانند مسکن، حمل‌ونقل، توسعه نیروی کار و فقر تمرکز می‌کنند، چه انگیزه‌ای آن‌ها را به تخصیص زمان و بودجه به گزینه‌های سیاست شهری خلاقانه و فرهنگی در نظر می‌گیرد؟ از طریق دریچه تئوری تنظیم دستور کار، بررسی می‌کنم که آیا دهه 2000، دهه‌ای از «تجدید مجدد خلاق» برای شهر نیویورک بود یا خیر. نظریه تنظیم دستور کار در چارچوب چارچوب جریان های چندگانه قرار دارد و برای درک اینکه چگونه برخی موضوعات در مواجهه با نگرانی های متعدد شهرداری اهمیت پیدا می کنند مفید است.

نتایج به راه‌هایی اشاره می‌کند که شهردار مایکل بلومبرگ ابزارهایی را که به عنوان بخشی از برنامه‌ریزی فرهنگی شهرداری شناسایی شده‌اند، به کار گرفت. پس از شوک بیرونی 11 سپتامبر، این دهه پویایی دهه ای بود که در آن احیای فرهنگی رخ داد. من راه‌هایی را بررسی می‌کنم که نیویورک ترکیبی از مداخلات سیاستی خاص و از بالا به پایین را با استفاده از راه‌حل‌های خلاقانه برای بازآفرینی جذابیت شهری نشان می‌دهد. به طور همزمان، تجمع طبیعی خلاقان به افزایش قدرت اقتصاد خلاق در تقویت منافع اقتصادی و منافع عمومی برای شهر کمک کرد.

از طریق قدرت و قدرت داده‌ها و گزارش‌های کمی، همراه با میل به ساختن و ارتقای برند یک شهر است که مداخلات خلاقانه در شهر انجام می‌شود. در مورد شهر نیویورک در اوایل دهه 2000، فاجعه 11 سپتامبر شکافی در قدرت و شهرت شهر ایجاد کرد. این شوک برونزا باعث ایجاد خلأ در دستور کار شهرداری شد و فرصتی را برای قرار دادن هنر و فرهنگ در خط مقدم به امید ایجاد ثبات و پیام‌های برند مثبت به یک شهر زخمی ایجاد کرد. می‌پرسم، آیا برنامه سیاست‌گذاری فرهنگی یک رهبر کاریزماتیک شامل استراتژی‌های برنامه‌ریزی فرهنگی شهرداری است که قصد دارد نیویورک را به عنوان یک شهر فرهنگی در این دهه احیا کند؟

با نگاهی به نشانه‌هایی از رابطه بین سیاست فرهنگی و حضور فزاینده هنر و فرهنگ در دستور کار توسعه اقتصادی شهر در طول دهه، راه‌هایی را کشف می‌کنم که ابزارهای حوزه شهر خلاق در حال رشد، که به برنامه‌ریزی فرهنگی شهرداری نیز معروف است، به کار گرفته شده است. با هدایت یک شهردار مقتدر و مشهود که تشویق کرد کار در دفاتر توسعه اقتصادی، گردشگری، برنامه ریزی شهری و امور فرهنگی انجام شود، طرحی برای بازگرداندن شهر به سلامت با استفاده از ابزارهای آنچه من می نامم تدوین شد. “جذابیت شهری”.

من جنبه‌های جذابیت شهری را بررسی می‌کنم و به راه‌هایی اشاره می‌کنم که بازیگران شهرداری می‌توانند ابزارهایی مانند توسعه برند را تقویت کنند، که منجر به افزایش علاقه به شهر می‌شود. این مقاله استراتژی‌های شهر خلاق قابل تکرار را در این سه حوزه مورد بحث قرار می‌دهد، از جمله ایجاد مشارکت سهامداران، هدف قرار دادن نوسازی محیط ساخته‌شده فرهنگی، و استفاده از ابزارهای سیاستی مانند مشوق‌های توسعه‌دهنده، و تغییر کاربری ساختمان‌ها و زمین‌های متعلق به شهرداری. با ادغام داده‌های حاصل از مصاحبه با 21 سهامدار کلیدی از بخش‌های دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی با انبوهی از داده‌های بایگانی و تاریخی، نشان می‌دهم که چگونه تلاش‌های عمدی و حساب شده دولت بلومبرگ با حباب‌های طبقه خلاق ترکیب شد تا به نتیجه برسد. در تجسم مجدد موفق نیویورک خلاق، که با هم به احیای جذابیت شهری این شهر منجر شد.

من مؤلفه‌های این استراتژی را بررسی می‌کنم و به این می‌پردازم که کدام یک از عناصر به یک بافت «شهر خلاق» قابل تشخیص در مجموعه ابزار شهرداری اشاره می‌کنند. این مقاله به برخی معیارها می پردازد که نشان دهنده ظهور یک زمینه قابل تشخیص است، زیرا ابزارهای شهرسازی خلاق در برنامه ریزی استراتژیک شهرداری در قد، استفاده و ارتباط رشد می کنند. با نگاهی به راه‌هایی که ساکنان، مشاغل و گردشگران به درون هسته شهری بازگردانده شده‌اند، سه حوزه متمایز را شناسایی می‌کنم که مجموعاً نشان‌دهنده حضور ابزار خلاق شهر در توسعه استراتژی شهرداری است: 1) تقویت رهبری و سیاست. 2) پرورش توسعه اقتصادی و درآمدزایی؛ و 3) ترویج توسعه جامعه و برنامه ریزی شهری فرهنگی.

این مطالعه داده‌هایی را ارائه می‌کند که با آن می‌توان رابطه بین سیاست فرهنگی و حضور فزاینده هنر و فرهنگ را در مجموعه ابزار توسعه اقتصادی شهرداری درک کرد. توصیه‌های خط‌مشی یک نقشه راه برای ذینفعان شهری در سراسر جهان فراهم می‌کند، زیرا آنها به دنبال ایده‌پردازی و اجرای استراتژی‌های شهرداری هستند که هنر و فرهنگ و جامعه خلاق را یکپارچه می‌کند. این توصیه ها شامل افزایش نقش برای منافع عمومی و منافع اجتماعی در گنجاندن هنر و فرهنگ در چارچوب توسعه اقتصادی در دستور کار شهرداری در شهرهای امروزی است.

قطعات بخش

حالا چرا شهرها؟

بسیاری از اعضای بخش خلاق برای مسائل مقرون به صرفه، همراه با تمایل به تجمع و زندگی و یا کار در نزدیکی سایر هنرمندان و تولیدکنندگان فرهنگی همفکر خود به محله‌های مرکزی شهر نقل مکان می‌کنند. سایر ساکنان و بازدیدکنندگان به مناطقی که هنرمندان در آن زندگی می‌کنند جذب می‌شوند، هم برای تماشای آثارشان و هم به کافه‌ها، بارها، و رستوران‌هایی که به نظر می‌رسد ظاهری بی‌نظیر و بی‌نظیر دارند. سپس دانشگاهیان و دانش پژوهان عمومی شروع به مطالعه این روند، تولید گزارش های سیاستی و

روش تحقيق

برای این مطالعه، بیست و یک مصاحبه نیمه ساختاریافته با افرادی انجام شد که در دسته‌های وسیعی حضور داشتند: 1) کسانی که برای دولت کار می‌کردند، مانند مقامات منتخب، کارگران شهری، یا مدیران انتصابی. یا، 2) کسانی که از بخش‌های خصوصی و غیرانتفاعی، از جمله رهبران سازمان‌های هنری یا جامعه‌محور، متصدیان، برنامه‌ریزان شهری، نیکوکاران، هنرمندان، معماران، توسعه‌دهندگان و تولیدکنندگان فرهنگی هستند. این مصاحبه ها بین اکتبر 2010 و مه 2011 انجام شد.

قدرت، پول و مردم در دهه بلومبرگ نیویورک

نیویورک در طول دهه 2000 استفاده از ابزار خلاق شهر را در احیای جذابیت شهری نشان می دهد. مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته با افراد کلیدی که بخش‌های دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی را در نیویورک نمایندگی می‌کنند، ذخیره‌ای غنی از اطلاعات را فراهم می‌کند. داده‌های زیر آنچه را که ۲۱ پاسخ‌دهنده درباره سه حوزه کلیدی استراتژی شهر خلاق می‌گفتند جمع‌آوری می‌کند: ۱) نقش رهبری در توانمندسازی سیاست‌های فرهنگی. 2) توسعه اقتصادی و درآمدزایی؛ و 3) استفاده از

بحث

دهه بلومبرگ در نیویورک، دهه‌ای بود که در آن جذابیت شهری با استفاده از استراتژی‌های خلاقانه شهر، البته به شیوه‌ای مبهم، بازسازی شد. در حالی که بلومبرگ علناً از انتخاب خود برای استفاده از ابزارهایی مانند ادغام هنر عمومی، سرمایه گذاری در محیط ساخته شده فرهنگی، و نام تجاری نیویورک به عنوان مکانی که خلاقیت در آن شکوفا شده بود، تبلیغ نکرد، احیای حاصل نشان می دهد که رهبری او به این نوع فعالیت ها بستگی دارد. مداخلات دستور کار شهردار یکپارچه شد

نتیجه

در طول دهه 2000 در نیویورک، یک رهبر قدرتمند از هنر و فرهنگ در توسعه اقتصادی به عنوان یکی از تعدادی از استراتژی‌های خلاقانه شهری استفاده کرد که هدف ترکیبی آن احیای جذابیت شهری شهر بود. آیا می توان شیوه های هوشمند شهر نیویورک را در دیگر مراکز شهری در سراسر جهان تکرار کرد؟ از آنجایی که این کار به روشی از بالا به پایین انجام شد، اگر عوامل شهرداری بخواهند ذینفعان محلی را در ایده‌پردازی و تصمیم‌گیری مشارکت دهند، ممکن است مدل مؤثری نباشد.

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.