• منطقه 22 - شهرک گلستان- ساحل شرقی دریاچه چیتگر - برج تجارت لکسون - طبقه 6

48000408 21 98+

info@toseabnieh.ir

شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18

بهره برداری از میراث فرهنگی ناملموس: تازگی و نوآوری از طریق توسعه

بهره برداری از میراث فرهنگی ناملموس: تازگی و نوآوری از طریق توسعه

بهره برداری از میراث فرهنگی ناملموس: تازگی و نوآوری از طریق توسعه

خلاصه

هدف این مقاله بررسی تئوری و نشان دادن تجربی فرآیند خلاقیت با استفاده مجدد از دانش است که ممکن است از طریق تشریح به نوآوری‌ها و نوآوری‌هایی در صنایع خلاق و مبتنی بر علم منجر شود. این اثر بیان می‌کند که فرآیندهای تبیین را می‌توان با ترکیب ثمربخشی از پایگاه‌های دانش مختلف: ترکیبی، تحلیلی و نمادین مورد پسند قرار داد. علاوه بر این، فرآیندهای اکسپتاسیون را بر اساس ماهیتشان متمایز می کند: مبتنی بر فناوری و مبتنی بر استفاده. این کار به درک فعلی از فرآیندهایی که منجر به نوآوری ها و نوآوری می شود با شناسایی چهار نوع توضیح کمک می کند: مبتنی بر فناوری درون دامنه. مبتنی بر فناوری بین دامنه ای؛ مبتنی بر استفاده درون دامنه ای؛ و مبتنی بر استفاده بین دامنه ای. به دنبال بحث های نوظهور در مورد ظرفیت خلاق فرهنگ، این مقاله برخی از عناصر اولیه را برای نگاه کردن به نوآوری از طریق دریچه های جدید ارائه می دهد، و مفهوم اکسپتاسیون را به عنوان راهی ممکن برای ایجاد ارزش اقتصادی از استفاده از میراث فرهنگی ناملموس معرفی می کند . بر این اساس، چهار تصویر از اکسپتاسیون های بین حوزه ای که در آن میراث فرهنگی ناملموس نقش ایفا می کند، ارائه شده است.

معرفی

هدف این مقاله بررسی تئوری و نشان دادن تجربی فرآیند خلاقیت با استفاده مجدد از دانش است که ممکن است از طریق تشریح به نوآوری‌ها و نوآوری‌هایی در صنایع خلاق و مبتنی بر علم منجر شود. استدلال ها بر اساس مطالعه دقیق مدیریت دانش، مدیریت نوآوری و ادبیات اقتصاد تکاملی ساخته شده اند.

در حال حاضر به طور گسترده تشخیص داده شده است که در اساس روند مستمر توسعه اقتصاد و جامعه ما، قابلیت ایجاد نوآوری ها و نوآوری ها (اعم از نرم و یا تکنولوژیک) وجود دارد (Schumpeter, 1934). سازمان‌ها از طریق یک فرآیند خلاقانه که مکانیسم‌ها و زمینه‌های متعددی را با اهرم استراتژی‌های اکتشاف و بهره‌برداری ترکیب می‌کند، نوآوری‌ها را تولید می‌کنند (رزنکوپف و مک‌گراث، 2011). در نتیجه، مصنوعات جدید (هنری، سازمانی، مبتنی بر طراحی یا تکنولوژیک) به وجود می آیند. نوآوری‌های نرم یا فن‌آوری شامل تغییراتی در زیبایی‌شناسی یا فناوری اعمال شده برای محصولات خاصی است که در بازار موجود یا جدید در پاسخ یا پیش‌بینی نیازهای تقاضا فروخته می‌شوند. نوآوری‌های نرم تغییراتی در کالاها و خدمات هستند که عمدتاً بر ادراک حسی یا فکری و جذابیت زیبایی‌شناختی تأثیر می‌گذارند تا عملکرد عملکردی. نوآوری نرم عمدتاً مربوط به نوآوری محصول و به همراه آن تمایز محصول است که عمدتاً توسط صنایع خلاق توسعه می یابد (پایولا و سباستینی، 2010، استونمن، 2010، استونمن و بخشی، 2009). نوآوری های فناورانه نوآوری هایی را که از کاربرد تجاری اکتشافات علمی ناشی از پیشرفت های تحقیق و فناوری به دست می آید را پوشش می دهد. آنها شامل نوآوری های محصول و فرآیند هستند که عمدتاً توسط صنایع مبتنی بر علم توسعه می یابند.

مطالعات نوآوری تا حد زیادی درک مکانیسم هایی را که به نفع تبدیل نوآوری ها در نوآوری ها هستند عمیق تر کرده است (Schumpeter, 1934). همکاری‌های دانشگاه و صنعت از دیرباز در یافتن کاربردهای صنعتی اکتشافات علمی بسیار مهم در نظر گرفته شده است (Agrawal and Henderson, 2002, Bonaccorsi and Piccaluga, 1994; Cohen, Nelson, & Walsh, 2002; Baba et al., 2009, Feldmanet. ، 2002، مورمان، 2003). بر این اساس، شبکه‌های شرکت و اکوسیستم‌های دانش ثابت شده‌اند که خروجی نوآورانه شرکت‌ها را در چارچوب نوآوری باز حفظ می‌کنند (چسبرو، 2003، چسبرو، 2006). با این وجود، تاکنون توجه کمی به پیشایندهای این فرآیند تبدیل شده است (همچنین به کارلیل، 2011 مراجعه کنید)، که اغلب در توانایی استفاده مجدد از نوآوری های “قدیمی” (داخلی یا خارجی برای شرکت) نهفته است که هنوز در حال کار هستند. جست‌وجوی بازار یا جابه‌جایی اشیا در حوزه‌های دانش جدید، جایی که عملکرد آنها تغییر می‌کند. این فرآیند «بازیافت» توسط اقتصاددانان تکاملی به‌عنوان اکسپتاسیون تعریف شده است (Dew, Sarasvathy و Venkataraman, 2004).

همانطور که توسط Andriani (2012) بیان شده است، اکسپتاسیون یکی از مهم ترین و در عین حال کم مطالعه شده ترین مکانیسم های تکاملی در تاریخ گونه ها، اکوسیستم ها و فناوری ها است. Exaptation به این صورت تعریف می‌شود: «شخصیت‌هایی که برای کاربردهای دیگر تکامل یافته‌اند (یا اصلاً هیچ عملکردی ندارند)، و بعداً برای نقش فعلی‌شان «تکمیل شده‌اند…». (گولد و وربا، 1982). نمونه معمولی در زیست شناسی تکاملی پرها هستند که احتمالاً برای عایق حرارتی در بچه دایناسورها انتخاب شدند و بعداً ابتدا برای استتار، سپس برای نمایش جنسی و در نهایت برای پرواز انتخاب شدند (Stettenheim, 1976). با اتخاذ این دیدگاه در توضیح چگونگی رخ دادن تغییرات فناوری، می توان مشاهده کرد که بسیاری از فناوری ها به طور هدفمند برای استفاده واقعی اختراع نشده اند، بلکه از یک تغییر عملکردی نشأت گرفته اند (همچنین نگاه کنید به جانسون، 2010). اجاق های مایکروویو زندگی خود را به عنوان مگنترون های راداری آغاز کردند. گرامافون ادیسون به عنوان یک دستگاه ضبط برای دیکته متولد شد. اینترنت یک شبکه تبادل ارتباطات نظامی بود. اینها تنها چند نمونه از معافیت ها هستند. رویدادهای اکسپتاتیو با تغییر عملکردی اشیاء/ایده‌های موجود ایجاد می‌شوند، که زمانی امکان‌پذیر است که کاربردهای بالقوه متعددی را در بر گیرند. فرآیندهای تعبیر به نوآوری منجر می شوند و با کاوش در “امکان مجاور” تحریک می شوند (کافمن، 2000)، که از نظر اقتصادی، ممکن است هم زمینه های فرهنگی، مهندسی و هم مبتنی بر علم را شامل شود. ممکن است مجاور مفهوم جغرافیایی داشته باشد یا نداشته باشد. مجاورت ممکن است با نزدیکی جغرافیایی تعیین شود، که به تبادل دانش در سطح فردی و سازمانی بین بازیگران ناهمگن کمک می کند (به عنوان مثال به موارد نشان داده شده توسط جریان مختلف ادبیات مرتبط – Frenken and Boschma, 2011, Frenken et al., 2007 مراجعه کنید). . همچنین ممکن است با نزدیکی شناختی یا رابطه‌ای تعیین شود، جایی که شبکه‌های سازمانی (تحقیق‌و توسعه یا تولیدمحور)، شامل مشتریان، تامین‌کنندگان، مشتریان و شرکا، زمینه مناسبی را برای ایجاد نوآوری‌ها و نوآوری‌ها فراهم می‌کنند (کانتنر و گراف، 2011). ، اوون اسمیت و پاول، 2004، پاول و همکاران، 1996). در این کار، من بر فرآیندهای تشریح تمرکز می کنم که در آن امکان مجاور از پایگاه های دانش مختلف تشکیل شده است: ترکیبی، تحلیلی و نمادین (اشیم و همکاران، 2011، اشیم و گرتلر، 2005). 2 بر این اساس، تعاریف درون دامنه ای (با استفاده از همان نوع پایگاه دانش) یا بین دامنه ای (با استفاده از حداقل دو نوع پایگاه دانش) امکان پذیر است.

این کار بیشتر به درک فعلی از فرآیندهایی که منجر به نوآوری ها و نوآوری می شود با شناسایی دو محرک اصلی توسعه کمک می کند: فناوری و استفاده. در مورد اولی، فناوری‌هایی که برای یک هدف خاص در یک صنعت ایجاد می‌شوند، بیشتر در محیط‌های صنعتی کاملاً متفاوت با عملکردی جدید به کار می‌روند. لوینتال (1998) این فرآیند را «گونه‌سازی» یا کاربرد فناوری آشنا در یک حوزه جدید بازار نامید. 3 در مورد دوم، مصنوعات از زمینه های استفاده اصلی به موارد دیگر منتقل می شوند، جایی که عملکرد آنها تغییر می کند. در محیط های تولید فرهنگی معاصر (مانند هنر، معماری و مد)، ما به ” زیبایی شناسی نوآوری از طریق استفاده مجدد ” روزمره کمک می کنیم (Beunza, 2007, p. 157). فرناری (2009، ص 3) با این فرض که « تصویر زیبایی‌شناختی استفاده از یک ویژگی زیبایی‌شناختی برای یک کارکرد یا زمینه متفاوت از مواردی است که ویژگی برای آنها طراحی یا انتخاب شده است »، Furnari (2009, p. 3) مورد یک معماری پیچیده را نشان می‌دهد. مصنوع: طراحی پارک هزاره در شیکاگو. طراحی این پارک که در ابتدا به عنوان یک باغ هنرهای زیبای کلاسیک در تداوم میراث معماری شیکاگو در نظر گرفته شده بود، در یک موزه هنری در فضای باز جهانی تبدیل شد و مفهوم جدیدی از پارک آوانگارد فرهنگی را ایجاد کرد. مورد پارک هزاره در شیکاگو در در نظر گرفتن کاربرد بالقوه اکسپتاسیون به عنوان راهی برای ایجاد ارزش اجتماعی از میراث فرهنگی نمادین است.

این کار که عمدتاً از نظر تئوری هدایت می‌شود، با ارائه یک طبقه‌بندی از تئوری که منجر به نوآوری‌ها و نوآوری‌ها می‌شود، به مدیریت تحقیقات نوآوری کمک می‌کند. من معتقدم که سازمان‌ها از طریق چهار نوع توسعه، نوآوری‌ها و نوآوری‌ها را تولید می‌کنند: (1) مبتنی بر فناوری درون دامنه. (2) مبتنی بر استفاده درون دامنه. (3) مبتنی بر فناوری بین دامنه. (4) مبتنی بر استفاده بین دامنه.

به دنبال بحث های نوظهور در مورد ظرفیت خلاق فرهنگ (Cooke and Lazzeretti, 2008, Crevoisier and Kebir, 2009, Lazzeretti, 2008, Lazzeretti, 2012, Pilotti, 2003) این مقاله همچنین برخی از عناصر اولیه را برای نگاه کردن به نوآوری از طریق دیدگاه های جدید ارائه می کند. معرفی مفهوم اکسپتاسیون به عنوان راهی ممکن برای ایجاد ارزش اقتصادی از فرهنگ. چهار تصویر ارائه شده مربوط به الگوهای اکسپتیو است که از طریق بهره‌برداری از میراث فرهنگی ناملموس، منجر به اکسپتاسیون‌های بین حوزه‌ای می‌شود.

ساختار کار به شرح زیر است. پیشینه نظری، پیشینه نظری را معرفی می‌کند، برخی از تصاویر، چند تصویر تجربی را ارائه می‌دهند، و در نهایت، نتیجه‌گیری نکات قطعی را مطرح می‌کند.

قطعات بخش

حوزه های دانش

از آنجایی که دانش به “اصل محوری جامعه پسا صنعتی” جدید ارتقا یافته است (بل، 1973)، استفاده از اصطلاح “دانش” به عنوان یک جعبه سیاه، آموزنده نیست. تجزیه و تحلیل هستی شناسی، معرفت شناسی، انتقال پذیری و توسعه دانش در فرآیندهای نوآوری برای شناسایی معماری هایی که جهت سهولت ایجاد، استقرار، توزیع و توانمندسازی ایده های جدید انجام می شود، حیاتی است. این کار مدلی را در بر می گیرد که شامل

برخی از تصاویر

به منظور بررسی روش‌هایی که از طریق آن نوآوری‌ها و نوآوری‌ها از طریق تشریح مبتنی بر فناوری و مبتنی بر استفاده بین حوزه‌ای ایجاد می‌شوند، برخی از تصاویر در ادامه ارائه می‌شوند. موارد کوتاه این بخش مربوط به تعاریف بین حوزه ای است که از طریق استفاده از میراث فرهنگی ناملموس به دست آمده است. دو تصویر به استثناهای مبتنی بر فناوری بین دامنه ای مربوط می شود، دو تصویر دیگر به استثناهای مبتنی بر استفاده بین دامنه ای مربوط می شود.

نتیجه گیری

در ارتباط با تحقیق، رقابت و انتقال فناوری، نوآوری در حال حاضر به یک اولویت در دستور کار اروپا تبدیل شده است (به استراتژی لیسبون و افق 2020 مراجعه کنید). یک سنت تأثیرگذار و محرک در فلسفه نوآوری (زیمان، 2000) نشان می دهد که قیاس های آشکاری بین فرآیندهای بیولوژیکی تکاملی و فرآیندهای دخیل در نوآوری فناوری وجود دارد. از دیدگاه تکامل گرایانه، نوآوری را می توان به سادگی به عنوان یک تنوع یا مجموعه ای از آن در نظر گرفت

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.