48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
در سال 2013، منطقه Seongbuk-dong سئول به طور رسمی به عنوان “منطقه تاریخی و فرهنگی” تعیین شد. تعیین منطقه، این منطقه را از یک منطقه فرهنگی طبیعی متشکل از آثار تاریخی، مناظر زیبا و مؤسسات فرهنگی به مکانی تبدیل کرد که در آن پروژههای مختلفی برای افزایش جذابیت و ارزش فرهنگی منطقه اجرا شده است. در عین حال، تلاش هایی برای تقویت مشارکت اجتماعی صورت گرفته است . کند .، از جمله معرفی سیاست “گروه برنامه ریزی جامعه”. این مقاله به تأثیر متقابل چندوجهی بازسازی شهری، تولید میراث، و مشارکت جامعه در Seongbuk-dong می پردازد و ویژگی های پیچیده مشارکت جامعه و همچنین اهمیت و امکانات تعهد هنرمندان به بازآفرینی شهری را برجسته می کند.
هدف این مقاله تعمیق درک مشارکت جامعه در بازآفرینی شهری مبتنی بر فرهنگ و بررسی عوامل زمینهای آن و همچنین ارتباط آن با هنرمند به عنوان یک نیروی اجتماعی مهم در محله محلی است. استفاده از فرهنگ به عنوان ابزاری برای بازآفرینی شهری مستلزم فرآیندهای تغییر پیچیده است که در طیفی از معضلات گرفتار شده است (بیانچینی، 1993a) 1 که مشکلات سیاست فرهنگی شهری و همچنین نیاز به درک جامع و انعطاف پذیر را توضیح می دهد (گارسیا، 2004). این استدلال برای یک رویکرد کل نگر را می توان بیشتر در مورد موضوع مشارکت جامعه در بازآفرینی شهری مبتنی بر فرهنگ در جامعه کره، که در دوران توسعه گرایی سپری کرده است، اعمال کرد (چو، 1998؛ کیم، 1999؛ شین، 2009) 2 .
از آنجایی که اهمیت مشارکت جامعه در بازآفرینی شهری به طور گسترده در اکثر کشورهای پیشرفته مورد پذیرش قرار می گیرد (اتکینسون، 1999؛ ماگین، 2007؛ مارینتو، 2003)، درخواست های فزاینده ای برای مشارکت مدنی و همکاری بیشتر در میان ذینفعان در کره پدیدار شده است، که عمدتاً با تأمل انتقادی پرورش می یابد. در مورد شکل قبلی نوسازی شهری (چو، 2010). آنچه تجربه کره را از سایر جوامع غربی متمایز می کند این است که فقدان مشارکت اجتماعی و مشارکت مدنی در برنامه ریزی شهری به عنوان یک میراث بزرگ از دوران شهرنشینی توسعه گرا تلقی می شود. همراه با مدرنیزاسیون فشرده، شهرنشینی سریع تحت تأثیر توسعه گرایی، عقلانیت اقتصادی مبتنی بر هدف را بر توسعه اجتماعی متوازن اولویت قرار داده است (کیم، 1999). در برابر این پیشینه تاریخی، اجماع گسترده ای در مورد اهمیت مشارکت جامعه، به ویژه در زمینه برنامه ریزی شهری، شکل گرفته است که استاندارد هنجاری جدیدی را برای مشارکت مدنی در فرآیند تغییر شهری ارائه می دهد. از دهه 1990، فرآیند سازماندهی اجتماعی به نام “مائول ماندولگی” به دنبال برنامه ژاپنی دهه 1980 رایج شد (کیم و همکاران، 2013). این روند زمانی تقویت شده است که با افزایش بازآفرینی شهری در دهه 2010 همراه شود که بر ارزش مشارکت داوطلبانه ساکنان تأکید می کند (شین و کانگ، 2017)، بر خلاف برنامه قبلی نوسازی و توسعه شهری که مقاومت عمومی را برانگیخت. جابجایی ساکنان آن (شین و کیم، 2016). به عنوان یک مدل جایگزین برای نوسازی شهری توسعهگرا (شین، 2009)، شکل «مائول ماندولگی» از سازماندهی اجتماعی جایگاهی انکارناپذیر در برنامهریزی شهری به طور کلی و در بازآفرینی شهری بهطور خاص به دست آورده است.
با این وجود، مشارکت جامعه به عنوان یک رویکرد از پایین به بالا در بازآفرینی شهری به نظر می رسد تنها در موارد استثنایی موفق باشد. در مقایسه با حمایت بی طرفانه از مشارکت جامعه، سطح مشارکت پایین باقی می ماند و صرفاً به جمع آوری اطلاعات از ساکنان محدود می شود (شین و کانگ، 2017). محققان دانشگاهی مشارکت جامعه در کره تمایل دارند عملکرد پروژه های توسعه جامعه را در دو جهت تجزیه و تحلیل کنند (ها و لی، 2017). از یک طرف، تحقیقات تجربی با استفاده از روشهای کمی با هدف کشف عوامل تعیینکننده مشارکت جامعه و ادراک ساکنان (چوی و جونگ، 2015؛ سانگ، اوه، و هوانگ، 2015) انجام میشود. از سوی دیگر، مطالعات موردی فرآیند در حال تکامل «عملکردهای خوب» را در ساختن جامعه محلی تجزیه و تحلیل میکنند و عوامل موفقیت را متبلور میکنند که راهحلهای عملی را پیشنهاد میکنند (مانند Shin & Jung، 2013). با این حال، هنوز توجه کافی به شرایط متنی این فرآیندها و تعامل پیچیده بین قطارهای منطقی متنوع پیرامون فرآیند بازسازی صورت نگرفته است. در حالی که تعداد مطالعات در مورد مشارکت جامعه در حال افزایش است (Jeong & Kim، 2015)، همچنان نیاز به توسعه بیشتر آگاهی از شرایط زمینه ای برای مشارکت جامعه در راستای مطالعاتی مانند پارک (2016) و کیم (2016) وجود دارد. .
این مقاله جنبه های مختلف مشارکت جامعه در بازآفرینی شهری مبتنی بر فرهنگ را به شرح زیر مورد بحث قرار می دهد. اولین مورد این سوال این است که چرا رویکردهای پایین به بالا در فرآیند بازآفرینی شهری مبتنی بر فرهنگ علیرغم افزایش آگاهی از نیاز به مشارکت مدنی به سختی تحقق می یابد. با توجه به پیشینه زمینهای، این مقاله بر تأثیر توسعهگرایی بر مشارکت جامعه از طریق رابطه متناقض آن با تولید میراث تأکید میکند. از یک سو، تأمل انتقادی در مورد توسعه فشرده و تغییرات بیرحمانه به نام «مدرنسازی» (چانگ، 1999؛ ویتاکر، ژو، استورجن، تسای، و اوکیتا، 2010) منجر به انتقاد از روش قدیمی توسعه مجدد در سئول شد. Shin & Kim, 2016) و در نهایت به نوستالژی نیز (Fouser, 2016) که آرزوهای بزرگی را برای تولید میراث شکل داده است. از سوی دیگر، مشکلات عظیمی برای تولید میراث وجود دارد، زیرا بسیاری از دارایی های تاریخی قبلاً تخریب و از دست رفته اند. لزوم سرمایه گذاری قابل توجه برای بازنمایی تاریخی به دلیل تخریب فیزیکی فضاهای قدیمی، تصمیم گیری از بالا به پایین را ضروری می کند و اهمیت رویکردهای پایین به بالا را تضعیف می کند. دوم، این مقاله عملکرد یک رویکرد از پایین به بالا را بر اساس مشاهدات فرآیند مشارکت جامعه و تجزیه و تحلیل نقش دولت محلی و سازمانهای عمومی توصیف میکند. در حالی که برنامه های مشارکت اجتماعی اخیراً به نام نوآوری اجتماعی در حال افزایش است، آگاهی از نحوه عملکرد واقعی آن در سطح محلی محدود است. سوم، این مقاله تلاش میکند تا درک اهمیت مشارکت جامعه را به طور گستردهتری تسهیل کند تا به عنوان وسیلهای برای تصمیمگیری و برنامهریزی محلی یا از نظر سهم آن در افزایش سرمایه اجتماعی در محلههای محلی (جین و لی، 2018). وقتی مشارکت اجتماعی بخش مهمی از فرهنگ محلی را تشکیل میدهد، میتواند به تولید اجتماعی میراث کمک کند. در نهایت، این مقاله نقش هنرمند را در فرآیند بازآفرینی شهری مبتنی بر فرهنگ، به ویژه با توجه به مشارکت جامعه، برجسته میکند. بحث ارائه شده در مورد نقش هنرمند نشان دهنده علاقه فزاینده فعلی به اهمیت فعالیت های هنرمندان با توجه به استراتژی های شهر خلاق و بازسازی شهری است (کوواکس و بیگار، 2018؛ نووی و کلمب، 2013؛ پک، 2005).
با توجه به سؤالات تحقیقی ذکر شده در بالا و اهداف تحقیق، مورد Seongbuk-dong محتمل بررسی است زیرا همه این جنبهها در جنبههای متمایز توسعه اخیر آن در هم آمیخته شدهاند. به ویژه، یکی از ویژگی های متمایز بازسازی شهری سونگبوک-دونگ مبتنی بر فرهنگ، ارتباط آن با تولید میراث است، زیرا خوشه های فرهنگی در کنار بناهای تاریخی شکل گرفته اند. با توجه به مشارکت جامعه، Seongbuk-dong نیز برجسته است. در بسیاری از تلاشهای آزمایشی اخیر برای تسهیل مشارکت جامعه توسط دولت شهری سئول، منطقه 3 Seongbuk با معرفی گروه برنامهریزی جامعه و مشارکت آن در بودجه مشارکتی، جایگاه پیشرو را به خود اختصاص داده است. Seongbuk-dong تنها مورد در کره نیست که در آن بازسازی شهری مبتنی بر فرهنگ، تولید میراث و سازماندهی جامعه در هم آمیخته شده است. برعکس، گرایش فزاینده ای برای در هم آمیختن قطارهای منطقی متنوع در بازآفرینی شهری پدید آمده است. با این حال، سئونگبوک-دونگ که با شدت متقابل بین تولید میراث، سازماندهی جامعه و فعالیت های هنرمندان در یک دوره نسبتا کوتاه مشخص شده است، خود را از سایر موارد برجسته بازسازی شهری در کره مانند مناطق فرهنگی اینسادونگ، داهاک متمایز کرده است. -ro (Kim، 2011) و Hongdae (چو، 2010).
در سال 2016، من یک پروژه تحقیقاتی با عنوان “هویت مکانی Seongbuk-dong” از طرف اداره منطقه Seongbuk انجام دادم. در حالی که دولت محلی و سازمانهای دولتی همزمان پروژههای مختلفی از رژیم غذایی جادهای گرفته تا جشنوارههای اجتماعی را پس از تعیین منطقه بهعنوان «منطقه تاریخی و فرهنگی» در سال 2013 راهاندازی میکنند، این پروژه تحقیقاتی با هدف ایجاد انسجام بین این پروژههای مختلف و هماهنگ کردن نتایج آنها انجام شده است. به طور رسمی، این پروژه تحقیقاتی از ژوئیه تا دسامبر 2016 به طول انجامید. پس از پایان رسمی آن، مشاهده از طریق شرکت در رویدادهای مختلف و همچنین همکاری با سازمان های دولتی که برنامه های آموزشی مشترک را انجام می دهند ادامه یافته است. پروژه تحقیقاتی شامل یک سری مصاحبه بود که به دو بخش تقسیم می شود. از یک سو، مصاحبههای گروهی متمرکز با سه گروه کلیدی برای مشارکت اجتماعی مانند هنرمندان، فعالان اجتماعی و بازرگانان محلی فعال انجام شد. از سوی دیگر، با 18 نفر که بر اساس ویژگیهای جمعیتی-اجتماعی، طول مدت اقامت و عضویت در شبکههای اجتماعی مختلف محلی انتخاب شدند، مصاحبه عمیق انجام شد. علاوه بر این، مشاهدات مشارکتی در مناسبت های مختلف جامعه، از جمله مهمانی های اجتماعی و جلسات عمومی انجام شد.
بر اساس این تحقیق تجربی، این مقاله ویژگی های پیچیده بازآفرینی شهری در Seongbuk-dong را توصیف می کند. پس از بررسی مختصری از مسائل مربوط به بازآفرینی شهری مبتنی بر فرهنگ در بخش بعدی، بخش سوم روند تبدیل سئونگبوک-دونگ از یک “خوشه فرهنگی طبیعی” به “منطقه تاریخی و فرهنگی” را معرفی می کند. در بخش چهارم ، تحلیل بر تأثیر متقابل مشارکت جامعه با تولید میراث و نقشهای مختلف هنرمندان در شکلگیری حکمرانی بازآفرینی شهری متمرکز است. بخش پایانی اهمیت تحلیل تجربی را مورد بحث قرار می دهد.
در دهه 1980، سیاست فرهنگی به عنوان یک استراتژی بازآفرینی شهری ظاهر شد که انتظار می رفت با تغییرات عمیق و بحران شهری ناشی از فرسایش «رژیم انباشت فوردیستی» مقابله کند (بیانچینی، 1993 ب). برای بازآفرینی شهری مناطق شهری رو به زوال، تمرکز فضایی امکانات و فعالیتهای فرهنگی به عنوان یک مدل مشورتی دنبال میشود (مونتگومری، 2003). دیدگاه در حال تحول در خوشه های فرهنگی قابل توجه است. در حالی که بحث قبلی ایده آل را ارزیابی می کرد
از آنجایی که “Seongbuk” به معنای “شمال دیوار” است، Seongbuk-dong در خارج از دیوار شهر سئول قرار دارد و تا دوران استعمار ژاپن به عنوان منطقه مسکونی سئول در نظر گرفته نمی شد. از آنجایی که مکان های مسکونی در دهه 1920 شکل گرفتند، سئونگبوک-دونگ به دلیل موقعیت نسبتا خوبش به مقصد مورد علاقه مهاجران روستایی تبدیل شد (چو و همکاران، 2016؛ کانگ و همکاران، 2015؛ یوم، 2016). علاوه بر این، تعیین بخش بزرگی از Seongbuk-dong به عنوان منطقه چشم انداز 5
وضعیت دولت محلی ناحیه سئونگبوک با یک دولت توسعهیافته قابل مقایسه است (شین و کیم، 2016) به این معنا که نقش غالبی در تولید مکانهای میراثی ایفا میکند و از خودمختاری قابل توجهی در محیط محلی برخوردار است. با این حال، این نوع حکومت با دولت توسعهیافته گذشته کشورهای شرق آسیا متفاوت است. مهمتر از همه، اولویتی برای توسعه اقتصادی قائل نیست، اگرچه بارها بر اهمیت بعد اقتصادی تاکید کرده است.
مورد بازسازی شهری Seongbuk-dong خود را از سایر مناطق فرهنگی در کره که در مطالعات قبلی مورد بحث قرار گرفته بود متمایز می کند. دو گروه از چنین مناطق فرهنگی که قبلاً مورد بررسی قرار گرفته اند، شایسته توجه هستند. اولین مورد، گروهی از مناطق فرهنگی در سئول است، از جمله اینسا-دونگ و داهاگرو، که در اوایل دهه 2000 به عنوان مناطق فرهنگی تعیین شدند (کیم، 2011). گروه دوم شامل پروژه های بازسازی شهری تحت رهبری دولت، از جمله توتاتوگا است