48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
هنرمندان منتقد چگونه در فضای شهری دخالت می کنند و چرا؟ این سوال در یک مطالعه میدانی بین شهری که مداخلات هنری را در چهار شهر بررسی میکند بررسی میشود: هانوفر و هامبورگ در آلمان، و تل آویو-یافا و اورشلیم در اسرائیل. این مقاله بر اساس انبوهی از مداخلات هنری جمعآوری شده در این شهرها، گونهشناسی مبتنی بر تکنیکها، اهداف، درجات جامعهپذیری و روابط با فضای شهری را پیشنهاد میکند. از یک سو، مداخلات هنری شهری از بهبود جبرانی شرایط اجتماعی تا تحریک شدید سیاسی و اعتراضمحور ساختارها و فرآیندهای قدرت شهری موجود متفاوت است. از سوی دیگر، گفتمانهای پشت شیوههای مختلف مداخله هنری شهری، شباهتهایی را آشکار میکنند و مفاهیم تکرارشونده «هنر در فضای عمومی» را به منصه ظهور میرسانند و به خطوط استدلالی مشابهی اشاره میکنند که هنرمندان شهری را در عملکردشان راهنمایی میکند. این مقاله با ارائه گونهشناسی مداخلات هنری در فضای شهری، ادبیات موجود را گسترش میدهد و عاملیت انتقادی هنرمندان شهری را برجسته میکند.
مداخلات هنری در میان کنشهای سیاسی و هنری که هنر و زندگی روزمره را به هم مرتبط میکند، سنت طولانی دارد (برگر، 1974، دسرتو، 1998). در ده تا بیست سال گذشته، مداخلات هنری همچنین به یک زمینه تحقیقاتی برای جامعه شناسان و برنامه ریزان شهری تبدیل شده است (همچنین رجوع کنید به پیندر، 2008؛ فون بوریس و همکاران، 2013؛ لایستر و همکاران، 2014؛ باکس و همکاران، 2015). . مداخلات هنری نقش فزاینده ای در شکل گیری فضاهای شهری داشته است. آنها ادراکات جدیدی از شهرها را باز می کنند و فضاهای شهری جدیدی از امکانات ایجاد می کنند (Carmine et al., 2009) و وضعیت موجود شهری را به چالش می کشند (Yúdice, 2003). ادارات شهرداری هنر را به عنوان ابزاری برای بازسازی شهری می دانند (شارپ و همکاران، 2005)، و هنرمندان نقش کلیدی در توسعه شهرهای فراصنعتی نسبت داده شده اند (کاگان و کرچبرگ، 2013). مقامات و سازمان های شهری به طور فزاینده ای از مداخلات هنری به عنوان کاتالیزورهای پسا صنعتی برای احیای شهری استفاده می کنند (مایلز، 2005)، بنابراین آنها را به ستون فقرات توسعه شهر خلاق تبدیل می کنند (لندری، 2012؛ ژنگ، 2021). علاوه بر پیشبرد اهداف بازاریابی شهری، مداخلات هنری همچنین در خدمت کارکردهای اجتماعی مانند «احیای محله» (Grodach & Loukaitou-Sideris, 2007) یا «انسجام اجتماعی» (Hall & Robertson, 2001) هستند. به این ترتیب، دولتهای شهری از تلاشهای هنری برای ترویج برنامههای سیاسی-اجتماعی مانند اصیلسازی استقبال میکنند (گروداچ و همکاران، 2014)، که اغلب در تضاد با نیات اولیه هنرمندان است (کامرون و کوفی، 2005؛ لی، 2003؛ مارکوسن، 2006-2006؛ مندلز، مارکوسن، 2006؛ کامرون و کوفی). و معلم، 2020). هنرمندان از این ابزارسازی آگاه هستند و با استفاده از عاملیت سیاسی خود برای شکل دادن فعالانه به منظر شهری، به طور انتقادی در مورد آن فکر می کنند. آنها شهر را در تلاش برای تغییر ساختارهای قدرت شهری موجود و «سوال، بازتاب و رقابت هنجارها و ایدئولوژی های غالب» با ایجاد تجربیات، روابط و موقعیت های جدید به چالش می کشند (Pinder, 2008: 730). به این ترتیب، هنرمندان خود را به روشهای مختلف در حوزه نهادی هنرها، رویههای اجتماعی و سیاسی توسعه شهری قرار میدهند (هیلدبراند، 2012: 733)، و در تفاسیر مختلف از هنر جامعه (شراگ، 2018). قدم گذاشتن در محیط شهری به هنر این امکان را می دهد که از تجربیات زندگی روزمره خارج از یک استودیو یا فضای نمایشگاهی سرپناه بهره مند شود. می توان آن را به عنوان «استراتژی [برای] جلب توجه به ساختارهای موجود (اجتماعی، سیاسی، نهادی، شهری) و تغییر شکل آنها» (وِگ، 2001) در نظر گرفت. از سوی دیگر، تداخل هنرها در توسعه شهری ممکن است برای نوآوری های برنامه ریزی شهری مفید باشد، زیرا مداخلات هنری شهری شامل تصور فضاهای شهری جایگزین و اشکال جدید ارتباط بین و درون جوامع مختلف اجتماعی است (هارتمن و همکاران، 2012؛ هیلدبراند، 2012؛ لویتزکی، 2005). بافت شهری بر مداخلات هنری شهری تأثیر می گذارد و مداخلات هنری شهری بر بافت های شهری تأثیر می گذارد.
ادبیات عمدتاً مطالعات موردی را ارائه می دهد که بر تجزیه و تحلیل مداخلات هنری شهری محلی تمرکز دارد. این سوال باقی می ماند که آیا می توان این یافته های محلی را تعمیم داد؟ این مطالعه از دادههای مربوط به شیوههای مداخله هنری در چهار شهر استفاده میکند: هامبورگ و هانوفر در آلمان، و تلآویو و اورشلیم در اسرائیل. بنابراین ما میتوانیم دادههایی را از یک مطالعه بین شهری با استفاده از مطالعات موردی متعدد ارائه کنیم. با گسترش نمونه، ما قادر به تعمیم هایی هستیم که در یک رویکرد تحلیل موردی منحصر به فرد امکان پذیر نیست. سوال تحقیق ما این است که به دنبال انواع قابل تعمیم مداخلات هنری شهری در داده های جمع آوری شده در طیف وسیعی از زمینه های شهری اجتماعی، فرهنگی و سیاسی خاص باشیم. 1
در تحقیقات تجربی خود در چهار شهر، ما انواع مداخلات هنری را یافتیم، از تاکید بر ارتقای زیبایی شناختی (“زیبایی”) تا بهبود جبرانی شرایط اجتماعی تا تحریک شدید سیاسی و اعتراضی ساختارهای قدرت موجود. هدف از تأثیرگذاری بر تحول جامع اجتماعی است. با این وجود، گفتمانهای پشت مداخلات مختلف شباهتهایی را نشان میدهند و مفاهیم تکرارشونده هنر در فضای عمومی را به منصه ظهور میرسانند. این ما را به این نتیجه رساند که یک طبقه بندی صرفه جویانه از مداخلات هنری شهری امکان پذیر است. به عنوان بخشی از یک مطالعه فراگیر، در مقاله قبلی (کدار و همکاران، 2020) ما بر روی خودپنداره هنرمندان شهری متمرکز شدیم و دریافتیم که هنرمندان در طیفی بین دو قطب عمل می کنند که یکی از آنها هنرمند را منزوی می بیند. فردی دور از جامعه، عمدا غیرسیاسی، زندگی در انزوای خودمختار، هنر پور هنر . قطب دیگر هنرمند را بهعنوان عاملی قوی، صریح و آگاه نشان میدهد که با هدف ایجاد تحول سیاسی-اجتماعی همهجانبه و نشان دادن بالاترین درجات مشارکت، کارآمدی و اعتراض (مرجع برای بررسی کورکورانه حذف شده است). مرتبط با انواع مختلف خودارزیابی و عاملیت سیاسی، که طیفی از هنرمند «مستقل» تا نقطه مقابل آنها، «هنرمند سیاسی» را در بر می گیرد، ژانرها، استراتژی ها و زمینه های شهری است که این هنرمندان شهری برای مداخله انتخاب می کنند. تمرکز این مقاله
بنابراین هدف تحلیل ما گونهشناسی معنادار این مداخلات هنری در شهر است. در بخش بعدی، با مروری بر ادبیات مربوط به این موضوع شروع می کنیم. سپس طرح و روش تحقیق خود را ارائه می کنیم و متعاقباً انواع مداخلات هنری شهری خود را بر اساس داده های کیفی شهرهای نمونه توضیح می دهیم. سوال پژوهشی ما این است که مشخص کنیم آیا علیرغم زمینههای سیاسی-اجتماعی متفاوت چهار شهر، شیوهها و تکنیکهای مداخلات هنری، اهداف، ایدههای همکاری اجتماعی و مفهوم فضاهای شهری در میان هنرمندان مصاحبهشونده شباهتهایی را نشان میدهند یا خیر؟ همه اشکال تعامل هنری شهری در چهار شهر یافت شد، از هنر به عنوان زیباییشناسی تا مداخلات هنری به عنوان اعتراض مستقیم سیاسی. در این مقاله، با تکیه بر شواهد تجربی از انواع مداخلات هنری شهری از چهار شهر نمونه ما، بر توضیح گونهشناسی مداخلات هنری به عنوان ابزاری برای توصیف شیوههای مداخله و اهداف آن در شهرهای مختلف تمرکز میکنیم.
بسیاری از کارکردهای مختلف به مداخلات هنری شهری در حوزه عمومی نسبت داده می شود، از بهبود بافت اجتماعی یک شهر تا هنر عمومی به عنوان بازاریابی و زیباسازی شهر. برخی از نظریه ها بر ارتباط مداخلات هنری با فرآیندهای اصیل سازی تاکید می کنند (لی، 2003؛ زوکین، 1988)، در حالی که برخی دیگر، کارکرد رهایی بخش مداخلات هنری را برجسته می کنند، برای مثال، به عنوان ابزاری برای احیای محله که انسجام یک جامعه را تقویت می کند.
برای تجزیه و تحلیل مداخلات هنری در انواع فضاهای شهری، از یک طرح مطالعه کیفی مبتنی بر کار میدانی بین شهری استفاده کردیم: هامبورگ و هانوفر در شمال آلمان، و اورشلیم و تل آویو در اسرائیل. هدف مطالعه این بود که چگونه هنرمندان به طور انتقادی با فضای شهری در شهرهای خود درگیر می شوند. در بخش اول پروژه تحقیقاتی، ما روحیات مختلف یک شهر (به Bell & De-Shalit، 2011 مراجعه کنید) یا منطق های ذاتی آنها (Löw, 2012)، از جمله تفاوت های اجتماعی-سیاسی آنها را تحلیل کردیم.
طبقه بندی ما از مداخلات هنری شهری بر اساس چهار معیار است: (1) تکنیک های هنری به کار گرفته شده، (2) اهداف اولیه مداخله هنری، (3) جامعه پذیری ضمنی در مداخله، و (4) مفاهیم اولیه فضای شهری مورد هدف قرار گرفته است. مداخله ما فرض می کنیم که این چهار معیار یک توصیف منسجم را برای طبقه بندی مداخلات هنری شهری امکان پذیر می کند.
با به کارگیری ویژگیهای تکنیکهای هنری، اهداف، جامعهپذیری و روابط در فضای شهری، گونهشناسی شیوههای مداخلات هنری شهری، از چیدمانهای ملموس تا سطح انتزاعی گفتمان سیاسی را ایجاد کردیم. گستره مداخلات مربوط به اهداف سطح خرد، میانی و کلان است. اهداف خرد، برای مثال، بهبودهای اجتماعی و عاطفی خاص برای ساکنان شهر هستند. اهداف Meso می تواند به عنوان مثال به شکل گیری جایگزین های شهری مربوط باشد
در این پروژه تحقیقاتی به دنبال یافتن انواع قابل تعمیم مداخلات هنری شهری بودیم که محدود به موارد فردی در بافتهای شهری خاص نباشد. علیرغم تفاوتهای ساختاری و سیاسی-اجتماعی بین چهار شهر نمونه ما، ما مطالب تجربی را جمعآوری کردیم که نشان میدهد چگونه هنرمندان استراتژیهای مداخلهای مشابه را در هر یک از چهار شهر (هامبورگ، هانوفر، تلآویو و اورشلیم)، با وجود تفاوتهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دنبال میکنند. . ما یک نوع شناسی ساختیم
هر پنج نوع مداخله هنری شهری را می توان در هر چهار شهر مورد بررسی در مطالعه ما یافت. انواعی که ما برای مطالعه مداخلات هنری شهری پیشنهاد میکنیم، ثابت شدهاند که یک ابزار تحلیلی مفید هستند. اگرچه مداخلات توصیف شده در این پژوهش در شهرهای مختلف صورت میگیرد و در زمینههای سیاسی و اقتصادی-اجتماعی مختلف ایجاد میشود، اما ویژگیهای خاصی در مورد تکنیکهای هنری، اهداف اولیه، درجات جامعهپذیری و روابط با فضای شهری مشترک است.