• منطقه 22 - شهرک گلستان- ساحل شرقی دریاچه چیتگر - برج تجارت لکسون - طبقه 6

48000408 21 98+

info@toseabnieh.ir

شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18

پس از کووید-19: نظرسنجی در مورد چشم انداز شهرها

پس از کووید-19: نظرسنجی در مورد چشم انداز شهرها

پس از کووید-19: نظرسنجی در مورد چشم انداز شهرها

نکات برجسته

  • اثرات بحران COVID-19 برای مدت طولانی محسوس خواهد بود و این مستلزم پاسخ‌های نوآورانه‌ای است که شهرها را به عنوان قهرمان‌ها در نظر می‌گیرد.
  • نیاز به مدیریت انتقال شهرها و سرمایه گذاری در ایجاد استحکام و افزونگی در سیستم وجود خواهد داشت.
  • به طور کلی شهرها جذاب باقی خواهند ماند، در حالی که روند شهرنشینی به مقررات و حکمرانی بیشتری نیاز دارد
  • در نتیجه این روندها، ما احتمالاً با شهری “افزایش یافته” روبرو خواهیم شد که بسته به سیاست های محلی غالب، می تواند عادلانه تر یا سرکوبگرتر باشد.

     

     

    کلید واژه ها

    کووید 19
    روندها
    گسترش
    تراکم
    حاکمیت چند مقیاسی
    روابط فرا محلی

    بحران COVID-19 تأثیر قابل توجهی بر زندگی و چشم‌انداز میلیون‌ها نفر داشته است. ترس از آخرالزمان و انکار مشکل به یک اندازه در نظرات مطبوعاتی، اظهارات رسمی و افکار عمومی وجود دارد. کووید برای بسیاری از اسطوره‌های نئولیبرالی که روایتی از کارآفرینی و حداکثر کردن سود فردی را پرورش می‌داد، نشان‌دهنده سرازیر شدن ناگهانی به زمین بود. در همان سال ها، جهان به طور فزاینده ای شهری شده است و تا سال 2050 دو سوم کل جمعیت در شهرها زندگی می کنند.

    چنین ملاحظاتی نقاط کور قابل توجهی دارند، زیرا ویژگی های محلی شهرها و اقتصادهای محلی را نادیده می گیرند. بحران کووید-19 به وضوح نشان داد که تحولات نهادی و مادی مداوم در حال تجدید روابط بین اقتصاد و مناطق محلی است. با این حال، این سوال باز باقی می ماند که آیا کووید-19 یک شکست گاه به گاه است یا برعکس، یک معکوس کامل از روندهای فعلی به سمت جهانی شدن است.

    با شروع از این مقدمات، نویسندگان یک نظرسنجی دلفی را در اواسط سال 2020 راه اندازی کردند. 1 برای این بررسی بین المللی، 20 شهر انتخاب شدند که بین شمال و جنوب جهان توزیع شده و در مجموع 4 درصد از جمعیت شهری جهان را تشکیل می دهند ( بررسی جمعیت جهانی، 2021 ) و با میانگین نرخ رشد سریعتر (1.20 درصد) نسبت به میانگین جهانی (0.96%).

    اگرچه کووید به طور ناگهانی و به‌طور چشمگیری زندگی روزمره ما را تغییر داد، این نظرسنجی نتیجه می‌گیرد که فقط برخی از این تغییرات دائمی خواهند بود و «شهرها پاسخگو هستند، نه مشکل» ( FEEM، 2020 )، بنابراین از بسیاری از مواضع بیان شده از زمان آغاز بحران ( کروگمن، 2020 ). پاسخ دهندگان در ارزیابی خود در مورد تغییرات اساسی یا نوآوری های اجتماعی یا ساختاری محتاط بودند. به عنوان مثال، آنها نشان دادند که بحران باعث گذار مداوم از مصرف گرایی به صرفه جویی نخواهد شد و مهاجرت گسترده از شهرها و افزایش فرآیندهای مقررات زدایی بعید است. با این حال، پاسخ دهندگان نظرات خود را در مورد برخی از روندهای نوظهور به اشتراک می گذارند ( FEEM، 2020 ): جهان در حال تبدیل شدن به “منطقه ای” است، زنجیره های تولید کوتاه تر می شوند، گردشگری مکان های مجاور را دوباره کشف می کند و شهرها نقش هماهنگ کننده مهم تری را ایفا می کنند.

    این مقاله به بررسی نتایج اصلی این بررسی می‌پردازد تا رویکردها را با یافته‌های سازمان‌های بین‌المللی پیشرو (IOs) در مورد مهاجرت و شهرنشینی و تراکم شهری مقایسه کند.

    ابتدا، این مقاله درس‌های آموخته‌شده از واکنش‌های کوتاه‌مدت به بحران، به‌ویژه در مورد نابرابری‌های شهری، فرهنگ و تعامل اجتماعی، حکمرانی چندسطحی و مشارکت جامعه را ارزیابی می‌کند .

    دوم، یافته‌های دلفی و فرآیندهای اقتصادی فعلی (منطقه‌ای‌سازی، سازمان‌دهی مجدد سیستم‌های تولید، دیجیتالی‌سازی خدمات و زیرساخت‌ها) را با هم مقایسه می‌کند و برخی ارزیابی‌های انتقادی را ارائه می‌کند.

    نتیجه‌گیری‌ها پیشنهاداتی را در مورد سیاست‌ها و اولویت‌های برنامه‌ریزی شهری در سال‌های آتی ارائه می‌کنند، که به خطر استرس بیش از حد بر تحولات و نوآوری در یک فرآیند اغلب دست‌وپاگیر و کند اشاره می‌کند.

    مروری بر ادبیات بین المللی

    هدف این بررسی شناسایی تأثیرات و روندهای اصلی همه‌گیری کووید بر محیط شهری ، روند شهرنشینی، وضعیت اقتصادی، گسترش ویروس، تجارت، گردشگری، فرهنگ و حکومت است . 2

    هیچ اتفاق نظری در مورد اثرات کووید بر محیط زیست وجود ندارد، اگرچه بهبود کیفیت هوای ثبت شده در نقاط مختلف جهان در طول قرنطینه ناشی از کاهش فعالیت‌های اقتصادی احتمالاً یک اثر موقت خواهد بود. در مقابل، چندین مطالعه ارتباط احتمالی بین گسترش همه‌گیری و سطح بالای آلودگی هوا را که در حال حاضر در مناطق مختلف جهان وجود دارد مشاهده کردند ( سو و همکاران، 2019 ؛ اتحادیه سلامت عمومی اروپا، 2020 )، توضیح برخی از شیوع‌ها. در مناطق صنعتی و شهرها با این حال، به طور کلی، بحث همچنان باز است و هیچ نظر مشترکی در مورد ارتباط بین COVID-19 و عوامل محیطی وجود ندارد.

    در مورد آینده شهرها، مطالعات و گزارش های علمی تأیید می کند که شهرها به عنوان قطب های نوآوری اجتماعی و فناوری جذاب باقی خواهند ماند ( FEEM 2020 ). همانطور که تاریخ نشان می دهد، هیچ بیماری همه گیر، فاجعه طبیعی یا جنگی نتوانسته رشد و برتری شهرها را در درازمدت خفه کند. دانشمندان و سازمان های بین المللی بر این واقعیت توافق دارند که روند فعلی شهرنشینی ادامه خواهد یافت. داده‌های کنونی در مورد تغییرات جمعیت نشان می‌دهد که شهرهای متراکم تعدادی از ساکنان را از دست داده‌اند، اگرچه این روند هنوز مشخص نیست که ساکنان به کجا نقل مکان می‌کنند و آیا این یک حرکت دائمی خواهد بود یا خیر.

    الگوهای عمومی شهرنشینی و «جوان‌سازی» ( Moos, 2016 ) شهرها بدون تغییر باقی می‌مانند، زیرا همه‌گیری فقط روندهای موجود را تسریع کرد: جوانان در جستجوی فرصت‌ها و شبکه‌های اجتماعی و حرفه‌ای به شهرها خواهند آمد، در حالی که بخشی از جمعیت مسن تر و مرفه تر از شهرها برای زندگی آرام تر و راحت تر فرار می کنند. با این حال، کارشناسان ( FEEM 2020 ) مهاجرت قابل توجهی از خانواده ها یا مشاغل از مراکز شهری را پیش بینی نمی کنند و همچنین تغییرات قابل توجهی را در استفاده از خودرو برای رفت و آمد پیش بینی نمی کنند.

    با این وجود، تغییراتی در رفتار انسانی، سازماندهی کاری و در نتیجه در ساختار و زیرساخت شهرها رخ خواهد داد و طول مدت همه‌گیری بر مقیاس و تأثیرات بلندمدت آنها تأثیر خواهد گذاشت ( فلوریدا و همکاران، 2020 ).

    برخلاف دانشمندان علوم اجتماعی، IO ها عمدتاً بر وضعیت فعلی و نتایج کوتاه مدت متمرکز شده اند. در ژوئن 2020، زمانی که اولین اوج بیماری همه گیر به پایان رسید، IO ها شروع به بررسی روند بهبود کردند و پیش بینی های تاثیر منفی خود را تا حد زیادی به سال 2020 محدود کردند. پیش بینی های بلندمدت و بدبینانه تری بعداً زمانی که مشخص شد که همه گیری و اثرات آن مشخص شد ظاهر شد. به عنوان مثال، طبق آخرین گزارش گروه بانک جهانی، حتی پس از شروع بهبود، یک دوره طولانی مدت تولید پایین جهانی با زیان درآمد سرانه قابل توجهی پیش بینی می شود. در این سناریوی پایه، تولید جهانی در سال 2025 حدود 5 درصد کمتر از سطوح قبل از همه‌گیری خواهد بود، و در طول سال‌های 2020 تا 2025 یک کاهش انباشته تولید معادل 36 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی سال 2019 وجود خواهد داشت (گروه بانک جهانی، 2021 ) . صندوق بین‌المللی پول پیش‌بینی بدبینانه‌تری ارائه می‌دهد و نشان می‌دهد که پس از انقباض 3.5 درصدی در سال 2020، اقتصاد جهانی 5.5 درصد در سال 2021 و 4.2 درصد در سال 2022 رشد خواهد کرد (صندوق بین‌المللی پول، 2021 ) . یک چیز مطمئن است: بهبود اقتصادهای جهانی و محلی به طور یکسان کند خواهد بود، زیرا زیان های تولید ناخالص داخلی در سطح ملی حدود 10 درصد برآورد می شود (OECD)، و سرمایه گذاری و مصرف به دلیل بحران عقب مانده است (استیگلیتز، 2020 ) .

    در مورد پویایی انتشار ویروسی، مطالعات اخیر استدلال می کنند که محرک های اصلی نزدیکی در محل کار، ارتباطات اجتماعی و ازدحام بیش از حد بوده است ، نه تراکم فی نفسه ( حمیدی و همکاران، 2020 ). آژانس‌های بین‌المللی و کارشناسان موافق هستند که این بیماری همه‌گیر مشکلات موجود را تشدید کرده و آسیب‌پذیرترین گروه‌ها را به شکلی وحشیانه تحت تأثیر قرار می‌دهد. ILO، UN ، OECD ، IOM تلاش های خود را بر بررسی بدتر شدن وضعیت گروه های آسیب پذیر متمرکز کردند : خشونت خانگی و از دست دادن شغل قابل توجه، که در درجه اول زنان را تحت تأثیر قرار می دهد. افزایش جهانی فقر در میان کارگران مزدبگیر؛ شرایط بد بهداشتی موجود با دسترسی محدود یا بدون دسترسی به مراقبت های بهداشتی؛ و قرار گرفتن در معرض COVID-19 مهاجران، جمعیت های بومی و زاغه نشینان ( ILO، 2021 ، UN، 2020 ، OECD، 2020a ، OECD، 2020b ، OECD، 2020c ، OECD، 2020d ).

    به طور کلی، شهرها به دلیل بحران کووید-19 متحمل از دست دادن شغل قابل توجه (به طور متوسط ​​​​5٪) شدند، اما با تغییرات قابل توجهی در بخش: بخش های مرتبط با گردشگری بیش از میانگین تحت تأثیر قرار گرفته اند. طبق گزارش ILO، بخش فرهنگ و مهمان نوازی و تجارت محلی و خدمات شخصی تخمین زده می شود که تا 40٪ مشاغل و بیش از 100 میلیون واحد در سراسر جهان را از دست بدهند ( ILO, 2021 ). اکونومیست بهبود سریع‌تری را برای مقاصد گردشگری (دریا و حومه شهر) نسبت به شهرها پیش‌بینی می‌کند، زیرا ایمنی و بهداشت به عوامل اساسی در فرآیندهای بهبود گردشگری آینده تبدیل خواهند شد. این عوامل ممکن است نابرابری بین کشورهای ثروتمند و در حال ظهور را بیشتر افزایش دهد ( اکونومیست، 2021 ).

    پس از بحران کوتاه مدت کسب و کارهای کوچک، همچنان فضای بازار کافی برای مغازه های سنتی و محله ای وجود خواهد داشت. به طور فزاینده ای، ایده این است که برای مقاوم سازی شهر، تقویت خدمات تجاری و عمومی در سطح محله ضروری است. این دیدگاه نوآورانه به سیاست‌های خاصی برای احیای چنین زمینه‌هایی نیاز دارد که در سال‌های اخیر توسط تحویل خرده‌فروشی (لجستیک) و سازمان‌های خدمات عمومی تضعیف شده‌اند. پیشنهاد معروف “محله 15 دقیقه ای” در پاریس نشانگر روند جدیدی برای رویکرد “شهر در شهر” است.

    بخش‌های گردشگری و فرهنگ به طور مشابه تحت تأثیر بحران COVID به دلیل ارتباط بین انگیزه سفر و جذابیت برای تنوع فرهنگ‌ها و سنت‌ها قرار گرفته‌اند (UN Policy Brief, COVID19 and transforming Turism, 2021): 90 درصد سایت‌های میراث جهانی بسته شده‌اند، در حالی که 93 درصد موزه‌ها خدمات آنلاین را در طول همه‌گیری با درجات مختلف موفقیت افزایش داده یا شروع کرده‌اند ( یونسکو، 2020d ، یونسکو، 2020c ، یونسکو، 2020b ، یونسکو، 2020a ). عواقب وخیم است، به ویژه برای اقتصادهای وابسته به گردشگری، مانند SIDS (کشورهای در حال توسعه جزیره کوچک). بر اساس نظرسنجی مجمع جهانی اقتصاد در مورد مصرف رسانه ها، نسبت بیشتری از مردم در حال حاضر تمایل دارند برای اشتراک در پلتفرم های فرهنگی آنلاین نسبت به قبل از همه گیری جهانی هزینه کنند. به عنوان مثال، 53 درصد از کاربران اینترنت فرانسوی، مصرف کالاهای فرهنگی را در صدر فهرست فعالیت های ضروری خود در زمان انزوا قرار دادند ( یونسکو، 2020d ). همه اینها نشان می دهد که کووید باعث تسریع تغییر دیجیتال در بخش فرهنگی شده است. این فعالیت‌ها نمی‌توانند جایگزین اجراهای زنده و تجربه مستقیم شوند، و کارشناسان خواهان دریافت یارانه‌های قابل توجه دولتی و خصوصی برای بخش‌های خلاق و فرهنگی شده‌اند. یک راهنمای خط مشی یونسکو ( یونسکو، 2020a ، یونسکو، 2020b ، یونسکو، 2020c ، یونسکو، 2020d ) دولت ها را دعوت می کند تا به “چالش های بی سابقه” پیش روی بخش خلاق رسیدگی کنند و به روز رسانی توصیه نامه کنسرت یونسکو (190) را پیشنهاد می کند. .

    محققان و کارشناسان ( موسسه فناوری ماساچوست، 2020 ) نیز معنای متفاوتی از “فرهنگ” را پیشنهاد کردند و به یک ارتباط دقیق بین رفتارهای فرهنگی و کاهش تأثیر بیماری همه گیر اشاره کردند. فرهنگ از نظر نحوه واکنش مردم به اقدامات دولت و نتیجه آن اهمیت دارد. این پاسخ ها: شرق آسیایی ها به شیوه ای منظم ماسک می پوشیدند در حالی که برخی از شهروندان آمریکایی و اروپایی این تعهد را به چالش کشیدند. اعتماد به دولت برای ارتباط فرهنگ با سیاست و به ارمغان آوردن نتایج مطلوب حیاتی است.

    بحث‌های مداومی در میان کارشناسان و دانشمندان وجود دارد ( هراری، 2021 )، در مورد عدم همکاری مؤثر بین رهبران جهان در طول بحران و شکست نهادهای چندجانبه در مدیریت آن، که به اشکال «ناسیونالیسم واکسنی» به اوج خود رسید.

    دولت‌ها سازمان بهداشت جهانی را به حاشیه راندند، که در هر صورت، وظایف آن از ظرفیت‌های عملیاتی آن فراتر است ( پاتریک، 2020 ). کشورهای عضو وظایف بیشتر و بیشتری را به WHO محول کرده‌اند و در عین حال استقلال و منابع آن را محدود می‌کنند و دستورالعملی را برای شکست تنظیم می‌کنند، همانطور که فقدان اقدام هماهنگ بین G-7، G-20 و شورای امنیت سازمان ملل نشان می‌دهد (پاتریک ، 2020 )، جایی که چین با این استدلال که مسائل بهداشت عمومی خارج از اختیارات «ژئوپلیتیک» شورا است، هرگونه قطعنامه‌ای در مورد همه‌گیری را مسدود کرد. با این حال، شیوع ابولا منجر به تصویب قطعنامه مشابهی در سال 2014 شد.

    محدودیت‌های سیستم‌های حاکمیتی موجود، و به‌ویژه بحران جهانی بهداشت، نیاز به بازنگری در مدل پیشگیری را نشان می‌دهد: برخی از جنبه‌های سیستم سلامت در سطح ملی بهتر مدیریت می‌شوند، اگرچه برخی از سیستم‌های غیرمتمرکز اثربخشی خود را ثابت کرده‌اند (مانند موارد زیر). جمهوری فدرال آلمان). رویکرد مبتنی بر منطق «لویاتان» (دولت از رعایای خود محافظت می‌کند و در نتیجه آنها را ملزم می‌کند) نتایج متفاوتی به همراه داشته است. چین و دیگر رژیم های استبدادی بر این منطق بنا شده اند: حبس، کنترل فردی و اجتماعی. با این حال، در زمینه‌های دیگر، رویکردها مبتنی بر هماهنگی داوطلبانه‌تر و قوانین رفتار بوده است .

    کشورهای غیرمتمرکزتر ظرفیت بیشتری برای هماهنگ کردن واکنش‌های مربوط به زمینه نشان داده‌اند: موارد برلین ، بوئنوس آیرس، وین و زوریخ نشان می‌دهد که همکاری بین سطوح مختلف دولت بسیار مهم است. از سوی دیگر، تمرکززدایی امکان کنترل آسیب را در کشورهایی مانند ایالات متحده، برزیل و هند فراهم می‌کند، جایی که رهبری ملی در انکار فعال بود ( De Losada، 2020 ). عموماً اعتقاد بر این است که پوپولیسم و ​​ناسیونالیسم همکاری چندجانبه را به خطر می اندازد ( هاری، 2021 ؛ دی لوسادا، 2020 )، تعظیم در برابر اصرار اقتدارگرا.

    اثرات کوتاه مدت: دلفی

    این نظرسنجی دلفی ( FEEM، 2020 ) به موضوعاتی مانند افزایش نابرابری ها و تجدید ساختار شغلی می پردازد. بحران COVID-19 قبلاً تأثیرات کوتاه مدت قابل مشاهده ای ایجاد کرده است: همانطور که قبلاً ذکر شد، وزن وابستگی مسیر و محدودیت های ساختاری. تسریع برخی از روندهای فعلی، تقویت تأثیرات بازیگران بازار جهانی یا تضعیف بیشتر سیستم های رفاه محلی؛ تنوع جغرافیایی و مکانی قابل توجه تأثیرات “محلی” همه گیری. کارگران غیررسمی، شکننده‌ترین و به حاشیه رانده‌ترین گروه‌های اجتماعی و اقتصادی، بیکاران و فقرا به‌ویژه در جنوب جهانی به‌شدت تحت تأثیر قرار می‌گیرند.

    هیچ استدلال قطعی از مقایسه مزایا و معایب زندگی در حومه شهرها در یک بیماری همه گیر به دست نیامد. در واقع، خطر قرنطینه‌های مکرر حومه‌ها را جذاب‌تر می‌کند و ممکن است به گسترش پایدار شهری کمک کند . با این حال، این فرآیند از بی طرف بودن فاصله زیادی دارد، زیرا به سرمایه گذاری عمومی قابل توجه در زیرساخت ها (به عنوان مثال، بزرگراه ها و جاده های کمربندی شهری، یا قطارهای منطقه ای) نیاز دارد (و از لحاظ تاریخی دریافت کرده است).

    COVID-19 تعامل اجتماعی در اینترنت را چند برابر کرده است، در حالی که نگرانی اصلی برای ساکنان شهری کاهش رویدادهای عمومی است. ثروتمندترین شهرها که می توانند به سرعت فعالیت های آنلاین را افزایش دهند، ممکن است از این وضعیت سود ببرند و شکاف را با شهرهای کوچکتر و کمتر ثروتمندتر بیشتر کنند.

    تا کنون، شکست فرآیندهای ردیابی در اروپا (آنها در کره، استرالیا و نیوزلند بهتر عمل کرده اند) بی اعتمادی عمومی را به سیستم های کنترل افزایش می دهد. با این حال، شبکه های اجتماعی به طور ابتکاری توسط طرح های همبستگی مدنی ، چه غیررسمی و چه توسط انجمن های موجود (ژوهانسبورگ، لندن، رم) ترویج شده است.

    موضوع نابرابری اجتماعی بسیار مهم است و یک نگرانی اولیه جهانی را نشان می دهد. کاملا مشهود است و به اتفاق آرا اذعان می شود که کارگران غیررسمی به طور قابل توجهی تحت تأثیر این بحران قرار گرفته اند، زیرا آنها در مکان های پرجمعیت و با بهداشت ضعیف، معمولاً در خیابان ها و مناطق متروکه کار می کنند. بدتر از آن، حفظ فاصله فیزیکی در محله‌های فقیر نشین در جنوب جهانی یا محله‌های طبقه کارگر در شمال جهانی، که اغلب خانواده‌های بزرگ در خانه‌های شلوغ در آن زندگی می‌کنند، دشوار است.

    قطبیت اجتماعی فزاینده بین محله‌های ثروتمند و محروم در شهرهای جهان منجر به یک پیامد کمتر آشکار می‌شود: فقیرترین مناطق شهری شمال به طور فزاینده‌ای مانند شهرهای جنوب جهانی عمل می‌کنند. یک مادر کم درآمد که دو شغل به عنوان پرستار کار می کند و در خانه های اجاره ای در یک محله حاشیه ای در یکی از شهرهای ایالات متحده زندگی می کند، احتمالاً همان ناامنی های یک کمک کننده خانگی با دستمزد روزانه را دارد که در شهرک های کم درآمد در یک هند و آمریکای لاتین زندگی می کند. یا یک شهر آفریقایی یا یک کارگر مهاجر در یکی از شهرهای چین.

    این بیماری همه گیر بحران مسکن را بدتر کرده است و بودجه و رفاه اجتماعی شهرها را تحت فشار شدید قرار داده است. به طرز متناقضی، فروپاشی گردشگری ممکن است باعث شود واحدهای مسکونی مورد استفاده توسط پلتفرم هایی مانند Airbnb دوباره وارد بازار شوند و با خانواده ها رقابت کنند. فضاهای خصوصی و مسکن به طور جدی تحت تأثیر دورکاری و قرنطینه قرار گرفته است . عواقب آن برای کسانی که خانه دارند دائمی خواهد بود و عواقب شدیدی برای محرومان بدون دسترسی به وب خواهد داشت. شبکه‌ها و زیرساخت‌های فناوری، لجستیک شهری و ارتباطات در حال حاضر از برخی سیستم‌های هوش مصنوعی بهره‌برداری می‌کنند، اما به طور فزاینده‌ای تحت تأثیر قرار خواهند گرفت.

    تا آنجا که به اقتصاد مربوط می شود، پاسخ دهندگان به اتفاق آرا اظهار داشتند ( FEEM 2020 ): جهان در حال تبدیل شدن به “منطقه ای” است. به ویژه، زنجیره‌های تولید کوتاه‌تر خواهند شد، اقتصادها مجاورت و مکان‌های مجاور را دوباره کشف خواهند کرد و حکومت محلی نقش مهم‌تری خواهد داشت. این فرآیندها در حال حاضر در حال انجام است و تجدید بخشی از تولید در حال انجام است. نمونه اخیر توافقنامه منطقه آزاد تجاری قاره آفریقا است که توسط 54 کشور امضا شد و در سال 2021 راه اندازی شد ( تجدید آفریقا سازمان ملل متحد، 2021 ). با توجه به نیاز به تولید سریع و هماهنگی صدها تلاش تولیدی شرکت در امتداد زنجیره ارزش، برخی از بنگاه‌ها غیر محلی‌سازی را کاهش داده‌اند. گروه های اولیه اکنون به مناطق جغرافیایی فکر می کنند و به دنبال مناطق منطقه ای کم هزینه در داخل آنها هستند (بنیاد رابرت شومان، 2020 ). کشورهای اروپایی و ایالات متحده در حال حاضر اقداماتی را برای بومی سازی مجدد برخی زنجیره های تولید اعلام کرده اند. با این حال، تلاش چین برای حفظ اولویت خود در تولید و صادرات در سال‌های آینده ادامه خواهد یافت، حتی اگر این روند ممکن است به تدریج در حال تغییر باشد. گروه مشاوره بوستون تخمین می زند که کل هزینه های تولید یک کارخانه استاندارد چینی تقریباً معادل هزینه های تولید همتای لهستانی آن است، البته به دیگر کشورهای آسیایی یا آفریقایی اشاره نکنیم. حکومت جهانی چند قطبی خواهد بود و رقابت بین کشورهای قاره ای (آمریکا، اروپا، آسیا، آفریقا) افزایش خواهد یافت. بنابراین، شهرها و مناطق احتمالاً نقش هماهنگ کننده مهمتری خواهند داشت.

    در مورد دورکاری بین کارشناسان یک توافق کلی وجود دارد که توسط داده های نقاط مختلف جهان و به ویژه کشورهای توسعه یافته تایید شده است. به گفته پاسخ دهندگان، دورکاری به 40٪ از کل مشاغل غیر دستی (از 4٪) افزایش می یابد. این با تخمین‌های دانشگاه شیکاگو مطابقت دارد و ادعا می‌کند که 37 درصد از مشاغل ایالات متحده را می‌توان به طور کامل در خانه انجام داد ( دولت شهرستان مونتگومری، 2020 ). دورکاری مزایایی را در انتخاب بهتر برای کارگران و ایجاد یک رابطه متوازن‌تر بین کار و زندگی، کاهش زمان رفت‌وآمد و تأثیرات زیست‌محیطی مثبت به همراه خواهد داشت . از سوی دیگر، خطر افزایش به حاشیه راندن کارگران از راه دور و بدتر شدن روابط قراردادی و سطح دستمزد آنها وجود دارد.

    پاسخ دهندگان در نظرسنجی موافقند که خرید آنلاین به دلایل مختلف به طور کامل جایگزین خرید سنتی نخواهد شد، زیرا مردم همچنان برای تعاملات انسانی ارزش قائل هستند، شاید حتی بعد از قرنطینه بیشتر. در بسیاری از شهرهای جنوب جهانی، به دلیل فقدان زیرساخت و بی اعتمادی، معاملات آنلاین هنوز نادر است. بازارهای محلی همچنان مرکز زندگی تجاری هستند و مردم توجه بیشتری به مصرف خود دارند و محصولات محلی را در اولویت قرار می دهند. در دهه گذشته، الگوهای مصرف تغییر کرده بود: در حالی که قبلاً مردم به سمت کالاها و خدمات (رستوران‌ها و خواربارفروشی‌ها، موزه‌ها و سینماها، مدارس و بیمارستان‌ها) حرکت می‌کردند، روند جدیدی در حال ظهور است و کالاها و خدمات به سمت مردم حرکت می‌کردند (تحویل کالا). ، خرده فروشی آنلاین و خدمات، کنترل از راه دور و دوقلوی دیجیتال). همه گیری این دگرگونی ها را تسریع کرده است. اهمیت کانال‌های آنلاین و تجارت الکترونیک با سرعتی بی‌سابقه افزایش خواهد یافت (از تک رقمی چند سال پیش به بیش از 20 درصد در سال‌های آینده در سطح جهانی).

    در مورد گردشگری، نظرسنجی و بررسی ادبیات به چندین عامل حیاتی اشاره کرد، حتی اگر اکثر مطالعات موافقند که به تدریج به حالت عادی بازخواهد گشت:

    • گردشگری بین المللی دچار یک بحران جهانی خواهد شد و سفر هوایی تنها برای طبقات متوسط ​​رو به بالا گران تر و مقرون به صرفه تر خواهد بود.

    • همانطور که با لغو اخیر ترمینال جدید فرودگاه CDG پاریس نشان داده است، زیرساخت‌های گسترده و سرمایه‌گذاری‌های خدماتی که قبلاً برنامه‌ریزی شده بودند، ممکن است به تعویق بیفتند یا رها شوند.

    • زیان ها عمدتاً بر کشورهای کمتر توسعه یافته تأثیر می گذارد که اغلب به شدت به بخش گردشگری وابسته هستند .

    در نتیجه، یک شکاف جغرافیایی در بخش گردشگری احتمالاً در سراسر جهان مشاهده خواهد شد:

    • در شهرهای شمال جهانی و برخی از کشورهای بزرگ مانند هند و چین، گردشگری داخلی می تواند تا حدی جایگزین مسافران بین المللی شود.

    • در شهرهای جنوب جهانی، جایی که تلاش‌ها برای ترویج گردشگری داخلی شکست خورده است و تولید ناخالص داخلی به شدت به بخش گردشگری وابسته است، کاهش سفر می‌تواند کل بخش را به یک بحران بلندمدت برساند.

    این بررسی نشان می دهد که به طور کلی، صنایع فرهنگی ، موزه ها و بخش میراث در میان مدت و بلند مدت بهبود خواهند یافت. بحران بازدیدها و اجراهای مجازی را تقویت کرد، اگرچه رویدادهای فرهنگی «واقعی» به تدریج با افزایش استفاده از فضاهای باز باز خواهند گشت. کارشناسان بین بازگشت به بازدید مستقیم از موزه، یک تجربه فرهنگی به خودی خود، و گنجاندن تورهای آنلاین از موزه‌ها، گالری‌ها، اقیانوس‌ها، باغ‌وحش‌ها و افلاک‌نماها در برنامه‌های آموزش عمومی تقسیم می‌شوند .

    به دلیل کاهش مصرف و کاهش تعداد گردشگری، صنایع فرهنگی و بخش هنر و صنایع دستی به شدت آسیب دیده اند. این وضعیت مستلزم اشکال جدیدی از حمایت نهادهای عمومی در هر سطح، از دولت های محلی گرفته تا سازمان های بین المللی است. بسیاری از بنگاه های فرهنگی در حال حاضر یارانه یا دولتی هستند و فقط باید زیان درآمدی خود را جبران کنند. با این حال، در بسیاری از موارد، حمایت دولت از هنر، موسسات هنری و هنرمندان از هر نوع ضروری خواهد بود. با توجه به بحران مالی مداوم و رقابت برای حمایت دولت از بخش‌های با اولویت بالاتر، بهبود همچنین به افزایش مشارکت‌های مالی شرکت‌های دولتی و خصوصی محلی گسترده‌تر بستگی دارد که برخی از آنها نقش اساسی در حمایت از فعالیت‌های فرهنگی دارند.

    در حوزه فرهنگی، قرنطینه یک تغییر جهانی را نشان داده است – از حرکت مردم به سمت تجربه فرهنگی به تجربه رسیدن به مردم از طریق فناوری – اگرچه این برای همیشه جایگزین اجرای زنده و تجربه شخصی نخواهد شد: زیرا رویدادهای فرهنگی بخشی ضروری از امور اجتماعی و اجتماعی هستند. زندگی خیابانی، تغییر کامل به سمت ثمربخشی مجازی دشوار است.

    موضوع حکمرانی در سال 2020 در سطوح فراملی، ملی و محلی بسیار مهم بوده است. دولت ها مرزها و مالیات ها را کنترل می کنند ، در حالی که شهرها دانش محلی را بسیج می کنند و استراتژی ها و پروژه های جاه طلبانه فزاینده ای را توسعه می دهند. هم شهرها و هم ایالت‌ها ظرفیت محدودی برای مدیریت پیشگیری و کنترل همه‌گیری نشان دادند: دولت‌های ملی علیرغم امکانات و منابع خود برای پیش‌بینی و نظارت تلاش کردند، در حالی که شهرها در ارائه اقدامات پیشگیرانه، فاقد ابزار و قدرت مناسب، ناکام ماندند.

    دولت‌ها و تصمیم‌گیرندگان ملی در طول بحران، مسئولیت سلامت و بسیج منابع اضافی برای کمک‌های رفاهی، سیاست‌های حفاظت از نیروی کار، تحقیقات و مدیریت واکسن‌ها، جایگاهی مرکزی را به دست آورده‌اند.

    عدم تطابق بین سیستم‌های حکومتی و بحران همه‌گیری نگران‌کننده‌تر است، زیرا کارشناسان پیش‌بینی می‌کنند که به مدت 2 تا 3 سال به حالت عادی باز نخواهد گشت و تأثیرات همه‌گیری حتی طولانی‌تر خواهد بود.

    در پایان، شهرها در خط مقدم اجرای سیاست های قرنطینه و کمک های اولیه قرار داشته اند. در غیاب حمایت کافی از سوی دولت‌های مرکزی، اقدامات محلی غیررسمی باعث تغییر جهت، اغلب با حمایت موسسات خیریه محلی، به سوی اقدامات رفاهی اضافی شد و در نتیجه رقابت بین دولت‌های مرکزی و محلی را تقویت کرد. منابع از سطح ملی به سطح محلی منتقل شد و دومی کمک ها و کمک های پزشکی را مدیریت کرد.

    در یک چشم انداز بلندمدت، اگر شهرها بتوانند از این تغییر استفاده کنند، ممکن است قدرتمندتر و بالقوه کارآمدتر شوند. این سناریو برای شهرهای جهانی یا متوسط ​​واقع گرایانه تر است که می توانند به شخصیت های اصلی صحنه سیاسی تبدیل شوند و بر اساس استراتژی های سیاسی، ایجاد رفاه قابل اعتماد و ایجاد تعادل بین نهادهای رفاهی مرکزی و محلی، به شکلی غیرقابل پیش بینی بر برابری اجتماعی تأثیر بگذارند.

    اگرچه مداخلات و سیاست‌های عمومی در مدیریت بحران اساسی هستند، پاسخ‌دهندگان این نظرسنجی احتیاط خود را ابراز می‌کنند: بحران به خودی خود یک گذار فضیلت‌آمیز را آغاز نمی‌کند، و نه سیاست‌گذاری و نه آزادسازی گزینه‌های اجتناب‌ناپذیری نیستند. علی‌رغم ترس‌هایی که در طول بحران ظاهر شد، شهرها رو به زوال نخواهند بود و ترکیب محلی بازیگران و اقدامات سیاسی مسیر هر یک را شکل می‌دهد.

    اثرات بلند مدت: نظم ژئوپلیتیکی جدید و اقتصادهای منطقه ای

    پیش‌بینی‌های IOs و یافته‌های نظرسنجی دلفی به‌طور قابل‌توجهی هم‌گرا هستند: کووید-19 نشان داده است که شهرها در خط مقدم اپیدمی‌ها قرار دارند، اما مکانیسم‌های پیشگیری، نظارت و واکنش را که در حوزه دولت‌ها و شرکت‌های چندملیتی هستند، کنترل نمی‌کنند. علاوه بر این، IO ها هیچ نقش مهمی در هماهنگی، کنترل و فرماندهی ایفا نکرده اند که این امر مستلزم اصلاحات و تغییرات عمیق است. با این حال، یک جغرافیای جهانی جدید در حال حاضر ظهور کرده است که ناشی از تأثیرات و تحریفات جهانی شدن است (طول بیش از حد زنجیره های ارزش جهانی ، توزیع نابرابر فرصت ها و توازن قدرت).

    در این زمینه، تجارت، جریان‌های بین‌المللی و گردشگری احتمالاً به دلیل تنش‌های فزاینده در روابط بین‌الملل و فشار به سمت جداسازی و تجدید حیات کاهش می‌یابند. این تأثیر بلندمدت بر الگوهای جهانی‌سازی فعلی تأثیر خواهد گذاشت، زیرا رفتار آشفته بازار منجر به تأثیرات اجتماعی مشخصی شده است: توسعه یکپارچگی اقتصادی ، ارتباطات و شبکه‌سازی در مقیاس جهانی منجر به فرآیندهای همزیستی مسالمت آمیز نشده است. «منطقه ای شدن» سیستم های تولید و توزیع، جهت محتملی است که جامعه در آن حرکت خواهد کرد، در حالی که تغییرات دائمی در رفتار فردی و سازمان شهری ضروری خواهد بود. ما می‌توانیم با اشاره به این واقعیت تعمیم دهیم که برای احیای کامل شهرها، بازنگری در کل فرآیند جهانی شدن و ترویج «جهان‌بینی» جایگزین ضروری است.

    اولین فرضیه کاری ما این است که بیماری همه گیر در ده تا سی سال آینده منجر به عوارض جانبی کمی خواهد شد:

    • تقویت هماهنگی منطقه ای- قاره ای (اروپایی، آفریقایی، آمریکایی، آسیایی) و تحقیق و تولید استراتژیک ملی (با شروع از بهداشت، فناوری های پزشکی، واکسن ها) برای جلوگیری یا کاهش خطرات سیستمیک (زیست محیطی، مالی و اجتماعی). این سناریو مستلزم اتکای بیشتر به شرکت های محلی و تقویت مجدد احتمالی تولید است. به منظور افزایش کنترل داخلی در بخش‌های استراتژیک صنعتی، زنجیره‌های تولید باید کوتاه‌تر شوند، با ارائه لجستیک، غذا و خدمات با ترکیب مدل‌های جدید (آنلاین) و سنتی (در محل).

    • اجرای یک اقتصاد دولت محور در مقابل منطق بازار، هم در سطح ملی و هم در سطح قاره ای. دولت در حال حاضر بیشتر اقتصاد برخی از کشورهای در حال توسعه را به خود اختصاص داده است. در ایالات متحده آمریکا و اروپا، سرمایه‌گذاری‌های عمومی مستقیم افزایش می‌یابد (طرح امدادی بایدن در ایالات متحده به 1.9 تریلیون دلار می‌رسد ( توز، 2021 )). این بیماری همه گیر نقش ایالت را در شمال جهانی گسترش می دهد، از دست دادن شغل و درآمد را کاهش می دهد و از اختلالات اجتماعی گسترده جلوگیری می کند. این امر مستلزم تمهیدات و سرمایه گذاری های جدید نهادی عمومی در سلامت، زیرساخت های دیجیتال، خدمات اجتماعی، مسکن، حمل و نقل و انرژی است.

    • جهت گیری قوی تری به سمت تقاضای داخلی با تمرکز بر نیازهای شهروندان در بخش های حیاتی مانند مسکن، فرهنگ، سلامت، انرژی، تحرک پایدار و لجستیک شهری، دیجیتالی شدن و نوسازی شهری احتمالاً پدیدار خواهد شد (کاپلین و همکاران، 2020؛ سیچیوتی، 2020 ) . ).

    چرا برخی از کشورها بهتر از سایرین عمل کرده اند؟ قوانین، هماهنگی، کنترل، اجرا در برخی از کشورهای (عمدتاً شرق آسیا و اروپای شمالی) بهترین عملکرد را نسبت به کشورهای دیگر (عمدتاً آمریکا و اروپای جنوبی) داشته است. توانایی بهتر اولی در هماهنگی 3 نفر و قوانین و کسب تعهد اجتماعی ناشی از عوامل حاکمیتی، فرهنگی و ساختاری است.

    فرضیه دوم ما به فضیلت هماهنگی به جای کشمکش فزاینده بین دولت ها و شهرها مربوط می شود که قبلاً در مرحله جهانی شدن اخیر ظاهر شده بود. مدیریت انتقال شهرها و سرمایه گذاری در ساخت استحکام و افزونگی حیاتی است. به طور خاص:

    • هم ایالت ها و هم شهرها نیازمند افزایش هماهنگی فراملی در مقیاس فدراسیون های قاره ای در آمریکا، اروپا، آسیا و آفریقا هستند.

    • حکمرانی محلی بسیار مهم خواهد بود. مدیریت شهری سعی کرده است به صورت داوطلبانه به بحران پاسخ دهد و اغلب خود را فراتر از نقش ها و مسئولیت های خود می بیند، با منابع ناکافی (انسانی، مادی، فناوری و مالی) به نیازهای اجتماعی پاسخ می دهد و در بسیاری از موارد از تعهد، خلاقیت بهره می برد. و ظرفیت نوآوری جمعیت؛

    • دستگاه ها و سیستم های حکمرانی غیرمتمرکز به شفافیت بیشتری در مورد شایستگی های مربوطه خود نیاز دارند. باید منابع کافی برای آنها فراهم شود و در یک گفتگوی چند سطحی مشارکت داشته باشند.

    • اشکال جدیدی از خودمختاری شهری و منطقه‌ای و سیاست‌گذاری مبتنی بر مکان در فدراسیون‌ها و ایالت‌ها احتمالاً مورد نیاز خواهد بود، با در نظر گرفتن اینکه هماهنگی بین‌المللی شهرها از طریق شبکه‌های شهرهای تاب‌آور، مانند C40 یا UN-Habitat، نتوانسته است برای بحران جدید پاسخ های مناسبی را در نظر بگیرید.

    بر اساس دو فرضیه فوق، ما می توانیم سه روند محتمل را که بر آینده شهرها تأثیر می گذارند پیشنهاد کنیم.

    • شهرها به عنوان مکان هایی برای کار و مصرف. اشکال جدید کار و تحصیل از راه دور باعث افزایش تقاضای فناوری اطلاعات و کاهش فضاهای اداری و مدارس می شود. جریان‌ها و مسیرهای تحرک تغییر خواهند کرد. برخی کاهش خواهند یافت و بر بودجه و برنامه های شهرها تأثیر خواهند گذاشت. بنابراین، اشکال جدید رفاه کینزی برای همه در اولویت خواهد بود. علاوه بر این، با گسترش کار آنلاین، امنیت سایبری باید به یک اولویت تبدیل شود. افزایش دورکاری و کار از خانه بسیار مهم است و به شدت بر خانه های مردم تأثیر می گذارد و آنها را به دفاتر خانگی تبدیل می کند (با عواقبی برای شهرهای جنوب جهانی که تراکم جمعیت بالا و کیفیت مسکن پایین است). به ویژه، لازم است در زمان و فضای اختصاص داده شده به کار و یادگیری تجدید نظر شود. اشکال اصلی، دوقطبی شدن بیشتر بین کارگران آنلاین و آفلاین خواهد بود که ممکن است بر سطح درآمد آنها تأثیر بگذارد. هوش مصنوعی به طور فزاینده‌ای بر لجستیک شهری و شبکه‌های ارتباطی که قبلاً برخی از سیستم‌های زیرساختی فنی را اجرا می‌کنند، تأثیر می‌گذارد. فضاهای عمومی نیز در این تحول دخیل خواهند بود. در عین حال، همزیستی مدل های جدید و قدیمی مصرف وجود خواهد داشت.

    • شهرها به عنوان موجودات انتقال اجتماعی شهرها دیگر ساکن نخواهند بود، بلکه چابک، متحرک و بسیار سازگار خواهند شد، به نیازهای مشتریان پاسخ می‌دهند و انواع مختلف مصرف‌کنندگان را راضی می‌کنند و در صورت نیاز به آرامی از نوعی به نوع دیگر تغییر می‌کنند. شهرها را می‌توان به‌عنوان «فروشگاه‌های پاپ‌آپ» با تبدیل مراکز خرید و هایپرمارکت‌ها به تأسیسات ذخیره‌سازی و توزیع تصور کرد. فناوری اطلاعات محیط مسکن را همراه با توزیع لجستیک و تجاری متحول خواهد کرد. این تحولات هنوز نامشخص و متناقض است. بنابراین، سازماندهی این انتقال و سرمایه گذاری بر روی تاب آوری سیستم ضروری خواهد بود. در این زمینه، شهرها احتمالاً به سمت اتحاد جدیدی بین قلمرو و شبکه ها، سخت افزار (محیط شهری) و نرم افزار (مردم)، فضای شهری و زیرساخت های زیرزمینی کار خواهند کرد.

    • چیدمان شهر. وظیفه اولویت برنامه ریزی فیزیکی ( باگانز و همکاران، 2020 ) جلوگیری از ازدحام و انزوا خواهد بود. هر گونه افزایش تراکم باید از ازدحام بیش از حد در فضای عمومی جلوگیری کند. حمل و نقل عمومی همچنین باید با تغییر تقسیم بندی بین انواع حمل و نقل یا کاهش رفت و آمد با جابجایی مشاغل در داخل یا نزدیک مسکن برطرف شود. به طور کلی، شهرها و مناطق اطراف باید در مورد تأثیر افزایش شهرنشینی و مصرف زمین تجدید نظر کنند: نگرانی برای حفظ اکوسیستم باید انگیزه جدیدی به رویکرد برنامه ریزی منطقه ای یکپارچه بدهد . یکی دیگر از روند بلندمدت ادغام زیرساخت دیجیتال و سازمان فضایی است. فناوری دیجیتال مدت‌هاست که زیرساخت‌های جدیدی را در فضاهای خصوصی و عمومی فراهم کرده است که بر تعادل زمانی بین خانه و حوزه عمومی تأثیر می‌گذارد. افزایش انزوا باید با بهبود و طراحی مجدد فضای عمومی جبران شود. حسگرها احتمالاً به کنترل جمعیت کمک خواهند کرد. در نهایت، شهرها باید مقررات را تنظیم کنند و اجازه دهند بالکن‌ها، تراس‌ها و حیاط خلوت‌های بزرگ‌تر و ساختمان‌های کم‌استفاده بازیافت شوند. روش های جدید کار بر تقاضا برای فضای اداری و سفر و در نتیجه بر بودجه شهرها تأثیر می گذارد.

    نتیجه‌گیری: درس‌های آموخته شده از تجربه COVID-19

    این مقاله یافته‌های IOs، ادبیات علمی و نظرسنجی دلفی را با برون‌یابی چند یافته همگرا و روندهای اصلی مقایسه کرده است. توافق قابل توجهی وجود دارد که تأثیرات کوتاه مدت قابل توجه است اما یک شکست رادیکال را تعیین نمی کند. با این حال، در دراز مدت، ممکن است پیامدهای اجتناب ناپذیر مربوط به حکمرانی جهانی ، بازسازی منطقه ای سیستم های تولید و سازماندهی مجدد شهری آشکار شود. ما پیشنهاد می‌کنیم که گزینه‌های سیاستی مورد بحث برای شهرها باید منعکس‌کننده سه درس اصلی باشد که از بحران COVID-19 آموخته شده است.

    اول، مسائل جهانی، مانند حفاظت از بیماری همه گیر، به دلیل اثرات خارجی منفی که تولید می کنند، به راه حل های جهانی (بازیگران جهانی) نیاز دارند. بیماری همه گیر یک مورد خارجی منفی است به طوری که اگر اقدامی در سطح جهانی انجام نشود، خود مشکل حل نخواهد شد. در واقع، برای جلوگیری از خطر آلودگی، که همیشه به دلیل تحرک جمعیت امکان پذیر است، واکسینه کردن تمام ساکنان یک شهر یا یک شهرک کافی نخواهد بود.

    بنابراین راه حل این مشکل باید جهانی باشد و در عین حال از منطق بازار مستتر در جهانی شدن پیروی نکند. سپردن حل مشکل واکسن به بازار، محدودیت‌های آن را آشکار کرده است: تنها چند شرکت بزرگ دارویی چندملیتی توانسته‌اند تولید واکسن را تضمین کنند و توزیع آنها از منطق تجاری پیروی کرده است و باعث ایجاد نابرابری نه تنها بین کشورهای ثروتمند و کشورهای نوظهور شده است. بلکه در میان خود کشورهای ثروتمند، آنها را مجبور به رقابت برای تامین واکسن می کند.

    ثابت شده است که IOها از نظر تحلیل صحیح مشکل و راه حل های ممکن ناکارآمد هستند (به عنوان مثال اتحادیه اروپا می تواند کنسرسیوم هایی مانند ایرباس برای تولید واکسن ایجاد کند). علاوه بر این، راه‌حل‌هایی که برخی کشورها برای ایجاد پاسپورت واکسن پیشنهاد می‌کنند، نشانه‌ای از شکست یک رویکرد جهانی است و به طور مؤثر ایجاد «جمعیت‌های دروازه‌دار» واقعی در سطح شهرها یا ملت‌ها را تایید می‌کند.

    دوم، تأثیرات همه‌گیری بر شهرها برعکس، نیازمند راه‌حل‌های محلی (بازیگران محلی) است که در استراتژی‌های کلی برای بهره‌برداری از اثرات خارجی مثبت احتمالی تنظیم شده است. در همه شهرها، همه‌گیری اثرات مشابهی بر بخش‌ها و مناطق آسیب‌دیده داشته است، البته با برخی ویژگی‌های متفاوت از نظر کمی و کیفی: بنابراین، حتی در هنگام مواجهه با یک مشکل کلی، راه‌حل‌ها باید لزوماً محلی باشند.

    راه حل این مشکلات باید از رویکردی از پایین به بالا به نام “مارپیچ چهارگانه” ( Arnkil et al., 2010 ) پیروی کند که در آن بازیگران محلی (شهروندان، مقامات دولتی، مشاغل و دانشگاه ها) مسئولیت شناسایی و تعیین کمیت را بر عهده می گیرند. مشکلات و برنامه ریزی استراتژیک یکپارچه منجر به توسعه راه حل های بهتر با هدف رفع نیازهای جدید خود شهروندان می شود. اثرات این بیماری همه گیر مشکلات موجود را بدتر کرده است که حل آنها همچنان نیازمند چنین رویکردی است. بنابراین شهرها باید بازیگر اصلی توسعه از پایین به بالا با محوریت پایداری و شمول اجتماعی باشند.

    این رویکرد از پایین به بالا می تواند به طور مفیدی در یک طرح ارضی سطح بالاتر (منطقه ای، ملی یا فراملی) برای ادغام منابع محلی و بهره برداری از اقتصادهای بیرونی پروژه ها در شهرهای منفرد قرار گیرد. در حالی که درست است که عدم حل مشکلات در یک شهر بر رفاه سایر شهرها تأثیر نمی گذارد، عکس آن نیز صادق است: بهبود کل ساختار شهری یک کشور ظرفیت آن و امکان شروع یک فرآیند را بهبود می بخشد. توسعه پایدار سیاست‌های توسعه منطقه‌ای/ملی با محوریت شهرها ممکن است یک دایره با فضیلت را ایجاد کند که از تقاضا و عرضه نوآوری‌های لازم برای نیازهای جدید شهروندان شروع می‌شود: بهبود کیفیت زندگی – اقتصادهای خارجی مهم‌تر – رقابت شهری بیشتر – نوآوری. و جذب سرمایه گذاری – توسعه بخشهای جدید در مقیاس محلی – ملی (اقتصاد صنعتی جدید).

    سوم، شهرها می توانند سیاست های محلی را اتخاذ کنند که تأثیرات منفی همه گیری را معکوس کند. بنابراین، در کنار سیاست‌های زیرساختی مانند دیجیتالی‌سازی، انتقال انرژی، سیاست حمل‌ونقل ، شهرها باید مسئولیت سیاست‌های سرزمینی یکپارچه‌ای را نیز بر عهده داشته باشند که نیازهای شهروندان را در راستای هدف 11 دستور کار 2030 و بر اساس مدل مارپیچ چهارگانه، ایجاد کنند. شهرها و سکونتگاه های انسانی فراگیر، ایمن، طولانی مدت و پایدار ( UN، 2015 ).

    ارسال نظر

    آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.