در دسترس بودن داده ها
برای تحقیق شرح داده شده در مقاله از داده ای استفاده نشده است.
48000408 21 98+
info@toseabnieh.ir
شنبه تا پنجشنبه 8 تا 18
این پرونده در دانمارک در سال 2019 اتفاق میافتد. این پرونده سرمایهگذاری اولیه Leggso را توضیح میدهد، یک استارتآپ فناوری پاک که در حال توسعه فناوری جدیدی برای تبدیل لیگنین (ضایعات چوب) به سوخت زیستی مایع بود. این تجارت به وضوح پتانسیل بالایی داشت. این سرمایه گذاری، یک دانشگاه فرعی در حال توسعه در اکوسیستم Cleantech Hub دانمارکی، با چندین عدم قطعیت عمده روبرو بود: قدرت IP، مهارت های مدیریتی، پذیرش بازار، رقابت. علاوه بر این که یک فرصت اولیه بود، سرمایهگذاری در شرکت را برای Patryk Kyllens، مدیر ارشد سرمایهگذاری در NORDIA، یک شرکت VC فعال در اکوسیستم Cleantech Hub دانمارکی که وارد مذاکره با Leggso شده بود، به گزینهای پرخطرتر از حد معمول تبدیل کرد. پاتریک یک دور بذر توزیع شده سندیکا ایجاد کرد تا این معامله برای هیئت نظارت NORDIA جذاب شود. ترانشینگ به این معنا بود که لگسو اکنون اولین قسط دریافت میکند و باید مجموعهای از نقاط عطف را برآورده کند تا دوازده ماه آینده به بخش دوم دسترسی پیدا کند. این قرارداد در آوریل 2018 امضا شد. در مارس 2019، لگسو در یکی از نقاط عطف شکست خورد. پاتریک چگونه باید این وضعیت را مدیریت کند؟ آیا او باید دوباره مذاکره کند و به سرمایه گذاری ادامه دهد یا آن را روزی نامید؟
Patryk Killens، مدیر ارشد سرمایهگذاری در NORDIA، پس از گفتگوی طولانی با آگنار پدرسن، مدیر سرمایهگذاری در FOIL، یک صندوق سرمایهگذاری مخاطرهآمیز متعلق به دولت دانمارک، تلفن را قطع کرد. آنها به تازگی بحث طولانی در مورد وضعیت Leggso را به پایان رسانده بودند، یک استارت آپ بلندپروازانه که یک سال قبل با این امید به ایجاد یک تغییر اساسی در انرژی سبز کمک مالی کرده بودند. اوایل مارس 2019 بود و لگسو به تازگی به NORDIA اطلاع داده بود که انتظار دارد برخی از نقاط عطف را که سرمایه گذارانش برای قسمت دوم سرمایه اولیه خود تعیین کرده بودند برآورده نکند. این خبر واقعاً شگفتانگیز نبود، زیرا Patryk در طول هجده ماه گذشته توسعه Leggso را از نزدیک دنبال کرده بود. با این حال، تغییر لحظه آخری شانس ممکن به نظر می رسید، و او به آن امیدوار بود.
Leggso با جاه طلبی صنعتی کردن فناوری اختصاصی خود برای تبدیل لیگنین، ضایعات فراوان بسیاری از فرآیندهای مربوط به چوب، به سوخت مایع شروع کرده بود. این فرصت بسیار بزرگ بود، زیرا انتقال به سوخت های زیستی پاک در سیاست تغییر آب و هوا نقش اساسی داشت. با این حال خطرات درگیر به همان اندازه بزرگ بودند. پاتریک و همکارانش در NORDIA آن را فرصتی برای سرمایهگذاری میدانستند که میتواند بازده مالی زیادی ایجاد کند. آنها همچنین امکان نشان دادن کیفیت کار انجام شده در مرکز پاکسازی دانمارکی در کپنهاگ را گرامی داشتند، که از ایجاد شرکت هایی با هدف تجاری سازی فناوری پاک توسعه یافته در اکوسیستم دانمارکی حمایت کرد. Leggso در واقع نتیجه معمول برنامه شتاب دهنده Cleantech Hub دانمارکی بود: یک دانشگاه فرعی مبتنی بر فناوری پیشرفته که می تواند ظرف چند سال به بازار عرضه شود.
فناوری Leggso بسیار “پایه” بود زیرا در پایه فرآیند تبدیلی قرار داشت که زباله های چوب تقریباً بی ارزش را به سوخت زیستی ارزشمند تبدیل می کرد. مالکیت معنوی آن قوی و مدیریت آن پویا و معتبر بود. با این حال، لگسو ورود به بازار را بسیار سختتر از آنچه انتظار داشت پیدا کرده بود. پاتریک طی شش ماه گذشته شاهد این بوده است. او و تیمش با بسیاری از طرف هایی که با لگسو در تعامل بودند صحبت کرده بودند و متقاعد شده بودند که این شرکت پیشرفت خوبی در بخش فنی دارد. اما آنها همچنین به وضوح عدم تمایل بازار را برای پذیرش چنین تغییر بنیادی مشاهده کردند، زیرا به نظر می رسید همه منتظر هستند تا دیگران اولین حرکت را انجام دهند و ریسک مربوط به اینکه اولین محرک در گذار به انرژی سبز باشند را بر عهده بگیرند.
آیا ارزش ادامه سرمایه گذاری در Leggso را داشت یا این شرکت برای بازاریابی خیلی زود بود یا برای ایجاد یک ضربه در صنعت تحت سلطه بازیگران بزرگ و با سرعت بسیار آهسته برای تغییر بسیار کوچک بود؟ آیا نوردیا باید ادامه دهد و از سرمایه خود برای فرصت های دیگر استفاده کند؟ پاتریک برای آوردن به هیئت سرمایه گذاری خود با تصمیم دشواری روبرو شد.
تهدیدات تغییر اقلیم چالشهای اقتصادی، اجتماعی و تکنولوژیکی بسیاری را پیش روی سیاستگذاران و رهبران تجارت جهانی قرار میدهد. یکی از جنبه های کلیدی انتقال به سمت استفاده از مواد احتراق است که منجر به کاهش انتشار CO 2 می شود . بر اساس گزارش آژانس بین المللی انرژی ، حمل و نقل بیش از نیمی از مصرف انرژی اولیه و حدود یک چهارم از انتشار گازهای گلخانه ای جدید را تشکیل می دهد . 1 حمل و نقل در واقع یک حوزه کلیدی تمرکز سیاست های عمومی و تلاش های فناوری است. نقش مهمی در این زمینه از دیرباز توسعه سوختهای زیستی بوده است که عمدتاً از محصولات کشاورزی به دست میآیند. 2
برای چنین جنبه های بلندمدتی، سیاست عمومی نقش مهمی در شکل دادن به انگیزه ها برای عوامل خصوصی ایفا می کند. هم ایالات متحده و هم اتحادیه اروپا در طول زمان سیاست هایی را برای افزایش استفاده از سوخت های زیستی ایجاد کرده بودند. 3 در ایالات متحده، قانون استقلال و امنیت انرژی (EISA) در سال 2007 استفاده از سوخت های زیستی را به یک عنصر مهم برای کاهش انتشار تبدیل کرد، با اهداف کمی برای سوخت های حمل و نقل که باید تا سال 2022 محقق شوند. در اتحادیه اروپا دستورالعمل انرژی های تجدیدپذیر در سال 2009 RED) اولین قدم اصلی بود. در سال 2018، دستورالعمل بازنگری شده (RED II) با هدف حفظ اتحادیه اروپا به عنوان یک رهبر جهانی در انرژی های تجدیدپذیر و تحقق تعهدات کاهش انتشار گازهای گلخانه ای تحت توافقنامه پاریس 2015 بود . RED II یک هدف الزام آور انرژی تجدیدپذیر را برای اتحادیه اروپا به میزان 32 درصد تا سال 2030 تعیین کرد. 4 هدف برای سوخت های زیستی 3.5 درصد تعیین شد. 5
هر دو قانون با این موضوع دست و پنجه نرم میکردند که هدفهای سوخت زیستی انگیزهای به سمت «تغییر غیرمستقیم کاربری زمین» (ILUC) ایجاد میکردند، به طوری که زمینهای کشاورزی قبلاً به کشت زیست توده (مانند ذرت) برای تولید سوخت زیستی منتقل میشدند. با گذشت زمان، قوانین برای جلوگیری از این امر با کاهش میزان واجد شرایط بودن سوخت های زیستی برای رسیدن به اهداف زمانی که با استفاده از زمین های کشاورزی سابق تولید می شوند، تکامل یافت. این فرصتی را برای استفاده از منابع مختلف مواد اولیه برای سوخت های زیستی ایجاد کرد. در میان آنها لیگنین وجود داشت که فناوری لگسو بر آن بنا شده بود.
سیاست آب و هوا عامل اصلی افزایش علاقه به سوخت های زیستی بوده است. به طور خاص، یک جنبه کلیدی هزینه بالای سوخت های زیستی در مقایسه با سوخت های فسیلی است که تا حد زیادی به دلیل صرفه جویی در مقیاس و یادگیری است . بنابراین اقدامات سیاستی برای کمک به فناوری سوخت زیستی برای خروج از آزمایشگاه برای تجسم در گیاهانی که میتوانند به مقیاس برسند و در یک دوره زمانی نسبتاً کوتاه بهبود و بهینهسازی شوند، حیاتی هستند. چندین سیاست ثابت کرده اند که در تقویت تولید کارآمد سوخت های زیستی نسل اول و در نتیجه غلبه بر موانع اقتصادی برای پذیرش آنها موثر هستند. 7 اینها عبارتند از: (1) سیاستهایی با هدف تحمیل “رفتار با فضیلت”، برای مثال معرفی دستورات ترکیب سوخت زیستی که نیاز به ترکیب محصولات سوخت زیستی پایدار با سوختهای فسیلی دارد. (2) مالیات یا یارانه دادن به سیستم های انرژی بر اساس اثرات زیست محیطی آنها، که به عنوان مشوق های پولی قوی برای صنایع مصرف کننده سوخت عمل می کند . (iii) مکانیسمهای مبتنی بر بازار که همچنین مشوقهایی را برای شرکتکنندگان در صنعت فراهم میکند، مانند استفاده از «قراردادهای متفاوت» (CFDs) طولانیمدت برای تأمین مالی سوختهای زیستی کم کربن در کالیفرنیا 8 . و (IV) ایجاد مشارکت بین دولتها، دانشگاهها و صنایع برای ترویج تحقیق و نوآوری.
در حالی که سیاست مؤثر است، محدودیتهای زیادی نیز دارد، زیرا چهار رویکرد ذکر شده در بالا از الزام پذیرش کامل در کوتاهمدت کوتاهی میکنند، که از نظر سیاسی قابل دفاع نخواهد بود. در واقع، شواهد فراوانی وجود دارد که نشان می دهد سیاست به تنهایی برای برهم زدن مقاومت صنعت در برابر تغییر کافی نبوده است. 9
در زمان تأسیس Leggso، کار بر روی تبدیل لیگنین به سوخت زیستی در حال انجام بود، اما هیچ کس هنوز موفق نشده بود چیزی مفید و اقتصادی با آن بسازد. Spyros Kolipakis، یکی از دو بنیانگذار Leggso توضیح داد: « سایر شرکتهایی که در فضای فناوری ما فعالیت میکنند، رویکرد بسیار متفاوتی دارند . “بیشتر آنها “در آزمایشگاه می مانند” زیرا آنها بر شیمی سوخت های زیستی تمرکز می کنند، اما یک کاربرد صنعتی را متصور نیستند. این مهم است زیرا شکاف بین آزمایشگاه و کارخانه بسیار زیاد است و پروژههایی که الزامات صنعتیسازی را پیشبینی و ترکیب نمیکنند، بعید است که به آن مرحله برسند.» 12 لگسو، برعکس، با چشم انداز تکرار برای سوخت های زیستی موفقیت پتروشیمی ها شروع کرد و افزایش تولید را در سطح بسیار بزرگی متصور بود. اسپیروس ادامه داد: «شرکتهای دیگر به افراط دیگر میروند و سعی میکنند مستقیماً به محصولات نهایی مانند عطرها بپرند. این یک انتخاب مناسب است، اما شرکت ها را به یک بازار محدودتر محدود می کند. ما انتخاب کردهایم که به سمت بازار بزرگتر و جاهطلبانهتر برویم و مواد اولیهای را فراهم کنیم که میتوان در طیف وسیعی از کارخانهها کار کرد.» اکثر شرکتهایی که در فضای فناوری کار میکردند، شرکتهای نوپا بودند که بسیاری از آنها دارای سرمایههای خطرپذیر بودند. 13
شرکتهای بزرگتر در سمت خرید این تجارت بودند، اگرچه تمایلی به ترکیب سوختهای زیستی در زنجیره تامین خود نشان ندادند. در واقع، حتی با ورود مداوم سرمایهگذاریهای جدید، میزان نوآوری در سوختهای زیستی، که با پتنتها اندازهگیری میشد، رو به کاهش بود. 14 این امر باعث شد تا موج سال های اولیه قرن را معکوس کند، زمانی که سوخت های زیستی «نسل اول» مشتق شده از غلات و محصولات نشاسته ای، مانند اتانول، تحقیقات زیادی را به خود جلب کرد. 15 زمان برای کارآفرینان بلندپرواز مساعد به نظر می رسید تا چالش های تکنولوژیکی مورد نیاز برای دستیابی به تولید کارآمد سوخت های زیستی نسل دوم و ایجاد انگیزه جدید برای گذار به انرژی سبزتر را از بین ببرند.
Leggso به عنوان یک دانشگاه فرعی ایجاد شد. این شرکت از همکاری دکتر اولاف اسونسن و اسپیروس کولیپاکیس در یک پروژه تحقیقاتی که اسپایروس در حال توسعه برای دکترای خود بود، متولد شد. در مهندسی شیمی اولاف استادیار، و بعداً پژوهشگر در دانشگاه فنی دانمارک (DTU) بود، جایی که قبلاً دکترای خود را دریافت کرده بود. در فناوری احتراق پروژه آنها شامل مطالعه خواص احتراق لیگنین، ماده ای است که در ضایعات چوب وجود دارد.
توسعه فناوری استفاده از لیگنین برای تولید سوخت زیستی مایع به دلایل مختلف به طور بالقوه بسیار جذاب بود. لیگنین از نظر ساختاری فراوان است، زیرا ضایعات چوب توسط بسیاری از فرآیندهای تولید ایجاد می شود و حدود 20٪ از زیست توده موجود را تشکیل می دهد. لیگنین نیز ارزان است، زیرا عملاً هیچ کاربرد اقتصادی مناسبی برای آن وجود ندارد. در واقع، لیگنین نمی تواند ماده خام با ساختار و خواص یکنواخت را فراهم کند و بنابراین برخلاف سلولز، دیگر جزء اصلی زیست توده، برای تولیدات صنعتی قابل استفاده نیست. 16 توانایی ساخت لیگنین به عنوان یک ماده اولیه یک چالش بزرگ تکنولوژیکی بود که بالقوه بازده بزرگی داشت.
در حالی که رقبای آن تلاش می کردند لیگنین را تبدیل کنند و آن را به تمام راه های کاربردی برسانند، Leggso بر روی کار قابل استفاده کردن آن به عنوان ماده اولیه تمرکز کرد و به تولیدکنندگان کالا واگذار کرد تا برنامه های کاربردی پایین دستی را برای استفاده صنعتی توسعه دهند. به قول اولاف، “تمام کاری که ما انجام می دهیم این است که آن را قابل پمپاژ کنیم”، به این معنی که لگسو بر وظیفه بالادستی تولید مواد اولیه از مایعات تجدیدپذیر متمرکز شد تا بتواند به خطوط لوله قدیمی کسانی که از آن به عنوان سوخت استفاده می کنند جریان یابد. 17 اولاف و اسپیروس می دانستند که صنعت به شدت مقاومت می کند و از بین بردن زیرساخت های «تریلیون دلاری» خود به تاخیر می اندازد. این بدان معناست که این تولیدکنندگان مواد اولیه از انرژیهای تجدیدپذیر هستند که باید با ماهیت زیرساخت سازگار شوند. لگسو وارد این چالش شد. اولاف اظهار داشت: «ما حداقل نیازهای لازم مشتریان بالقوه خود را شناسایی کردیم و فقط به دنبال برآوردن آنها بودیم و کاری زیباتر از آن انجام ندادیم. 18 این نشاندهنده قدرت اصلی این دو در علم پشت فناوری بود، نه در مهارتهای توسعه برنامههایی که به طراحی فرآیندها و امکانات تولید نیز نیاز دارند.
شکل 1 برخی از جنبه های کلیدی فناوری توسعه یافته توسط Leggso را خلاصه می کند.
اولاف نه تنها دانشمند بسیار خوبی بود، بلکه روحیه کارآفرینی نیز داشت. او پس از اخذ مدرک دکترا، دو استارت آپ را در بخش نیروی محرکه قایق و انرژی تأسیس کرد. او به عنوان استادیار در DTU کار خود را آغاز کرده بود و در اوایل سال 2016، پس از تأسیس MRS Mechanics، یک شاخه از DTU که موتورهای احتراقی با انتشار CO 2 پایین تولید می کرد، به سمت پاره وقت تغییر کرد و در آنجا نقش CTO را بر عهده گرفت . MRS فقط پتانسیل تجاری نسبتاً محدودی داشت. همچنین مبتنی بر نوآوری مکانیکی بود و فقط از تخصص عمیق مهندسی شیمی اولاف استفاده میکرد، که علاقه بزرگ او نیز بود.
اولاف در برابر چالش های جدید نزدیک به شایستگی های اصلی خود باز ماند . او یک شریک عالی در Spyros پیدا کرد، دکترا. دانشآموزی از یونان که مهارتهای فنی قوی و صبر بیپایانی برای توسعه فناوری داشت که میتواند نحوه حرکت موتورهای احتراقی ما را تغییر دهد. شکل 2 شرح حال بنیانگذاران را گزارش می کند. پس از برخی نتایج دلگرمکننده اولیه در سطح آزمایشگاه و پس از ثبت چندین درخواست ثبت اختراع، در می 2017، اولاف و اسپایروس تصمیم گرفتند که شرکتی برای توسعه تجاری فناوری خود ایجاد کنند. آنها امید زیادی داشتند که این امر آنها را درست در مرکز ظهور سوخت های زیستی قرار دهد. آنها Leggso ApS را ادغام کردند و از شتاب دهنده Cleantech Hub دانمارکی درخواست کردند تا در توسعه استراتژی خود به بازار و پیشنهاد سرمایه گذاران کمک بگیرند. مرکز دانمارکی Cleantech یک مشارکت عمومی و خصوصی بود که به عنوان یک اکوسیستم کارآفرینی با فناوری پیشرفته محلی کار می کرد . 19 سطح بالای مهارتهای فنآوری موجود در این منطقه برای جذب سرمایهگذاران و ارائهدهندگان خدمات مانند وکلا، حسابداران ، یا خدمات فنی مبتنی بر علم که از استارتآپهای فنآوری پاک دانمارکی حمایت میکنند، بسیار مهم بود.
Leggso در شتاب دهنده پذیرفته شد و برنامه سه ماهه را در سپتامبر آغاز کرد، که باعث شد بنیانگذاران در اواخر نوامبر به سرمایه گذارانی که از مرکز تمیز کردن دانمارک حمایت می کردند، پیشنهاد دهند. در آنجا، تنها چند ماه پس از شروع عملیات، آنها قبلاً با یک سرمایه گذار بالقوه ملاقات کردند. پاتریک کیلنز، مدیر ارشد سرمایه گذاری در NORDIA در اتاقی بود که فقط دو طبقه زیر دفتر او قرار داشت.
NORDIA یک شرکت سرمایه گذاری مستقل نسبتا کوچک با LP های دولتی و خصوصی بود. این شرکت در سال 1998 به عنوان یک سرمایه گذار اکوسیستم تاسیس شده بود که عمدتاً شرکت های نوآور مستقر در مرکز Cleantech دانمارکی در استان کپنهاگ را هدف قرار می دهد. NORDIA سه صندوق جمع آوری کرده بود که دو مورد از آنها هنوز فعال بودند و در شرکت های جدید سرمایه گذاری می کردند. LP های آن شامل آژانس های توسعه منطقه ای و شرکت های خصوصی فعال در فناوری پاک و علوم زیستی بود. در حالی که سالهای اولیه آن بسیار کند میگذرد، NORDIA با تبدیل شدن Cleantech Hub به یک مرکز نوآوری بزرگ و فعال در دهه دوم هزاره، شتاب بیشتری گرفت. NORDIA در حال حاضر بیش از 70 میلیون یورو تحت مدیریت دارد.
تمرکز NORDIA بر روی شرکتهایی بود که در مراحل اولیه هستند، با اولویت شرکتهایی که در مرکز Cleantech دانمارک فعالیت میکنند. NORDIA با این باور که نزدیکی آن به اکوسیستم هاب و شرکت هایی که این پرورش داده است، یک مزیت رقابتی مهم برای سرمایه گذاری خواهد بود، سرمایه جمع آوری کرد.
مرکز دانمارکی Cleantech شامل سه پردیس در سراسر دانمارک بود. با گذشت زمان موفق شد مجموعه منسجمی از امکانات تحقیقاتی را از شرکتها و دفاتر مؤسسات مؤسسات دولتی ایجاد کند که چندین شرکت نوپا را که روی مواد پایدار کار میکردند، جذب کرد و به رشد آنها کمک کرد. Patryk گفت: “دسترسی به پردیس کپنهاگ و شتاب دهنده آن دسترسی ممتاز به بسیاری از شرکت های جوان برجسته را برای ما فراهم می کند.” پردیس همچنین به شرکتهای در مراحل اولیه کمک میکند تا به بلوغ سریعتر دست یابند و به زمان کوتاهتری برای بازار دست یابند، که برای ما به عنوان سرمایهگذار بسیار مهم است. 20 رکورد موفقیت پردیس کپنهاگ در واقع خوب بود، زیرا چندین شرکت را پرورش داد که در جایگاه خود به رهبران اروپایی یا حتی جهانی تبدیل شدند.
NORDIA دارای شش مدیر ارشد سرمایه گذاری بود که مسئولیت همه فعالیت های سرمایه گذاری، از جمع آوری کمک های مالی گرفته تا غربالگری و مدیریت شرکت های پرتفوی را بر عهده داشتند. در میان آنها Patryk وجود داشت که در سال 2016 پس از تجربه در سرمایه گذاری های مخاطره آمیز و شرکتی به NORDIA پیوسته بود. شکل 3 حقایق کلیدی در مورد NORDIA را خلاصه می کند و روند سرمایه گذاری آن را نشان می دهد.
لگسو در نوامبر 2017 تحت رادار پاتریک قرار گرفت، زمانی که او در ارائه نهایی جدیدترین گروه شتاب دهنده شرکت کرد، همانطور که چندین بار در گذشته انجام داده بود.
پاتریک به یاد میآورد: «آنچه مرا شگفتزده کرد، توانایی اسپایروس در توضیح واضح فناوری و مدل کسبوکاری بود که سعی داشتند به آن دست یابند. «اغلب کارآفرینان در فناوری قوی هستند اما در اقتصاد ضعیف هستند. به نظر می رسید که اسپایروس در هر دو بعد مسلط است و این علاقه من را غلغلک داد. در واقع، آنها موفق شدند تعدادی کمک هزینه از دولت و آژانس های اتحادیه اروپا دریافت کنند که به طور قابل توجهی نیازهای آنها را کاهش داد. برای مثال، 21 اسپایروس، در حالی که تمام وقت در Leggso کار می کرد، 80٪ از کمک های مالی پرداخت می شد. 22
فرصت Leggso چالش های غیرعادی را برای Patryk به ارمغان آورد. NORDIA، به عنوان یک قاعده، در سرمایه گذاری های پس از درآمد سرمایه گذاری می کرد، در حالی که Leggso در مرحله بسیار اولیه بود. چیزی که به آن نیاز داشت پول برای اثبات قابلیت عملیاتی کارخانه آزمایشی و تکمیل فرآیند حفاظت IP آن بود. حتی با رفع این موانع، لگسو همچنان باید قابلیت استفاده از فناوری خود را برای تولید صنعتی ثابت کند و به سمت ثبت نام مشتریان حرکت کند. این یک سفر طولانی خواهد بود. مقدار مورد نیاز در حد استاندارد NORDIA بود. با این حال، ریسک موجود در چنین سرمایه گذاری اولیه فراتر از یک سرمایه گذاری پس از درآمد بود. با این حال، فرصت برای دستیابی لگزو به پتانسیل عظیم خود، علاقه پاتریک را برانگیخت.
بنابراین Leggso با شرکت های هدف NORDIA متفاوت بود. پتانسیل اقتصادی بیشتری نسبت به سایر سرمایهگذاریهایی داشت که از طریق برنامه شتابدهنده مرکز تمیز کردن دانمارک انجام میشدند. همچنین تیمی متفاوت از بنیانگذاران داشت: با تجربهتر و همهکارهتر از سایر شرکتهای سرمایهگذاری پردیس کپنهاگ، که بنیانگذاران آن در علم سرآمد بودند اما آموزش یا تجربه کسبوکار کمی داشتند.
اولاف و اسپیروس برای ارائه به کمیته سرمایه گذاری نوردیا دعوت شدند. آنها برداشت اول Patryk را کاملاً تأیید کردند: مدیریتی که دانش عمیقی از فناوری و چالش های آن داشت و همچنین ایده روشن و قانع کننده ای در مورد چگونگی پیگیری بهره برداری تجاری از آن داشت.
پس از جلسه، پاتریک در مورد این فرصت با تیم خود صحبت کرد. مدتی طول کشید تا آنها تمام پیامدهای دور شدن از منطقه آسایش خود را درک کنند. اولاف و اسپایروس این تصور را برای ما به جای گذاشتند که لگسو می تواند به بازیکن مهمی در انتقال به سوخت های پاک تبدیل شود. چنین فناوری هسته اصلی استراتژی سرمایه گذاری NORDIA بود، اگرچه من فکر می کردم که آنها خیلی زود به سراغ ما آمده اند. 23 او فرآیند معمول بررسی دقیق را که شامل کارشناسان خارجی برای IP و فناوری بود، سازماندهی کرد. نتایج مثبت بود که چراغ سبز دیگری را روشن کرد.
او همچنین پیامدهای بالقوه این معامله را بر LP های NORDIA در نظر گرفت. NORDIA اخیراً دو سرمایه جمع آوری کرده بود و Patryk می دانست که LP های آن به تیم و استراتژی آن اطمینان کامل دارند. با این حال، او و همکارانش میترسیدند که LPهایشان احساس ناراحتی کنند و سرمایهگذاری روی Leggso را یک اقدام عجولانه تلقی کنند. این همچنین می تواند آزمایشی باشد برای اینکه چگونه تیم می تواند با چالش های جدید ناشی از یک سرمایه گذاری در مراحل اولیه مقابله کند. پس از بحث های فشرده، آنها به این نتیجه رسیدند که می توانند با یک سرمایه گذاری به مرزهای خود فشار بیاورند. اما آنها باید آن را به گونه ای می ساختند که کمیته سرمایه گذاری NORDIA مایل به تایید آن باشد. Patryk شروع به کار برای ایجاد یک ساختار معامله کرد که نیازها و انتظارات بنیانگذاران NORDIA و Leggso را متعادل کند.
در استراتژی پاتریک دو رکن وجود داشت. یکی کاهش میزان سرمایه ای بود که نوردیا در صورت شکست لگسو از دست می داد. طرف دیگر ساختار قرارداد را طوری تنظیم می کرد که قرار گرفتن در معرض نوردیا کم شروع شود و تنها زمانی افزایش یابد که اطلاعات جدید در مورد دوام لگسو نشان دهد که خطر شکست این سرمایه گذاری کاهش یافته است.
برای رکن اول، پاتریک نیاز داشت تا با یک سرمایه گذار مشترک در معرض خطر شکست شریک شود. او یک سرمایهگذار مشترک در FOIL پیدا کرد، یک صندوق دولتی که اغلب با NORDIA معاملات شرکتهای در حال تکامل در هاب را به اشتراک میگذاشت. آگنار پدرسن، مدیر سرمایه گذاری در FOIL، با NORDIA در شرکت های دیگر سرمایه گذاری کرده بود و تیم و رویکرد آنها را به خوبی می شناخت. او موافقت کرد که FOIL با سهام اقلیت شرکت کند و فعالانه در نظارت بر پیشرفت Leggso شرکت نخواهد کرد.
ستون دوم در استراتژی Patryk، یک چالش بزرگتر بود. پاتریک باید قرارداد را به گونهای تنظیم کند که قرار گرفتن در معرض مالی NORDIA را تا زمانی که ابهام در مورد دوام فناوری و کشش بازار Leggso برطرف شود یا به میزان قابل توجهی کاهش یابد، کاهش یابد. برای این کار، او باید شناسایی میکرد که کدام عوامل خطر بر پیشرفت سرمایهگذاری تأثیر میگذارد و راهی برای اندازهگیری آنها پیدا میکرد تا بتواند قبل از غرق شدن Leggso در اعماق آبهای خطرناک، سرمایهگذاری را متوقف کند. معیارهای ریسک از طریق نقاط عطف گنجانده میشوند: اگر شرکت آنها را برآورده کند، سرمایهگذاران ملزم به سرمایهگذاری خود خواهند بود، اما در صورت شکست، سرمایهگذاران میتوانند تأمین مالی را متوقف کنند.
اولاف و اسپایروس رابطه بسیار خوبی با Patryk برقرار کرده بودند که آن را سرمایهگذار با تجربه و حامی میدانستند. برای آنها، دریافت یک پیشنهاد بودجه بلافاصله پس از فارغ التحصیلی از شتابدهنده پردیس کپنهاگ، به منزله این است که آنها روی “چیزی بزرگ” کار می کنند. همچنین آنها را از بار جستجوی سرمایه گذاران دورتر رها می کند. این امر بیشتر وقت آنها را می گیرد، که آنها ترجیح می دهند برای رساندن فناوری خود به سطح تولید صرف کنند. علاوه بر این، حضور یک سرمایهگذار در اکوسیستم Cleantech Hub دانمارکی به این معنی است که آنها میتوانند از امکانات و منابع آن استفاده کنند، که برای توسعه فناوری Leggso بسیار مفید بود.
در 13 مارس 2018، پاتریک برگه مدت پیشنهادی را برای اولاف ارسال کرد. عناصر کلیدی ترم شیت در شکل 4 خلاصه شده است . ترم شیت سرمایه گذاری نزدیک به 1 میلیون یورو را در طول 12 ماه به Leggso ارائه کرد. یکی از ویژگی های کلیدی ترم شیت استفاده از ترانشینگ بود. این بدان معناست که سرمایه گذاری به دو قسمت تقریباً مساوی تقسیم شد. بخش اول در زمان بسته شدن پرداخت می شود و قسمت دوم تنها در صورتی آزاد می شود که لگسو در عرض 12 ماه پس از بسته شدن به مجموعه ای از نقاط عطف برسد. برای مجموعه ای از نقاط عطف زیر قسمت دوم، به شکل 5 مراجعه کنید . 24
نقاط عطف شامل چندین عنصر بود که اطلاعات برجسته ای را در مورد اینکه آیا Leggso موفق به پیشرفت فناوری خود و حرکت به سمت بهره برداری تجاری شده است، در اختیار سرمایه گذاران قرار می دهد. اینها عبارت بودند از:
توافق با سرمایه گذاران یک طرح تجاری که جستجوی مشتریان را هدایت می کند.
یک تایید فنی/اقتصادی تایید شده نتایج کارخانه آزمایشی، که منعکس کننده اقتصاد به دست آمده از فناوری در سطح کارخانه آزمایشی است ( شکل 6 تصاویری از کارخانه آزمایشی را نشان می دهد).
تکمیل اسناد حفاظتی حقوق مالکیت مالکیت، با حمایت از مطالعه قانونی “آزادی در عملیات” (FTO) برای سرمایه گذاران رضایت بخش است. یک مطالعه FTO نظرات حقوقی را در مورد قابلیت دفاع و قدرت ادعای حق اختراع گزارش می کند. 25
یک “ارزیابی چرخه زندگی” (LCA) رضایت بخش برای سرمایه گذاران. LCA مطالعه اثرات زیست محیطی یک محصول است. 26
اعتبار تجاری، اندازهگیری شده با حداقل: (1) دو نامه هدف (LOI) امضا شده توسط شرکتکنندگان کالا و/یا مجوزهای بالقوه برای حجم کل حداقل 50 درصد ظرفیت کارخانه آزمایشی، و (2) دو LOI امضا شده توسط ارائه دهندگان مواد اولیه برای همان حجم کل. 27
برگه های ترم شامل قیمت هر سهم 6.00 یورو به ازای هر سهم در هر دو بخش بود. این سرمایهگذاری حدود 950000 یورو توسط سرمایهگذاران فراهم میکند که پس از بخش دوم، مالکیت 60 درصدی را به دست خواهند آورد. همچنین نیاز به سرمایه گذاری حدود 150000 یورو توسط بنیانگذاران داشت. ارزشگذاری پیش از پول برای بخش اول فقط کمتر از 500,000 یورو بود، ارزشی که NORDIA با جبران چشماندازهای مثبت در مسیر صعودی برای ریسک بالای از دست دادن پول خود به آن رسید. این نشان دهنده رویه معمول صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر برای استفاده از نرخهای تنزیل بسیار بالا در مدلهای ارزشگذاری خود است که میتواند به 60٪ یا حتی بیشتر برای شرکتهای بسیار پرخطر در مراحل اولیه برسد. 28
شکل 7 ساختار مالی معامله را گزارش می کند.
Patryk رویکرد NORDIA به نقاط عطف را توضیح داد: “ما معمولاً شرکت ها را در شناسایی نقاط عطف مناسب مشارکت می دهیم.” ما از آنها میخواهیم نقاط عطف فنی را پیشنهاد کنند، که سپس به صورت داخلی با کارشناسان و مشاوران خود تأیید میکنیم و آنطور که مناسب میدانیم تأیید یا اصلاح میکنیم. ما خودمان بیشتر روی شناسایی نقاط عطف تجاری تمرکز می کنیم، اما همیشه آنها را با شرکت در میان می گذاریم، زیرا آنها به بازار نزدیک تر هستند و آن را به خوبی می شناسند. 29
ترم شیت به آسانی توسط اولاف و اسپایروس پذیرفته شد. آنها در نهایی کردن نقاط عطف مشارکت داشتند. اولاف، به ویژه، یکی از اعتبار سنجی تجاری را پیشنهاد کرده بود. او مطمئن بود که درک و استفاده از فناوری Leggso برای افراد بالقوه آسان خواهد بود. هر دو بنیانگذار احساس کردند که نیروهایی که برای گذار به سمت سوخت پاک فشار می آورند به اندازه کافی قوی هستند تا بر مقاومت در برابر تغییر و فرآیندهای تصمیم گیری کند شرکت های بزرگ در صنعت انرژی غلبه کنند. حمایت از NORDIA باعث شد تا بنیانگذاران در نزدیک شدن به شرکتهای بزرگ اعتماد به نفس بیشتری داشته باشند. در واقع، آنها قبلاً در مکالمات متعددی با مشتریان بالقوه شرکت کرده بودند، که به آنها اجازه داد تا شبکه گسترده ای از تماس ها را ایجاد کنند و نگاهی اجمالی به نحوه تصمیم گیری داخلی در این شرکت ها داشته باشند. بنابراین اولاف پیشنهاد کرد که ثبت نام دو شرکت کننده یک هدف معقول برای دستیابی به یک سال است. در 4 آوریل، پس از تایید وکلای لگسو، قرارداد امضا شد. بنیانگذاران Leggso برای تحقق برنامه خود به راه افتادند.
تا اوایل سال 2019 لگسو به نقاط عطف فنی دست یافته بود. این امر با وجود تأخیر در تکمیل کارخانه آزمایشی که هنوز با ظرفیت کاهش یافته کار می کرد، محقق شد. این تاخیر تا حد زیادی به دلیل مشکلات با تامین کنندگان Leggso بود. آنچه به دست نیامد، موفقیت تجاری بود. در حالی که «تحرک انتقال انرژی» قوی بود، شرکتها نسبت به بکارگیری فناوری Leggso در فرآیندهای خود محتاط بودند. این به دلیل هزینه های سرمایه گذاری و نگرانی در مورد ریسک صنعتی بود.
اسپایروس چشم انداز وسیعی را ارائه کرد: «Leggso دو نوع مشتری بالقوه دارد: افرادی که از آن خارج می شوند و مجوزها. در سمت خارج کردن محصول، شرکتهای بخش کشتیرانی دریایی، بخش مواد شیمیایی و مواد شرکتهای بزرگ، و شرکتهای فعال در بخش انرژی میتوانند از نفت زیستی Leggso برای وارد کردن سوخت زیستی به فعالیتهای موجود خود و تسریع در کربنزدایی آنها استفاده کنند. عملیات از آنجایی که سرمایه گذاری مورد نیاز برای پمپ کردن روغن زیستی Leggso به لوله های آنها نسبتاً متوسط است، هدف فوری ما هستند. 30
وی ادامه داد: «در سمت صدور مجوز فناوری، Leggso میتواند به پالایشگاههای زیستی موجود («فیلد قهوهای») با تمرکز بر ارزشیابی سلولز (مثلاً تولید اتانول سلولزی) یک بسته فناوری ارائه دهد که در جریان فرآوری لیگنین در محصول آنها ادغام شود. تاکنون به عنوان زباله و سوزانده شده است. با این حال، این امر مستلزم سرمایهگذاری قابل توجهی جدید (“گرین فیلد”) برای ادغام فرآیندهای قدیمی (سلولز) و جدید (لیگنین) است. هزینه این سرمایه گذاری سبزه بزرگ است، در محدوده 10٪ از ارزش کل کارخانه های موجود آنها. به همین ترتیب، سرمایهگذاریهای بزرگ میدان سبز نیز برای شرکتهای بزرگ نفت فسیلی که پروژههای پالایشگاهی زیستی را توسعه میدهند، مورد نیاز است. این باعث می شود مجوز، که به طور بالقوه می تواند یک تجارت بزرگتر باشد، به یک هدف بلندمدت برای Leggso تبدیل شود.
چندین شرکت بزرگ علاقه شدیدی نشان دادند، اما هیچ کدام نخواستند اولین حرکت را انجام دهند. همه نگران خطر یکپارچهسازی فرآیند بودند که به سه نوع عدم قطعیت خلاصه میشد: (1) اینکه چگونه فناوری جدید Leggso با فناوری خود یکپارچه میشود، (2) چقدر مواد اولیه به محصول تبدیل میشوند، و (iii) چقدر قابل اعتماد است. عرضه لیگنین خواهد بود. اسپایروس یادآوری میکند: «ما تازه کارخانه آزمایشی خود را برای تولید دستههای در مقیاس کوچک راهاندازی میکردیم و این باعث شد شرکتها تمایلی به تعهد منابع داخلی برای اعتبارسنجی محصول در مقیاس بزرگتر نداشته باشند.»
چیزی که شرکتها به دنبال آن بودند، یک فناوری از قبل بزرگشده بود که بهطور یکپارچه در فرآیندهای آنها ادغام میشد. آنها تحمل کمی برای تحمل خطر ادغام نشان دادند. بنابراین ثبت نام از شرکتکنندگان فرآیندی پیچیده بود. در واقع، یکی از طرفهای ذینفع در جنوب اروپا یک سرمایهگذاری سبز را برنامهریزی کرده بود که با کمک مالی از یک سازمان دولتی محلی تامین مالی میشد، اما پیشرفت آهسته در دریافت کمک هزینه و عدم اطمینان در مورد زمان صدور مجوزهای ساخت و ساز باعث شد دست کشیدن.
برای پیچیده تر شدن اوضاع، تامین کنندگان لیگنین نیز نسبت به تعهد محتاط بودند. آنها می خواستند ابتدا تولیدات گیاهی در مقیاس صنعتی را مشاهده کنند که سرمایه گذاری آنها را در فرآیند تغذیه توجیه کند و پتانسیل بازگشت سرمایه قابل توجه را نشان دهد . اسپایروس ناامید بود: “به نظر می رسید همه در زمین دیگران به توپ ضربه می زنند.” این یک موقعیت Catch 22 بود و پیشرفتی هنوز محقق نشده بود.
بهار بدون تغییر وقایع فرا رسید و اولاف با Patryk این احتمال را مطرح کرد که Leggso در رسیدن به نقطه عطف تجاری سازی شکست بخورد. پاتریک در واقع کمتر از اولاف از این نتیجه شگفت زده شد. او سایر سرمایهگذاریها را بههیچوجه مشاهده کرده بود. اما او همچنین به تجربه میدانست که برای استفاده مناسب از اطلاعات، باید اطلاعات را در متن قرار دهید.
نشانه های ملموس مثبتی وجود داشت که لگسو به خوبی در حال پیشرفت است. از نظر فنی، این یک شرط مطمئن به نظر می رسید. هیچ شکستی وجود نداشت، فقط با تأخیر در انتقال کارخانه آزمایشی به تولید دستهای بود. کیفیت خروجی آن بهترین چیزی بود که می شد انتظار داشت. هیچ دلیلی برای شک وجود نداشت که افزایش در سطح برنامه نیز موفقیت آمیز خواهد بود. یک شخص ثالث تأیید کرده بود که IP Leggso واقعاً قوی است و راه را برای کسب و کار پرسود صدور مجوز در آینده هموار می کند. با این حال، این شرکت در تلاش بود تا پیشرفت کند. آیا عدم تمایل شرکت ها موقتی بود؟ آیا زمانی که اولین پذیرنده ای باشد که مزایای فناوری Leggso را نشان دهد، محو خواهد شد؟ چگونه می توان به این امر دست یافت؟ شکست در دستیابی به کشش بازار یک پرچم قرمز معمولی برای هر سرمایه گذاری است. این را در مورد لگسو چگونه باید تفسیر کرد؟
پاتریک می دانست که زمان نسبتا کمی دارد. Leggso آماده گسترش کارخانه آزمایشی خود و استخدام یک مدیر ارشد با تخصص تجاری بود. این به زودی نیاز به بودجه داشت. پس از گفتگو با آگنار، او دو هفته را صرف صحبت با افراد Leggso و NORDIA و مشاوران صنعت خود کرد. انتخاب بین از دست دادن آنچه NORDIA و FOIL تاکنون سرمایه گذاری کرده بودند، اما نه چیزی بیشتر، و دوبرابر کردن، تامین بودجه Leggso برای دستیابی به موفقیت تجاری، و در نتیجه افزایش ریسک برای NORDIA بود.
در آن روزهای شدید، افکار زیادی به ذهن پاتریک رسید. اگر NORDIA تصمیم بگیرد که Leggso را تا کند، چگونه فرآیند بسته شدن را مدیریت می کند؟ آیا حق ثبت اختراع لگسو ارزشی دارد؟ آیا این تجربه باعث میشود NORDIA از هرگونه بودجه اولیه در آینده اجتناب کند؟ به طور گسترده تر، این چگونه بر نقش NORDIA در اکوسیستم پردیس کپنهاگ و رابطه با LP های آن تأثیر می گذارد؟
آیا نوردیا باید به سرمایه گذاری و مذاکره مجدد در مورد معامله ادامه دهد، چگونه باید شرایط قرارداد با لگسو را تغییر دهد؟ از این گذشته، لگسو نتوانسته بود به وعده های خود عمل کند.
نمایش 1
تکنولوژی Leggso
Leggso فناوری نفت خام لیگنین (CLO) را توسعه داد. رویکرد اساسی دستیابی به بهینه سازی فرآیند شیمیایی به سمت کاربرد صنعتی است. این موضوع، فناوری Leggso را از چندین رقیب متمایز می کند، که در دستیابی به قابلیت اقتصادی یا افزایش مقیاس از تولید آزمایشگاهی به کارخانه ناکام هستند.
چنین فناوری CLO شامل مراحل زیر است. اول، یک ماده اولیه جامد غنی از لیگنین را فراهم می کند. دوم، مواد اولیه جامد غنی از لیگنین را در غیاب مقدار مؤثری از پروموتور واکنش اضافه شده، مانند کاتالیزور و/یا هیدروژن، در یک حلال آلی قطبی (مانند MeOH) قرار میدهد. تصفیه مذکور در شرایط عملیاتی دمای بالا (تا 210 درجه سانتیگراد)، فشار کمتر از 50 بار و زمان ماند تا 240 دقیقه با نسبت لیگنین به حلال آلی قطبی بین 1:2 و 1:5 انجام میشود.
با این فناوری، لیگنین را می توان به صورت ارزان از سایت پالایشگاه زیستی، به شکل قابل پمپاژ مایع که می تواند به یک مرحله تصفیه متمرکز هیدرولیکی برای بازارهای بزرگتر (مثلا سوخت دریایی یا مواد شیمیایی و مواد فله) حمل کرد.
تا اواسط سال 2018، محققان Leggso بر تبدیل جریانهای لیگنین باقیمانده (به اصطلاح لیگنینهای فنی) به ترکیب CLO تمرکز کردند. Leggso با درک اینکه رویکرد مبتنی بر لیگنینهای فنی از نظر فنی و اقتصادی جذاب نیست و برای جلوگیری از بیثباتی آینده پالایشگاههای زیستی قهوهای (مثلاً پالایشگاههای زیستی کاغذ و خمیر یا اتانول سلولزی) در عرضه لیگنین، استراتژی و رویکرد خود را گسترش داد. برای این کار، Leggso رویکرد “اول لیگنین” خود را برای پردازش زیست توده لیگنو سلولزی توسعه داد. چیزی که رویکرد جدید Leggso را از هنر قبلی متمایز می کند، این است که ترکیب روغن لیگنین خام (CLO) را به جای لیگنین فنی، همراه با خمیر سلولز از زیست توده چوبی تولید می کند. این رویکرد دارای مجموعه ای گسترده تر و پایدارتر از پذیرندگان بالقوه است.
منبع: اسناد شرکت
نمایش 2
بنیانگذاران لگسو
دکتر اولاف اسونسن
از سال 2017 (مه)، یکی از بنیانگذاران و مدیرعامل Leggso.
از سال 2016، همکار پژوهشی، Danmarks Tekniske Universitet، کپنهاگ.
از سال 2016، یکی از بنیانگذاران MRS Mechanics ApS، Aaarhus.
از سال 2011، بنیانگذار و سرمایه گذار، قایق های مسابقه ای امپریال، کپنهاگ.
2010–2015، استادیار، Danmarks Tekniske Universitet، کپنهاگ.
تحصیلات
2016 کارشناسی ارشد اجرایی مدیریت بازرگانی (EMBA)، مدرسه بازرگانی کپنهاگ
2005، MEng، و 2010 Ph.D.، فناوری احتراق، Danmarks Tekniske Universitet.
آقای اسپیروس کولیپاکیس
از سال 2017 (مه)، CTO و یکی از بنیانگذاران Leggso.
آموزش و پرورش .
از سال 2015، کاندیدای دکترای مهندسی شیمی، دانشگاه Tekniske Danmarks
2013–2015، کارشناسی ارشد مهندسی (MSc)، مهندسی شیمی و فرآیند، دانشگاه Tekniske Danmarks
2012، کارشناسی ارشد مهندسی شیمی، دانشگاه پاتراس.
منبع: اسناد شرکت
نمایش 3
نوردیا.
NORDIA از مارس 2019، سه صندوق سرمایهگذاری مخاطرهآمیز با ویژگیهای زیر را جذب کرده بود:
Cleantech Hub Agrifood Fund :
سال پایانی صندوق: 2017.
مبلغ: 20 میلیون یورو
شرکای محدود: FOIL، منطقه Øresund، آژانس کشاورزی دانمارک (LBST)، Vaekstfonden.
تمرکز سرمایه گذاری: مرحله اولیه و اولیه
صنایع: کشاورزی و مواد غذایی.
سرمایه گذاری انجام شده: 6.
خروجی ها: هیچ.
Cleantech Hub Ventures :
سال پایانی صندوق: 2014.
مبلغ: 40 میلیون یورو
شرکای محدود: Ørsted A/S، FOIL، منطقه Øresund، Vaekstfonden.
تمرکز سرمایه گذاری: مرحله اولیه و اواخر پس از بذر.
صنایع: مواد شیمیایی و مواد پایدار. پزشکی احیا کننده و مواد زیست پزشکی. تشخیص پزشکی.
سرمایه گذاری انجام شده: 21.
خروجی: 2.
Øresund Ventures :
سال پایانی صندوق: 2004.
مبلغ: 15 میلیون یورو
شرکای محدود: Novo Nordisk A/S و FOIL.
تمرکز سرمایه گذاری: مرحله اولیه پس از بذر.
صنایع: علوم زیستی – پزشکی بازساختی، دارورسانی، غربالگری دارو، تشخیص. مواد پیشرفته: پلیمرها و پوشش ها (پایه زیستی).
سرمایه گذاری انجام شده: 19.
خروجی: 9.
NORDIA به معیارهای سرمایه گذاری زیر در صندوق های خود پایبند بود:
مدیریت قوی با توانایی مقاومت در برابر مشکلات.
پیشرفت تکنولوژی اختصاصی با اثبات اصل.
پتانسیل بازار در بازارهای جهانی
بلندپروازی رشد قوی
مدل کسب و کار معتبر
افق خروج در 7 سال
متناسب با اکوسیستم Cleantech Hub دانمارکی.
NORDIA معمولاً بین 0.5 میلیون یورو تا 2.0 میلیون یورو برای هر شرکت سرمایه گذاری می کند، که اغلب در بیش از یک دور تقسیم می شود و در بخش های مبتنی بر نقطه عطف تقسیم می شود. NORDIA معمولاً معاملات سندیکایی را انجام می دهد، که اغلب به عنوان سرمایه گذار اصلی عمل می کند و به سرمایه گذاران مشترک کمک می کند.
سرمایه گذاری های نوردیا توسط کمیته سرمایه گذاری متشکل از پنج شریک با تجربه تصمیم گیری شد. سرمایه گذاری های آن توسط شش مدیر سرمایه گذاری تامین و مدیریت می شد. NORDIA حدود 150 سرنخ در سال دریافت کرد و حدود نیمی از معاملات انجام داد. کارآفرینان ابتدا به مدیران سرمایه گذاری و در صورت تایید آن به کمیته سرمایه گذاری می گویند. بررسی دقیق به دنبال تایید کمیته سرمایه گذاری انجام می شود و شامل منابع داخلی بیشتر و همچنین کارشناسان خارجی برای IP، فناوری، اطلاعات بازار و مراجع برای بنیانگذاران می شود.
فرآیند سرمایه گذاری به روش زیر دنبال می شود:
منبع: اسناد شرکت
نمایش 4
برگه ترم خلاصه شده برای Leggso، Seed Round.
نقاط عطف | نقاط عطفی که باید قبل از بسته شدن تعریف شوند. در صورت شک در دستیابی یا عدم دستیابی به یک یا چند نقطه عطف و اگر حداقل یک سرمایه گذار درخواست کتبی آن را از شرکت ارائه دهد، ممکن است با یک کارشناس مستقل مشورت شود. در صورت عدم دستیابی به نقطه عطف مرتبط، سرمایه گذاران موظف به پرداخت سهم خود نیستند و سرمایه گذاران به همراه شرکت باید با مشورت خوب در مورد چگونگی ادامه توافق کنند. |
---|---|
قصد | NORDIA A/S و FOIL ApS ارائه دهندگان سرمایه ریسکی با افق خروجی مشخص هستند و بنابراین تلاش می کنند تا سرمایه گذاری های خود را در یک دوره معین نقد کنند. طرفین توافق میکنند که در مدت تقریباً 5 سال پس از بسته شدن این معامله، برای خروج مشترک تلاش کنند. |
ترجیح انحلال | در صورت انحلال شرکت (مثلاً خروج، انحلال)، عواید به شرح زیر توزیع می شود: 1) ابتدا قیمت انتشار هر سهم متعلق به دارندگان سهام ممتاز تا سقف کل سرمایه گذاری آنها. 2) مابقی عواید به نسبت سهام عادی و ممتاز بین دارندگان سهام عادی و ممتاز تقسیم می شود، به نسبت سهام تک تک آنها در شرکت به صورت تبدیل. هر دارنده سهام ممتاز حق تبدیل سهام ممتاز به سهام عادی را با نسبت یک به یک خواهد داشت. |
سمت راست را تگ کنید | سرمایه گذاران حق مشارکت در فروش سهام توسط هر سهامدار به شخص ثالث را دارند، قبل از هر فروش سهام دیگر، به همان قیمت و با همان شرایطی که توسط شخص ثالث ارائه شده است. |
به سمت راست بکشید | سرمایه گذاران این حق را خواهند داشت که همه سهامداران را وادار کنند که سهام خود را تحت شرایط و ضوابط یکسان به شخص ثالث بفروشند. در 4 سال اول پس از بسته شدن این دور سرمایه گذاری، اکثریت x% از کل سهامداران برای اجرای این حق مورد نیاز است. از این پس برای اجرای این حق حداقل x% از کل سهامداران مورد نیاز است. |
هیئت نظارت | در اولین درخواست هر دو سرمایه گذار، هیئت نظارت نصب خواهد شد. قصد سرمایه گذاران این نیست که در سال اول پس از بسته شدن، هیئت نظارت را نصب کنند. هیئت نظارت پیش بینی شده حداکثر از 3 عضو تشکیل خواهد شد که یکی از آنها توسط شرکت، یکی توسط سرمایه گذاران (با توافق دوجانبه) و یک عضو مستقل پس از معرفی به هیئت مدیره اولاف سونسن منصوب خواهد شد. |
بندهای دیگر | شرایط برگه اصطلاحات ذکر شده ممکن است تغییر کند/در یک موافقتنامه سرمایه گذاری و سهامداران که تعیین می شود، بیشتر تعریف شود و همچنین شامل مقررات حمایتی برای سرمایه گذاران، حقوق مربوط به اطلاعات، تصمیمات کلیدی، ضد افت، بازخرید، ترکیب هیئت نظارت، ترکیب تیم مدیریت، تعیین تکلیف و عزل مدیریت، قراردادهای مدیریتی شامل عدم رقابت، عدم تقاضا و غیره، طرح سهام کارکنان، مفاد واگذاری سهام از قبیل فروش سهام تحت مالکیت مدیریت در صورت خروج داوطلبانه و غیر ارادی مدیریت (خوب/ ترک بد). |
منبع: اسناد شرکت
نمایش 5
نقاط عطف انتشار قسمت دوم Seed Round:
طرح نهایی تجاری/بازار رضایت بخش برای سرمایه گذاران؛
اعتبار سنجی فنی-اقتصادی نهایی بر اساس نتایج پایلوت مورد رضایت سرمایه گذاران.
تایید تجاری نهایی توسط حداقل 2 LOI امضا شده با گیرندگان محصول و/یا مجوزهای بالقوه برای حجم کل حداقل 50 درصد از ظرفیت پلاک نام کارخانه آزمایشی و 2 LOI امضا شده با ارائه دهندگان مواد اولیه برای حجم کل حداقل 50 درصد از ظرفیت پلاک نام خلبان؛
مطالعه نهایی IP + FTO (“آزادی در عملیات”) برای سرمایه گذاران رضایت بخش است.
LCA نهایی شده مثبت (“ارزیابی چرخه زندگی”) برای سرمایه گذاران رضایت بخش است.
منبع: اسناد شرکت
نمایش 6
کارخانه آزمایشی Leggso.
در بالا: لوله های موجود در کارخانه آزمایشی. زیر: چند مخزن سوخت زیستی تولید شده توسط کارخانه.
منبع: اسناد شرکت
نمایش 7
میز درپوش برای لگسو.
سلول خالی | الحاق | دور بذر (Tranche 1) | دور بذر (Tranche 2) | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
قیمت هر سهم | 0.01 | 6.00 | 6.00 | ||||||||
ارزیابی قبل از پول (€) | 0 | 486000 | 1,040,500 | ||||||||
ارزش گذاری پس از پول (€) | 810 | 1,040,500 | 1,596,500 | ||||||||
سرمایه گذاری | سهام | % | سرمایه گذاری | سهام | % | سرمایه گذاری | سهام | % | |||
(€) | (€) | جدید | جمع | (€) | جدید | جمع | |||||
بنیانگذاران | 810 | 81000 | 100.0 | 49500 | 8250 | 89250 | 51.5 | 101000 | 16833 | 106,083 | 39.9 |
نوردیا | 0 | 0 | 0.0 | 375000 | 62500 | 62500 | 36.0 | 315000 | 52500 | 115000 | 43.2 |
فویل | 0 | 0 | 0.0 | 130000 | 21,667 | 21,667 | 12.5 | 140000 | 23,333 | 45000 | 16.9 |
810 | 81000 | 100.0 | 554500 | 92,417 | 173,417 | 100.0 | 556000 | 92666 | 266,083 | 100.0 |
منبع: اسناد شرکت
مدرسان علاقه مند به استفاده از این مورد در کلاس می توانند با تماس با instructors@entrepreneurialfinance.net و با ثبت نام به عنوان مربی در وب سایت: http://www.entrepreneurialfinance.net ، یادداشت آموزشی و صفحه گسترده همراه آن را درخواست کنند .
دکتر مارکو دارین این مطالعه موردی را صرفاً به عنوان مبنایی برای بحث کلاسی تهیه کرد. این مورد بهعنوان تأییدیه یا منبعی از دادههای اولیه برای تحلیل بیشتر در نظر گرفته نشده است. همچنین به عنوان نمونه ای از انتخاب های مدیریت موثر یا غیر موثر در نظر گرفته نشده است. نظرات یک داور ناشناس با سپاس پذیرفته می شود. کمک مالی از سوی هلند ابتکار تحقیقات آموزشی (NRO) با سپاس قدردانی می شود. هیچ بودجه ای از سوی شرکت یا هر نهادی که در نوشتن پرونده دخیل است دریافت نشده است. برای حفظ محرمانه بودن، برخی از جزئیات پرونده، از جمله نام، پس گرفته شده یا تغییر کرده است.
برای تحقیق شرح داده شده در مقاله از داده ای استفاده نشده است.